تجربه تعامل و تقابل پ. ک. ک (P.K.K) با حکومت ترکیه
زبیر آیدار
زبیر آیدار در سال ۱۹۶۱ میلادی در شهر کردنشین سرت در جنوب شرقی ترکیه به دنیا آمد. در دانشکدهی حقوق دانشگاه استانبول تحصیل کرد و سپس در زادگاه خود به عنوان وکیل مشغول به فعالیت شد. در آن دوران حزب جمهوری خلق پس از کودتای نظامی کنعان اورن تعطیل شده بود و اردال اینونو فیزیکدان و سیاستمدار ترکیهای و فرزند ارشد عصمت اینونو (از مؤسسین جمهوری و از نزدیکان آتاترک) اولین نخست وزیر و دومین رئیس جمهور ترکیه) حزبی به نام حزب سوسیال دموکرات خلقگرا تأسیس کرده و یاران و شاگردان پدر را زیر چتر این حزب، گرد هم آورده بود. زبیر آیدار نیز به این حزب پیوست و توانست در سال ۱۹۹۱ میلادی و در سی سالگی به عنوان نمایندهی مردم زادگاهش با حمایت حزب مزبور به مجلس راه یابد. اما چند ماه پس از ورود به مجلس، لیلا زانا حزب دموکرات را تأسیس کرد و زبیر آیدار نیز به حزب او پیوست.
گرایش تدریجی آیدار به اندیشههای اوجالان و فعالیت او در نهادهای حقوق بشری وابسته به پ.ک.ک، همزمان با افزایش موج خشونتهای بعد از دوران شکست مذاکرات پ.ک.ک و تورگوت اوزال، فضایی به وجود آورد که بسیاری از نمایندگان کُرد و سیاستمداران کُرد، مجلس ملی ترکیه را ترک کردند و چند تن از آنان نیز در داخل ترکیه زندانی شدند. زبیر آیدار نیز در سال ۱۹۹۴ پس از ترک ترکیه و دریافت پناهندگی سیاسی از سوئیس، به بلژیک و فرانسه مسافرت نمود و در سال ۱۹۹۵ همراه با تعدادی دیگر از سیاستمداران کُرد به درخواست عبدالله اوجالان، پارلمان کردستان خارج از کشور را تأسیس کرد و بعدها نیز به عضویت نهاد دیگری به نام کنگره ملی کُرد درآمد.
زبیر آیدار در سال ۲۰۰۳ به ریاست یکی از مهمترین نهادهای پ.ک.ک یعنی کنگره خلق منصوب شد و در جریان مذاکرات صلح سال ۲۰۱۳ بین ترکیه و پ.ک.ک، یکی از افرادی بود که نظرات و تصمیمات او به عنوان مرجع، مورد توجه دولت، پ.ک.ک و حزب دمکراتیک خلقها قرار گرفت. رفته رفته فضای سیاسی و حقوقی ترکیه مهیا شد که زبیر آیدار در کنار نمایندگان دیگر مانند رمزی کارتال به ترکیه بازگردد و آزادانه و قانونی در داخل کشور به فعالیت سیاسی ادامه دهد. اما پایان مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک و برافروخته شدن مجدد آتش جنگ، مانع از بازگشت وی شد و او همچنان در اروپا به تلاش پرداخت. در حال حاضر زبیر آیدار مهمترین مسؤول پ.ک.ک در اروپا شناخته میشود. فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران با اغتنام فرصت با وی درباره تحولات منطقه به گفتوگو نشسته که توجه مخاطبان محترم را بدان جلب مینماید.
کلمات کلیدی: ترکیه،پ ک ک،مسأله کُرد، عبدالله اوجلان، حزب دمکراتیک خلقها
فصلنامه تهران: به عنوان اولین سؤال به نظر جنابعالی، وضعیت کُردها در سدهی بیست ویکم چه تفاوتهای مهمی با وضعیت آنها در سدهی بیستم، دارد؟
زبیر آیدار: قرن بیستم برای کردها، روزگار تلخی بود. جنگ جهانی اول و انحلال امپراطوری عثمانی و تجزیه شدن آن، از مهمترین رویدادهای قرن بیستم بود. پس از جنگ جهانی اول و در جریان پیمان سور، امکان ایجاد دولت مستقل کردستان وجود داشت اما قدرتهای جهان و منطقه چنین اجازهای ندادند و کردها نیز از آمادگی لازم برخوردار نبودند. سرزمین کردستان نیز به دنبال انحلال امپراطوری عثمانی تکه تکه شد و کردها در شرایط بسیار سختی قرار گرفتند. پیش از سایکس پیکو و لوزان، چند خیزش و عصیان پراکنده ازسوی کردها در قلمرو عثمانی به وجود آمد ولی هیچکدام به نتیجهی خاصی نرسیدد. بعد از سایکس پیکو و لوزان، موجی از بیداری ملی و خودآگاهی در کردها به وجود آمد و تا سال ۱۹۳۸، شاهد چندین عصیان دیگر بودیم که مهمترین آنها به رهبری احسان نوری پاشا، شیخ محمود برزنجی در سلیمانیه، شیخ سعید پیران در دیاربکر، سید رضا در درسیم و سیمکو (سیمیتقو) در ایران بود. تمام این عصیانها سرکوب؛ و صد البته منجر به ایجاد حس شکست و سرخوردگی شد. اما کردها باز هم به مبارزات خود ادامه دادند و جنبشهای آنان تاکنون هم ادامه پیدا کرده است. هیچگاه پس از یک شکست، برای مدتی طولانی سکوت نکردند. پس از جنگ جهانی دوم نیز شاهد آن بودیم که در همان زمان در مهابادِ ایران قاضی محمد به پا خاست و پس از او هم درعراق، ملا مصطفی بارزانی، و در ترکیه نیز پ.ک.ک، راه را ادامه دادند.
