رویکردهای سیاسی آمریکا در برابر ایران، چهلسال جنگ ارادهها
مهندس باقر جبر زبیدی(بیان جبر)
وزیر کشور اسبق عراق
خلاصه
ایران در طرح استراتژیک آمریکا از اهمیت ویژهای برخوردار بود به طوری که نفوذ آمریکا در این کشور غرب آسیاییِ بسیار مهم ،پس از سرنگونی دولت دکتر محمد مصدق به اوج خود رسید. اما انقلاب اسلامیبا مواضع انقلابی خود واشنگتن را غافلگیر کرد و افزون بر سیاستها و مواضع علنی خود بر ضد استکبار جهانی، به حمایت و پشتیبانی از جنبشهای آزادی خواه جهان که در رأس آن مقاومت لبنان و گروههای مسلح فلسطین قرار داشتند، پرداخت. جمهوری اسلامیبا حمایتهای نظامی، مالی و تدارکاتی خود توانست در ایجاد بیداری اسلامی،که پس از قرنها برای اولین بار در جهان عربی واسلامیرخ داد سهیم باشد ؛واین مسأله کشورهای غربی بهویژه ایالاتمتحدهی آمریکا که سیاستهایی خصمانه علیه جمهوری اسلامیدر پیش گرفته بود را نگران کرد .
کلیدواژهها: ایران ،آمریکا ،اسرائیل ،اتحاد شوروی ،داعش
مقدمه
برای اینکه درک درستی از سیاست آمریکا در قبال ایران، در چهار دههی اخیر داشته باشیم، باید تاریخ روابط بین دو کشور را، که نقطهی آغاز آن به سال 1888 میلادی باز میگردد، مورد بررسی قرار دهیم.این روابط در زمان حکومت قاجار، در اواخر قرن نوزدهم میلادی، آغاز گردید؛ و پس از جنگ جهانی دوم وهمزمان با حضور آمریکا در غربآسیا، روابط بین دوکشور به طور بی سابقهای گسترش پیدا کرد.هدف از این حضور پر کردن خلأی بود که در اثر کاهش نفوذ فرانسه و بریتانیا در خاورمیانه پدید آمده بود. چرا که از یک سو این دو کشور دچار پیامدهای جنگ شده، و از سوی دیگر ایالات متحده تمایل داشت بازار نفت جهانی که تولید وذخایر آن در این منطقه متمرکز است را تحت سلطهی خود قرار دهد.
ابعاد تاریخی روابط دوجانبه
ایران در طرح استراتژیک آمریکا از اهمیت ویژهای برخوردار بود این کشور موقعیت ژئوپلیتیک بسیار مهمی داشته و دارد و از سوی دیگر در دوران جنگ سرد، اشتن مرز طولانی با اتحاد جماهیرشوروی موقعیت استراتژیک ایران را برای جهان غرب دو چندان کرده بود. افزون بر این،دستیابی به آبهای گرم از طریق ایران، آرزوی دیرین تزارها بوده است.
از جمله نتایج گسترش روابط ایران و آمریکا و نیز اولین نمودهای بارز جنگ سرد بین دو بلوک جهان، ناکامی شوروی در جدا کردن آذربایجان و کردستان از ایران در سال 1324 خورشیدی بود.در همین سال ژنرال هیرمن شوارتسکف (پدر ژنرال شوارتسکف فرمانده نیروهای آمریکایی در جنگ دوم خلیج فارس) مأموریت تجدید سازمان نیروهای پلیس و ژاندارمری ایران را بر عهده گرفت.
پس از کودتایی که ژنرال زاهدی در سال 1332 علیه دولت دکتر مصدق انجام داد، نفوذ آمریکا در ایران به اوج خود رسید. این کودتا با پشتیبانی مستقیم سازمان سیا و بهدنبال ملی شدن صنعت نفت در دولت مصدق صورت گرفت.زیرا این اولین باری بود که یک کشور جهان سوم اقدام به ملی کردن صنعت نفت خود میکرد. پس از کودتا، شاه از ایتالیا به تهران بازگشت و آمریکا را در رأس اولویتهای خود، جهت برقراری روابط خارجی در زمینههای سیاسی،اقتصادی و نظامی قرار داد؛ این امتیازات تا حدی ادامه یافت که در ایران قانونی مبنی بر مصونیت کامل آمریکاییهای مقیم ایران(کاپیتولاسیون،1343) تصویب شد که به موجب آن ایران اجازه نداشت مجرمان آمریکایی را در دادگاههای خود محاکمه کند.امام خمینی(ره) اعتراض کرد و به ترکیه و سپس عراق تبعید شد
در نتیجه فضای ایران برای شعلهورتر شدن آتش انقلاب به رهبری امام خمینی (قدس سره) آماده شد.با آغاز انقلاب 1357 نهادهای سیاسی و اطلاعاتی آمریکا دچار غافلگیری شدند بهطوری که گستردگی این انقلاب مورد توجه رسانههای جهان قرار گرفت.مادلین اولبرایت وزیر خارجه سابق آمریکا در این رابطه میگوید : «انقلاب ایران ما را غافلگیر کرد.چرا که ما نظیر آن را در گذشته ندیده بودیم.همه گمان میکردند که اسلام یک قدرت سیاسی در حال افول است نه در حال گسترش.کارشناسان ما نتوانستند عمق نارضایتی مردم از شاه را درک کنند وخیلی زود دریافتیم که انقلاب ایران یک کودتای عادی یا صرفاً یک تغییر رژیم یا حتی یک جنگ داخلی نیست بلکه یک زلزلهی سیاسی همچون انقلاب فرانسه و روسیه است.»1
از مهمترین و گویاترین شعارهایی که انقلاب اسلامیآن را مطرح کرده و با جدیت به اجرای آن پرداخته، شعار «نهشرقی نهغربی جمهوری اسلامی» است.شعاری نه از جنس بسیاری از شعارهای پرزرقوبرق کشورهای ایدئولوژیک، که هیچ گاه راهی به دنیای واقعیت پیدا نمیکند نبود. از میان مصادیق اجرای عملی این شعار میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
-خروج ایران از پیمان سنتو
-پایان دادن به ایفای نقش ژاندارم غرب در خلیجفارس
-قطع روابط دیپلماسی،اقتصادی وفرهنگی و... با اسرائیل، و تحویل سفارت این کشور در تهران به سازمان آزادی بخش فلسطین
-مخالفت قاطعانه با پیمان کمپ دیوید، که میان مصر و اسرائیل منعقد شده بود و بر مبنای آن برخی از کشورهای عربی به عادی سازی روابط خود با رژیم صهیونیستی میپرداختند.