فصلنامه تهران: در این منطقه از جهان شاهد خیزشها و عصیانهای سیاسی فراوان کردها در طول تاریخ بودهایم اما غالباً به نتایج مطلوب و دلخواه کردها ختم نشده است. گاهی گفته میشود که کردها گرفتار تقدیر و سرنوشت و گرفتار شرایط جغرافیایی شدهاند. تا چه اندازه با این نگرش موافق هستید؟
زبیر آیدار: موقعیت جغرافیایی بر روند مبارزات سیاسی تأثیر میگذارد اما یک عامل تعیین کننده و حیاتی نیست. این که گفته میشود کردها قربانی شرایط جغرافیایی سرزمین خود شده و گرفتار یک وضعیت تقدیرگونه شدهاند، تحلیل صحیحی نیست. کردها در این جغرافیا همواره به عنوان یک ملت پویا و توانمند در صحنه بودهاند و هیچگاه در موقعیتی بسیار ضعیف و بی تأثیر نبودهاند و در بسیاری از مقاطع توانستهاند در مدیریت مناطق محل زندگی خود مشارکت کنند. به عنوان مثال در دوران امپراطوری عثمانی و امپراطوری صفوی در ایران، کردها همواره از نقش و اهمیت بالایی برخوردار بودهاند. بنابراین لازم میدانم باز هم تأکید کنم که تحلیل کلاسیک کردها قربانی جغرافیا و سرنوشت شدهاند، منطقی و قابل قبول نیست. کردها در برخی مقاطع تاریخی و سیاسی به خاطر عدم برخورداری از اتحاد و انسجام کامل، ضربه خوردهاند و در مقاطع دیگری نیز، هدایت و رهبری قیام و خیزش آنها در دست رهبران توانمند و دوراندیش نبوده است. اینها برخی از عوامل است و قطعاً فاکتورها و عوامل دیگری نیز وجود دارد که همگی نقش دارند. در هر حال شرایط گذشته و حال، این واقعیت را نشان میدهد که کردها حاضرند برای رسیدن به آزادی و مطالبات خود در این منطقه، تاوان بدهند و قطعاً روزی به اهداف خود خواهند رسید.
فصلنامه تهران: پ.ک.ک از ۴۱ سال پیش دست به مبارزه زده و تاکنون فعالیت مسلحانه و سیاسی خود را ادامه داده است. چرا مبارزات پ.ک.ک پس از چهار دهه هنوز هم به نتیجه و فرجام نهایی نرسیده است؟
زبیر آیدار: پ.ک.ک در سال ۱۹۷۵ به عنوان یک گروه کوچک شکل گرفت. در سال ۱۹۷۸ تبدیل به حزب شد و در سال ۱۹۸۴ میلادی نیز مبارزه مسلحانه را آغاز کرد. ۳۵ سال فعالیت مسلحانه و یک سازماندهی بسیار گسترده در طول عمر پ.ک.ک به عنوان کارنامهی این حزب ثبت شده است. میپرسید که چرا تاکنون به فرجام نهایی نرسیده است؟ در پاسخ باید گفت که بله، هنوز به طور کامل به فرجام و نتایج مطلوب خود دست پیدا نکرده اما قطعاً منجر به تغییرات بزرگی شده است. مخصوصاً در شرایطی که پس از شکست مبارزات ملامصطفی بارزانی به وجود آمده بود، کسی باور نمیکرد که کردها بتوانند بار دیگر برخیزند. اما پ.ک.ک با قدرت وارد میدان شد و با دومین قدرت نظامی ناتو، یعنی ارتش ترکیه، جنگید. با آن که ارتش ترکیه، قیام کردها را در هم شکسته و صدای آنها را خاموش کرده بود اما پ.ک.ک ارادهی کردها را به جهان نشان داد، صدایشان را به گوش جهان رساند و هویت کردها را زنده نگه داشت. این مبارزه هنوز هم ادامه دارد و مبارزات رهاییبخش خلقها میتواند طولانی باشد و منطقی نیست که بپرسیم این مبارزه چرا این قدر طول کشیده و به پایان نمیرسد. این یک موضوع ریاضی و هندسی نیست که تمام نقاط و جوانب آن از قبل قابل پیشبینی باشد. پ.ک.ک در قوارهی یک جنبش منطقهای فعالیت کرده و قطعاً به پیروزی میرسد. ممکن است این مبارزه طول بکشد اما باور دارم که قطعاً به نتیجه و پیروزی نهایی خواهد رسید.
فصلنامه تهران: در اوایل سال ۲۰۱۳، طولانی ترین روند مذاکرات صلح بین ترکیه و پ.ک.ک آغاز شد و در نوروز همان سال پیام عبدالله اوجالان قرائت شد که در آن به پایان مبارزه مسلحانه و آغاز روند سیاسی اشاره شده است. اما این روند پس از دو سال متوقف شد و دوباره درگیری بین ترکیه و پ.ک.ک آغاز شد. چرا مذاکرات به نتیجه نرسید؟
زبیر آیدار: روند مذاکرات صلح و تلاش برای حل سیاسی معضل کُردها در سال ۲۰۱۳، روندی بود که با گفتوگو و دیدارهای زندان ایمرهالی آغاز شد و مسؤولان دولت در زندان با رهبر آپو (عبدالله اوجالان) دیدار کردند. سپس اتفاق مهمی در نوروز همان سال روی داد و رهبر آپو پیامی برای مراسم نوروز شهر دیاربکر فرستاد که در جمع بیش از یک میلیون نفر از مردم حاضر در این مراسم به زبانهای ترکی و کُردی قرائت شد و همزمان تمام شبکههای تلویزیونی ترکیه این مراسم را به صورت زنده پخش کردند. روند بسیار مهمی بود. اما پیام رهبر آپو این نبود که مبارزه مسلحانه را متوقف کردهایم. پیام دال بر این بود که ایشان یک روند گفتوگو و چارهیابی را آغاز کرده است تا اگر به توافق و نتیجه برسد، مبارزه مسلحانه پایان یابد. در آن مقطع در نتیجهی دیدارها و گفتوگوهایی که در زندان ایمرهالی بین رهبر آپو و حکومت ترکیه صورت گرفت، یک نقشهی راه بهوجود آمد. به خاطر دارم که در آن زمان نامهای برای ما فرستاد و ما را به این جمعبندی رساند که اگر همه چیز بر اساس آن نقشهی راه پیش رود تا پایان سال ۲۰۱۳، اتفاقات خوبی روی خواهد داد و نتایج خوبی حاصل خواهد شد و این احتمال وجود داشت که در سال ۲۰۱۴ «مسأله کُرد» در ترکیه به طور کلی حل شود. اما دولت شانه از زیر بار تعهدات خود خالی کرد. پای حرفها و قولهای خود نایستادند و به دنبال تعلل و وقتکشی رفتند.
در همان سال ۲۰۱۴، شورای عالی امنیت ملی ترکیه هم روند مذاکرات را متوقف کرد و از گفتوگو و دیدار با رهبر آپو جلوگیری کرد و به دیگران نیز اجازه نداد با او ملاقات کنند. پیش از آن قرار بود حتی امکان ارتباط رسانهای با او فراهم شود و مصاحبه کند اما چنین نشد و چنان که دیدید روند سیاسی متوقف شد.
در واقع روند مذاکرات صلح بین پ.ک.ک و ترکیه در اواخر سال ۲۰۱۲ و یا ۲۰۱۳ با دیدارهای رهبر آپو و حکومت آغاز شد و در آوریل ۲۰۱۵ نیز با توقف دیدارها و متوقف کردن ملاقاتهای آپو، روند را خاتمه دادند. بعد از آن نیز، همچنان که دیدید، دولت ترکیه حمله را در یک گسترهی وسیع آغاز کرد. کسی نمیتواند بگوید که طرف کُرد، مذاکره را به هم زد. خیر، این دولت بود که جنگ را شروع کرد. همه چیز واضح است. دولت ترکیه از آن وضعیت راضی نبود و نمیخواست به روند مذاکره و گفتوگو ادامه دهد. چرا؟ چون راهکار اساسی برای حل «مسأله کُرد» نداشتند. آنها فکر میکردند که میتوانند بدون حل «مسأله کُرد»، سلاح را از دست کردها خارج کنند. اما کردها حاضر نبودند تا زمانی که مشکلاتشان حل شده، سلاح را بر زمین بگذارند. از آن وقت تا کنون، یعنی در چهار سال اخیر، تمام ملاقاتهای رهبر آپو را متوقف کردهاند و با نمایندگان مجلس و کلاً با دیگران دیداری نداشته و فقط دو بار برادرش را به داخل زندان راه دادهاند که ببیند زنده است یا نه در واقع طرفی که تمام روند گفتوگوها و دیدارها را متوقف کرد، دولت ترکیه است و نمیتواند تقصیر آن را بر گردن جنبش کُردی بیندازد.
فصلنامه تهران: دولت ترکیه معتقد است که در جریان مذاکرات صلح طرفی که میز مذاکره را ترک کرده و دوباره جنگ را آغاز کرده، پ.ک.ک است. پیش از آغاز جنگ، پ.ک.ک در چند شهر کردنشین به نوجوانان کم سن و سال آموزش نظامی داد، آنها را مسلح کرده و از آنان نیروی جدید به نام یگانهای مدافع مدنی (YPS) به وجود آورد و اعلام نمود که در چند شهر کردنشین کوچک از جمله شمزینان، به شکل پایلوت، خودگردانی دمکراتیک ایجاد مینماید و پ.ک.ک این شهرها را کنترل خواهد کرد. در آن دوران صلاح الدین دمیرتاش به این موضوع اعتراض کرده و اعلام کرد که خودگردانی با زور سلاح قابل تأسیس نیست و رسانههای ترکیه نیز اعلام کردند که یک جناح جنگطلب در داخل پ.ک.ک همچنان به دنبال فعالیت مسلحانه است. با وجود مخالفت دمیرتاش، پ.ک.ک بر خودگردانی اصرار کرد و نوجوانان مورد بحث در کنار بخشی از نفرات شاخه نظامی پ.ک.ک در خیابانها و کوچهها خندق حفر کرده و درگیری به شهرها کشیده شد. هدف پ.ک.ک از طرح موضوع خودگردانی به این شکل و ایجاد این نیروی مسلح جدید را چگونه تفسیر میکنید؟
زبیر آیدار: این نیرو در واقع به منظور مقابله با حملات دولت و پس از حملات، ایجاد شد. کردها اعلام کردند که بر اساس همان مذاکرات صلح، میخواهیم خودمان و شهرهای خودمان را به شکل مدیریت خودگردان اداره کنیم. اما دولت حمله را آغاز کرد. کردها بر اساس دفاع از صلح به دنبال آن بودند که شهرهای خود را اداره کنند اما دولت با تانک و توپ و هواپیما به آنها پاسخ داد. جوانانی هم که واحدهای مدافع مدنی را به وجود آوردند، به منظور دفاع از مردم تشکیل شد. کسی نمیتواند تقصیر جنگ را بر گردن کردها بیندزاد. ممکن است در جریان جنگ برخی خطاها و اشتباهات روی داده باشد اما آغازگر جنگ پ.ک.ک نبود، بلکه دولت بود. ضمناً چنین نبود که بخشی از پ.ک.ک یک هدف و بخش دیگر نیز هدف متفاوتی داشته باشند. پ.ک.ک به شکل یکپارچه از دستورات رهبر خود تبعیت میکند و به دنبال صلح است. اما دولت به دنبال صلح نبود و همچنان که دیدید پس از دور اول انتخابات سال ۲۰۱۵، با شدت بیشتری جنگ را آغاز کرد و مطلقاً چنین نیست که در پ.ک.ک چند جناح متفاوت وجود داشته باشند.
فصلنامه تهران: در سال ۲۰۱۵ حزب دمکراتیک خلق ها «ه.د.پ» ۸۰ کرسی از مجموع ۵۵۰ کرسی پارلمان را به دست آورد. اما در همان شب اعلام نتایج انتخاباتی، دمیرتاش، رهبر وقت حزب، علیه اردوغان به تندی سخنرانی کرد و اعلام کرد که اجازه نمیدهد اردوغان در یک نظام ریاستی، به ریاست دست یابد. آیا بهتر نبود این حزب به جای اتخاذ چنین مواضع تندی، تلاش کند با حزب عدالت و توسعه دولت ائتلافی تشکیل دهد؟
زبیر آیدار: در انتخابات سال ۲۰۱۴ حزب دمکراتیک خلقها (ه.د.پ) پیروزی ارزشمندی به دست آورد و حزب عدالت و توسعه نتوانست به تنهایی دولت را تشکیل دهد. سخنان جناب دمیرتاش که خطاب به اردوغان اعلام کرد: «نمیگذاریم تو رئیس شوی!» مربوط به شب انتخابات نیست و تقریباً سه ماه پیش از انتخابات این جمله را بیان کرده بود و بخشی از کارزار انتخاباتی و تبلیغاتی (ه.د.پ) بهشمار میرفت. مواضع دمیرتاش در مورد این که حاضر نیست با حزب عدالت و توسعه وحزب جمهوری خلق همراه شود و کابینه تشکیل دهد، مورد انتقاد قرار گرفت اما باید این واقعیت مهم را در نظر داشت که احمد داوداوغلو، در مقام نخست وزیر، پس از شکست انتخاباتی در سال ۲۰۱۳ و در شرایطی که نمیتوانست به تنهایی کابینه را تشکیل دهد، برای مذاکره و راضی کردن احزاب در تشکیل دولت، سراغ همهی احزاب رفت اما حاضر نشد به دیدار (ه.د.پ) برود. شاید اگر به دیدار سران (ه.د.پ) هم میرفت ممکن بود بتواند با آنها به توافق برسد. اما این حزب را از مدار تمام روابط سیاسی ترکیه خارج نگه داشتند. همین حالا هم چنین برخورد میکنندو شما میبینید که در تمام برنامهها و مراسم دولتی و ملی، اردوغان درمقام رئیس جمهور، سران همهی احزاب را دعوت میکند اما حاضر نیست برای سران حزب دمکراتیک خلقها (ه.د.پ) دعوتنامه بفرستد. در نتیجه نمیتوان در این زمینه ه.د.پ را مورد انتقاد قرار داد که چرا با آکپارتی دولت تشکیل نداده است. ه.د.پ خطاها و نواقصی دارد اما واقعیت این است که باید حزب عدالت و توسعه را مورد انتقاد قرار داد که مذاکرات را به هم زد. تصمیم به جنگ گرفت. انتخابات دور دوم را برگزار کرد. ه.د.پ را خارج از بازی نگه داشت و نشان داد که برای حرکت در مسیر دموکراسی، برنامهای ندارد. نمیدانم، شاید اگر آکپارتی سراغ ه.د.پ میرفت و برای تشکیل کابینهی ائتلافی پیشنهاد خود را به این حزب ارائه میداد، ممکن بود به توافق برسند. اما دولت چنین اقدامی انجام نداد و منصفانه نیست که در این مورد ه.د.پ را مورد انتقاد قرار دهیم.
فصلنامه تهران: برخی از تحلیلگران بر این باورند که پ.ک.ک در اثنای مذاکرات صلح با ترکیه، فشار و محدودیتهای سنگینی بر حزب دمکراتیک خلقها (ه.د.پ) اعمال کرد و اجازه نداد که این حزب در یک بستر سیاسی و حقوقی اهداف و مطالبات کردها را دنبال کند و دوباره به دوران فعالیت مسلحانه بازگشت تا کنترل کل این حوزه در دست سران پ.ک.ک باقی بماند. تا چه اندازه با این تحلیل موافق هستید؟
زبیر آیدار: خیر، تحلیل غلطی است و مبنای واقعی ندارد. اول این که حزب دمکراتیک خلقها (ه.د.پ) یک حزب سیاسی و دارای اراده، امکان تصمیمگیری و اساسنامه و اهداف معین است. این که میگویند پ.ک.ک با اقدامات خود تلاش کرده تا این حزب را خنثی و محدود کند و مهار تمام جوانب را در دست خود حفظ کند، این تبلیغات دولت است و واقعیت ندارد. این دولت ترکیه بود که سنگینترین فشارهای ممکن را بر ه.د.پ اعمال کرد و سران و نمایندگان این حزب را روانهی زندان کرد. این ترکیه بود که نمیخواست کردها در چهارچوب یک حزب سیاسی قدرتمند و رسمی در ترکیه به فعالیت سیاسی بپردازند. بنابراین فشارهایی که بر این حزب اعمال شده، از سوی دولت بوده ونه از سوی پ.ک.ک.
دولت برنامه معینی داشت که این حزب را تضعیف کند و به راحتی بدون هیچ بهانهای مصونیت قضایی نمایندگان را برداشته و آنها را به زندان فرستاد. این بخشی از عملیات گستردهی دولت ترکیه برای حمله به کردها بود. وضعیتی که ه.د.پ در آن گرفتار شد، به خاطر اقدامات غیرقانونی دولت بود و ربط دادن این مسأله به پ.ک.ک، قابل قبول نیست.
فصلنامه تهران: در حال حاضر در ترکیه شاهد تشکیل ائتلاف سیاسی مهمی هستیم. این ائتلاف از حزب عدالت و توسعه به رهبری رجب طیب اردوغان و حزب حرکت ملی به رهبری دولت باغچلی به وجود آمده و شواهد نشان میدهد که این ائتلاف صرفاً یک مانور انتخاباتی نیست. دولت باغچلی پیشتر با سیاستهای اردوغان در مورد کردها مخالفت داشت و بر این باور بود که اردوغان در حال تسلیم کردن ترکیه به گروههای تروریست و تجزیهطلب است. آنها تدریس زبان کُردی در ترکیه و مذاکرات صلح را خیانت تلقی میکردند. در حال حاضر این دو رهبر سیاسی با وجود اختلاف نظرهای پیشین به یکدیگر نزدیک شدهاند. این مسأله بر سیاست دولت ترکیه در مورد کردها نیز تأثیر گذاشته و عملاً در حال حاضر دولت اردوغان نه از معضل کردها صحبت میکند و نه از مذاکره با پ.ک.ک سخنی به میان میآورد. در چنین فضایی شما تا چه اندازه به امکان تداوم فعالیت سیاسی و تلاش برای بازگشت به فاز مذاکرات، امیدوار هستید؟
زبیر آیدار: در شرایط کنونی ما شاهد شکلگرفتن ائتلافی بین آکپارتی و حزب حرکت ملی و ارگن اکُن (جریان نظامی ـ اطلاعاتی جنگطلب) هستیم. این مثلث در واقع بر همان مبنای سیاسی ـ فکری بعد از سال ۱۹۲۵ میلادی عمل میکند. یعنی همان تفکر پسا سایکسپیکو که معتقد بود یا باید کردها را از بین برد یا آنها را آسیمیله و در فرهنگ جامعهی ترکیه ذوب و حل نمود. آنها به دنبال نسلکشی کردها هستند و ما نیز در برابر آنان مبارزه میکنیم. ما با این باور و عقیده که حتماً در این راه پیروز خواهیم شد، به مبارزه ادامه میدهیم و گزینهای غیر از پیروزی نداریم. بله، شرایط کنونی دشوار است و چیزی به نام مذاکره و گفتوگو در میان نیست اما از بین بردن کردها برای ترکیه راحت نیست. در ترکیه بیست میلیون کُرد زندگی میکنند و این جمعیت بیست میلیونی جویای آزادی است. الان شما میبینید که دولت ترکیه سرمایهی کلانی برای تأمین تسلیحات جنگی مدرن اختصاص داده و اقتصاد ترکیه نیز به همین دلیل ورشکست شده است. ترکیه به دلیل سرکوب کردها با مشکلات بزرگی روبرو شده است. مثلاً ناچار شده خود را به روسیه نزدیک کند. از سوی دیگر در برابر آمریکا نیز در شرایط سختی قرار گرفته که اینها متأثر از سرکوب کردها است. بله، کردها تلفات دادهاند، اما طرف مقابل هم تلفات داده است. شاید از الان نتوان برای شروع مرحلهی جدیدی از گفتوگو و مذاکره، پیشگویی کرد اما اگر چنین روندی آغاز شود، تعجببرانگیز نخواهد بود. چرا که دولت و ائتلاف آکپارتی، حزب حرکت ملی و نظامیان نیز مشکلاتی دارند و چنان که به نظر میرسند، قوی نیستند.
فصلنامه تهران: آمریکا در شمال سوریه با نهادهای سیاسی و نظامی وابسته به پ.ک.ک همچون حزب اتحاد دمکراتیک (پ.ی.د) ارتباط برقرار کرده اما در عین حال پ.ک.ک را تروریست میداند و سه تن از اعضای شورای رهبری پ.ک.ک (جمیل بایک، دوران کالکان و مراد کاراییلان) را در لیستی قرار داده که برای دستگیری آنها جوایز نقدی کلان تعیین شده است. جنابعالی بطور کلی رویکرد آمریکا به پ.ک.ک را چگونه ارزیابی میکنید؟
زبیر آیدار: آمریکا یک ابرقدرت و یک پدیده امپریالیستی است که در تمام مناطق جهان برای منافع خود، رابطه ایجاد میکند برای رسیدن به منافع خود تصمیماتی میگیرد. مداخله و اقداماتی انجام میدهد. ورود آمریکا به این منطقه نیز در راستای همین موضوع بوده و به دنبال منافع خودش است. کسی نمیتواند ادعا کند که مثلا آمریکا به خاطر منافع ترکیه در شمال سوریه و عراق حضور دارد. آمریکا در راستای حفظ منافع خودش با ترکیه علیه کردها موضع میگیرد و آنها را در لیست ترور قرار میدهد یا ادعای تجارت مواد مخدر بهوسیلهی آنها را مطرح میکند. همچنان که شما اشاره کردید اسامی سه تن از رفقای ما را نیز در لیست افراد تحت تعقیب قرار داده و برای دستگیری آنها جایزه تعیین کرده است. این یکی از نتایج روابط کثیف واشنگتن و آنکارا است. دیدید که در شمال سوریه کردها به عنوان یک قدرت جدی در برابر داعش جنگیدند و مقاومت مهمی از خود نشان دادند و آمریکا نیز به منظور حفظ منافع خود و کمک گرفتن از کردها برای جنگ با داعش، با آنها رابطه برقرار کرد. در تمام این مسائل، انگیزه آمریکا حفظ منافع خود است.
در کوبانی کردها در شرایط بسیار سختی قرار گرفته بودند و از تمام دنیا کمک میخواستند و در شرایط کنونی هم در شرق فرات در معرض تهدیدات ترکیه قرار دارند و کمک میخواهند. در این شرایط هیچ کمکی را رد نمیکنند اما لازم است این واقعیت را ببینیم که برقراری ارتباط آمریکا با کردها در سوریه به دلیل دلسوزی و توجه خاص آمریکا به آنها نیست بلکه در این منطقه در جنگ با داعش از آنها کمک گرفته و اگر کاری هم انجام داده در راستای منافع خود عمل کرده است. حالا هم که میبینیم آمریکا در مورد خروج یا عدم خروج تردیدهایی دارد و در داخل آمریکا نیز در این مورد اختلاف نظر بهوجود آمده است.
فصلنامه تهران: ترکیه در مورد قدرت گرفتن حزب اتحاد دمکراتیک کردها (پ.ی.د) در شمال سوریه نگرانیهایی دارد و این نگرانی در دو سال اخیر به خصومت و مخالفت قاطعانه رسیده است و بر سر همین موضوع با آمریکا نیز اختلاف نظر پیدا کرده است. یکی از مسائلی که به طور مداوم از سوی آنکارا بیان میشود این است که در شمال سوریه چیزی به نام پ.ی.د و شاخهی نظامی آن یعنی ی.پ.گ وجود ندارد و اینها همه بخشی از پ.ک.ک هستند. این در حالی است که قبلا ترکیه موضع تندی در قبال پ.ی.د نداشت و رهبر وقت این حزب، صالح مسلم، چند بار به شکل رسمی به ترکیه دعوت شد اما حالا در لیست سیاه تروریستهای تحت تعقیب ترکیه قرار گرفته است. شما این تغییر رویکرد را چگونه ارزیابی میکنید؟
زبیر آیدار: میدانید که از سال ۲۰۱۱ بحران در سوریه آغاز شده و در مدتی کوتاه منجر به اعتراضات و تظاهرات داخلی شد و سپس وارد فاز جنگ داخلی گردید. کردها نیز به عنوان یکی از اجزای مهم سوریه، مطالباتی داشتند وبرای وصول مطالباتشان خود را سازماندهی کردند و به موقعیت و وضعیت فعلی رسیدند.
از نظر ما این خیزش را باید به عنوان انقلاب مردم آن منطقه و به عنوان یک موضوع مهم و شایان توجه بررسی کرد. خدماتی که سران این حرکت به مردم ارائه دادهاند عبارتاست از؛ سازماندهی آنها، انجام فعالیتهای اثرگذار، برقراری ارتباط مستقیم با مردم، فعالسازی نقش زنان، جوانان و مقاومت در برابر گروه ترویستی داعش و...
ترکیه از آغاز بحران و از زمانی که کردها خود را سازماندهی کرده و کنترل مناطق خود را در اختیار گرفتند، از این رویکرد کُردی ناخشنود و ناراضی بود و واکنش نشان داد. اولین اقدام ترکیه این بود که در سال ۲۰۱۲ تلاش کرد نیروهای تحتالحمایه خود را در بخشهای مهمی از شمال سوریه مستقر و تسلیح کند. سپس نیروهای مسلح افراطی را به جنگ کردها فرستاد. در همان دوران، دو گروه از احزاب سیاسی کُرد در شمال سوریه اختلافاتی داشتند و برای رفع این اختلافات در شهر اربیل در اقلیم کردستان گرد هم آمدند تا مذاکره کنند اما احمد داوداوغلو وزیر وقت امور خارجه ترکیه به اربیل رفت و برای به بنبست رساندن توافق گروههای کُردی، هر آن چه در توان داشت انجام داد. ضمناً دولت ترکیه در ماجرای حمله تروریستهای داعشی به کردهای سوری نقش داشته و از آنها حمایت کرده است.
همان طور که شما هم اشاره کردید، زمانی که هنوز مذاکرات صلح متوقف نشده بود دولت ترکیه چند بار به خاطر فشارهای رهبر آپو، حاضر شد صالح مسلم را به ترکیه دعوت و با او گفتوگو کند اما از آن گفتوگوها هیچ نتیجهای حاصل نشد.
بعدها در ماجرای حمله داعش به کوبانی تمام نیازهای لجستیکی و تسلیحاتی داعش از سوی ترکیه تأمین میشد. ترکیه ارتباط پ.ی.د به پ.ک.ک را به یک بهانه تبدیل کرد تا کردهای سوریه را تحت فشار قرار دهد و در آن منطقه نفوذ کند. همان تاکتیکی که برای حزب دمکراتیک خلقها (ه.د.پ) در داخل به کار بسته و سران این حزب را به بهانهی ارتباط با پ.ک.ک روانه زندان نموده است. دقیقاً همین تاکتیک در مورد پ.ی.د هم به کار رفته و دولت ترکیه سعی میکند با این بهانه کردها را تحت فشار قرار دهد. پ.ی.د در شمال سوریه یک حزب مستقل است. ممکن است آنها نیز در جهانبینی و تفکرات سیاسی خود از اندیشههای رهبر آپو تبعیت کنند، اما در تصمیمگیریهایشان مستقل و مختار هستند و پ.ک.ک برای آنها تصمیم نمیگیرد. اینها همه بهانه است و ترکیه فقط به دنبال اقدامات ضدکُردی است. سال گذشته به عفرین حمله و آنجا را اشغال کرد و حالا هم به دنبال حمله به شرق فرات است. ارتباط سازمانی پ..ک.ک و پ.ی.د، مسألهی اصلی نیست. اینها فقط بهانه است.
فصلنامه تهران: نقش شبکهی فتحالله گولن و شاگردان او در موازنات ترکیه و کودتای نافرجام اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
زبیر آیدار: مسألهی فتحالله گولن را باید به مثابهی یک سازماندهی پیچیده تحلیل کرد و نه یک گروه دینی. میدانید که در ترکیه برای این گروه پیشتر لفظ اسلامی جماعت به کار گرفته میشد و چنین تصور میشد که او یک فرد روحانی و فعال دینی است. اما این نگرش غلط است. تشکیلات گولن، یک سازمان گسترده، عمیق و عجیب است که اصلی ترین هدف آن، نفوذ به منظور به دست آوردن اقتدار دولت است. گروه گولن، پیشتر با حزب عدالت و توسعه شریک و همراه بود اما بعداً نتوانستند در جریان تقسیم قدرت به توافق برسند و به همین دلیل تنش و اختلاف بین آنان بالا گرفت. در دوران کودتای نافرجام اخیر نیز قطعاً گولن و شاگردان او دست داشتند اما همهی کودتاگران گولنی نبودند و یک اقلیت ناراضی و مخالف دولت نیز در میان آنان حضور داشت. رجب طیب اردوغان و حزب عدالت در صف کودتاگران گولن، دارای مهرههای نفوذی بودند و پیش از کودتا دولت و نهادهای اطلاعاتی و امنیتی دولت در جریان امر قرار گرفته بودند. کاری که اردوغان و اطرافیان او کردند این بود که روند کودتا را سرعت بخشیدند و کاری کردند تا گولنیها کودتا را زودتر و به شکل پیش از موعد انجام دهند تا دولت بتواند با خیال راحت اوضاع را کنترل کند.
در کل، لازم میدانم باز هم بر این موضوع تأکید کنم که نباید گولن و اطرافیان او را همچون جماعت و جنبش خدمت تحلیل کرد. آنان یک سازمان قدرتمند و متنفذ بودند و علیه ما نیز دست به اقدامات بسیاری زدند و در برابر ما نیز همواره موضع خصمانه اتخاذ کردهاند که یکی از نمونه های آن عملیات دستگیری گسترده هزاران نفر از کردها تحت عنوان شاخههای شهری ک.ج.ک (KCK) در شهرهای مختلف ترکیه بود که با هماهنگی و دستور مستقیم بین قضات وابسته به گولن و نفوذیهای گولن در پلیس، هزاران فعال سیاسی کُرد را روانهی زندان کردند.
فصلنامه تهران: در چند سال اخیر موازنه اثرگذاری نظامی در درگیریهای پ.ک.ک و ترکیه به طرز سریع و شایان تأملی، تغییر کرده است. بمباران مواضع پ.ک.ک در ترکیه و شمال عراق بسیار گستردهتری افزایش یافته و هواپیماهای بدون سرنشین علاوه بر رصد هوایی و ممانعت از تحرکات نیروهای پ.ک.ک در مرز ترکیه، از قابلیت اجرای عملیات برای تعقیب و به دامانداختن فرماندهان ردهبالای پ.ک.ک برخوردار شدهاند و تجهیزات فنی قدرتمندی در مرزهای زمینی برای کسب اطلاعات به کار گرفته شده تا مانع از تحرک پ.ک.ک شود. آن گونه که دیده میشود در حال حاضر شاخهی نظامی پ.ک.ک عملاً تحرک عملیاتی ندارد. با ادامهی این وضعیت، آیا تصور نمیکنید که امکان تداوم فعالیت مسلحانه برای پ.ک.ک به پایان رسیده است؟
زبیر آیدار: بله، جنگ سخت و دشواری در جریان است و ترکیه از امکانات، تسلیحات و تجهیزات مدرن و پیشرفتهای در جنگ بهره میگیرد و از جنگندههای اف ۱۶ گرفته تا هواپیماهای بدون سرنشین مسلح و غیرمسلح و انواع و اقسام امکانات دیگر را در اختیار دارد. اما چنین چیزی به این معنی نیست که مقاومت در برابر سلاحهای مدرن، ناممکن باشد. تکنولوژی، تسلیحات، و فناوری جنگ، انحصاری نیست و ما نیز میتوانیم تکنولوژی مورد نیاز خود را تأمین کنیم. چنین نیست که گفته شود در برابر این تسلیحات نمیتوان کاری کرد. اگر برخی فکر میکنند که به دلیل برخورداری ترکیه از تسلیحات پیشرفته ادامهی مقاومت و مبارزه ناممکن است، باید گفت آنها سخت در اشتباه هستند. تلفاتی وجود دارد و این قابل انکار نیست اما طرف مقابل هم تلفات داده و میدهد. آن چه که لازم است، اتخاذ تدابیر لازم برای مقابله است. قرار نیست خود را بدون چاره و راهکار حس کرده و تصور کنیم که باید به خاطر برخوداری ترکیه از تسلیحات مدرن، مبارزه مسلحانه کنار گذاشته شود. خیر، چنین چیزی غلط است. هیچ فناوری و هیچ امکانی توانمندتر و مهمتر و پیچیدهتر از انسان نیست. باید در برابر تمام حملات تدابیر هوشمندانه اتخاذ کرد.
فصلنامه تهران: ارزیابی شما در مورد برگزاری رفراندوم استقلال در اقلیم کردستان عراق چیست؟
زبیر آیدار: در مورد رفراندوم اقلیم کردستان باید بگویم که برگزاری رفراندوم و تلاش برای ایجاد دولت مستقل به خودی خود تصمیم عجیبی نیست و میتوان این را از حقوق کردها دانست. اما واقعیت این است که خواست، تصمیم و اجرای رفراندوم در اقلیم کردستان صرفاً بر اساس ارادهی حزب دموکرات کردستان بود و از دیگران مشورت نخواستند و بدون آن که نظر احزاب و جریانات دیگر را جویا شوند، دست به چنین اقدامی زدند. به عنوان مثال، از ما مشورت نخواستند و با ما همفکری نکردند. شاید اگر نظر ما را میپرسیدند، مشورتهای متفاوتی میدادیم. اما در هر حال تحلیل نتایج و پیامدهای رفراندوم به ما میگوید که این تصمیم غلط بوده است.
ما پیش از برگزاری رفراندوم هم اعلام کردیم که این اقدام نتیجهی مطلوبی ندارد و مشکلاتی به دنبال خواهد آورد. یکی از پیامدهای رفراندوم این بود که همهی ما این واقعیت را دیدیم که اگر کردها بخواهند تحرکی انجام دهند، همه علیه آنها متحد میشوند. دیدید که ایران، ترکیه و دیگران به سرعت واکنش نشان دادند. مرزهای هوایی و زمینی را بستند و محدودیتهای سنگینی اعمال کردند. صرفِ برخورداری از یک حق نمیتواند زمینهی احقاق آن را نیز فراهم کند. من بر این باورم که اگر سران اقلیم کردستان در چهارچوب عراق فدرال بر مطالبات خود پافشاری میکردند، نتیجهی بهتری عاید آنها میشد. بهتر آن بود که سران اقلیم کردستان به فکر این باشند که به جای این که با ترکیه همکاری کنند، باکردهای ترکیه و سوریه روابط بهتری داشته باشند و حقوق و مطالبات خود را نیز در چهارچوب عراق فدرال و قانون اساسی عراق دنبال کنند.
فصلنامه تهران: پژاک به عنوان یکی از نهادهای اقماری پ.ک.ک بارها به نیروهای مسلح و مردم عادی در ایران حمله کرده و به عنوان یک حزب تروریست در مناطق مرزی مورد هجوم ایران قرار گرفته است. آیا پ.ک.ک نمیخواهد سران پژاک را به پایان فعالیت مسلحانه علیه ایران تشویق کند؟
زبیر آیدار: پژاک در نگرش فکری و پارادایم ایدئولوژیک خود معتقد به پیروی ازافکار رهبر آپو (عبدالله اوجلان) است. اما چنین چیزی به این معنی نیست که پژاک هم بخشی از پ.ک.ک باشد. ممکن است ایران این گروه را تروریست بنامد، اما در حالت کلی ما بر این باوریم که لازم است ایران در مورد مطالبات کردها مانند ترکیه عمل نکند. نه پژاک ونه کودار، هیچکدام زیرمجموعه و تحت کنترل پ.ک.ک نیستند و ما نمیخواهیم از آنها بخواهیم که سلاح بر زمین بگذارند یا به آنها دستوراتی بدهیم. اما اگر ایران بخواهد با این گروه وارد گفتوگو شود، ما میتوانیم کمک کنیم تا گفتوگو صورت بگیرد و مشکلات با راهکار مسالمتآمیز حل شوند. ایران از کشورهای مهم و بزرگ منطقه است که از لحاظ جغرافیا، جمعیت وقدرت، از اهمیت ویژهای برخوردار است. بخشی از سرزمین کردستان نیز تحت حاکمیت ایران است و ما میخواهیم که در یک روند مسالمتآمیز، دمکراتیک و بدون تنش و درگیری، مطالبات کردها در ایران نیز تأمین شود و کردها نیز بتوانند ارادهی سیاسی خود را متجلی کنند. ما کردها در کنار فارسها و دیگر اقوام ایرانی، تاریخ و سرگذشت دور و درازی داریم و کردها یک قوم ایرانی محسوب میشوند و زبان کُردی و پارسی نیز بسیار به هم نزدیک است و تاریخ روابط ما به دوران ماد و پارس باز میگردد که یک ملت را به وجود آورده بودیم. کردها با ایران، اشتراکات فرهنگی، دینی و تاریخی فراوانی دارند و خواستهی ما این است که با تمام اقوام ایران در صلح و برادری زندگی کنیم. چنین چیزی در یک جامعهی دمکراتیک ممکن و میسر است. شاید در شرایط کنونی آن چه که در ساختار سیاسی ایران برای ما قابل تأیید نباشد، محوریت مشارکت سیاسی بر اساس مکانیسم تکمذهب است و ما طرفدار آن هستیم که در یک ایرانِ دمکراتیک، تمام اقوام و مذاهب از حقوق همسان برخوردار باشند. چنین ایرانی میتواند برای تمام منطقه مفید و سودمند باشد و کردها نیز نمیخواهند با ایران در تنش ودرگیری باشند. اما اتخاذ تصمیم در مورد آیندهی ایران در اختیار خود سران این کشور است و ما میخواهیم این کشور در مطنقه، در مسیر دموکراسی و پیشرفت باشد. ما نه با ایران و نه با دیگر کشورهای منطقه قصد جنگ و درگیری نداریم و دروازههای ما برای ارتباط و گفتوگو باز است.
ما بر این باوریم که مشکلات کردها در این منطقه از جهان، باید با راهکار دمکراتیک حل شوند و برای این کار لازم نیست تجزیه صورت گیرد یا مرزها تغییر کند. این مرزها میتوانند به جای آن که مرز مین و درگیری و جنگ باشند، به مرز توریسم، تجارت، برادری، صلح و ثبات تبدیل شوند و مانند مرزهای اتحادیه اروپا باشند. ما معتقدیم در این منطقه از جهان هر کدام از این چهار کشور که با کردها عناد بورزد و آنها را سرکوب کند، دچار خسران میشود. این چهار کشور نباید کردها را به عنوان تهدید ببینند. چرا که کردها دارای ظرفیت دمکراتیک بالایی هستند و ما میخواهیم به جای آن که با آمریکا، روسیه و دیگران در ارتباط باشیم، با دولتهای این چهار کشور ارتباط برقرار کنیم.
فصلنامه تهران: با سپاس از مشارکت شما در این گفتوگو
تعداد مشاهده: 1568