این اقدامات و دیگر مواضع اصولی انقلاب اسلامیعلیه نفوذ آمریکا و به طور کلی نفوذ اردوگاه غرب، به این معنا نبود که ایران و انقلاب آن به اردوگاه شرق که در مقدمهی آن اتحاد شوروی قرار داشت،متمایل است. در دوران جنگ سرد بسیاری از جنبشهای آزادیخواه پس از دستیابی به قدرت، به اتحاد شوروی متمایل شدند و به دنبال فروپاشی آن در اواخر دههی هشتاد سدهی 20 میلادی این جنبشها نیز متلاشی و نابود شدند.
حمله اتحاد شوروی به افغانستان در سال 1358، از سوی جمهوری اسلامیمحکوم شد و ملت مجاهد افغان، که میلیونها نفر از آنها به دنبال این حمله به ایران پناه بردند، مورد حمایت و پشتیبانی بی وقفهی این کشور قرار گرفتند. بدین شکل، جمهوری اسلامیالگویی بی نظیر از استقلال و آزادی را به ملتهای مبارز جهان ارائه کرد. اما انقلاب اسلامیتنها به مخالفت علنی با استکبار جهانی و دنبالهروهای آن بسنده نکرد بلکه در زمینهی حمایت از جنبشهای آزادیخواه جهان و در رأس آنها مقاومت لبنان و گروههای مسلح فلسطین، نیز گام برداشت و با حمایتهای نظامی ،مالی و تدارکاتی خود توانست در ایجاد بیداری اسلامی،که پس از قرنها برای اولین بار در جهان عربی واسلامیرخ داد، سهیم باشد.
ادامه یافتن و استمرار تجاوز آمریکا
به دنبال بیداری اسلامیدر منطقه، که انقلاب اسلامیایران پدید آورندهی آن بود، در غربآسیا تغییرات سیاسی و فکری سریعی رخ داد و جریان اسلامی از جریانهای سیاسی و فکری دیگر پیشی گرفت واین مسأله منطقه را با تحولات کلانی روبرو کرده و موجب نگرانی غرب وبه ویژه ایالات متحده گردید. در نتیجه آمریکا سیاستهایی خصمانه علیه جمهوری اسلامیاتخاذ کرده و به بهانهی درمانِ پادشاه برکنار شدهی ایران، با ورود وی به آمریکا موافقت کرد. این در حالی است که بسیاری از طرفداران شاه و ارکان حکومتش به عنوان پناهندهی سیاسی وارد این کشور شده بودند. این مسأله و نیز حمایتهای همهی جانبهی آمریکا از رژیم صهیونیستی در فلسطین اشغالی، خشم ملت ایران را نسبت به سیاستهای خصمانه آمریکا علیه آرمانهای ملتها برانگیخت. در نتیجه تظاهرات پرشوری در تهران به راه افتاد و مردم با حرکت به سمت سفارت آمریکا و محاصرهی آن، توطئههای این کشور علیه ایران را محکوم کردند.به دنبال این محاصره که در 13 آبان 1358 رخ داد، 52 تن از دانشجویان پیرو خط امام وارد سفارت شده و کارکنان آن را بازداشت کردند و مذاکرات چندماههای که جهت آزادی آنها انجام گرفت نیز ثمرهای در برنداشت.
در نتیجه جیمیکارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، تصمیم گرفت برای آزادسازی گروگانها به گزینهی نظامی متوسل شود و مقدمات یک عملیات نظامی گسترده را، که قرار بود در تاریخ 4 اردیبهشت 1359 صورت گیرد، فراهم کرد. بر اساس این عملیات آمریکا تصمیم گرفت نیروهای ویژهی دلتا را در نقطهای از صحرای طبس (واقع در 500 کیلومتری شرق پایتخت) فرود آورده و از آنجا برای آزادسازی گروگانها به سمت سفارت حرکت کنند. در این عملیات که مقدمات آن از 13 آبان 1358 فراهم شده بود، از سه هواپیمای بزرگ (130-C) و هشت بالگرد استفاده شد که از سوی هواپیماهای F14 و F4 حمایت میشدند. اما در هنگام اجرای عملیات نیروهای آمریکایی با موانعی ناگهانی مواجه شدند. علاوه براین، طوفان شن غافلگیر کنندهای در صحرای طبس رخ داد که مانع از فرود هواپیماهای آمریکایی شد. این هواپیماها از ناو هواپیمابر نیمیتز، از طریق خلیج عمان برخاسته بودند و طبق نقشه، قرار بود پس از فرود در صحرای طبس به سمت اهداف خود در تهران حرکت کنند. اما موانع مذکور موجب متوقف شدن کامل عملیات شده وحتی یکی از بالگردهای آمریکایی که دچار نقص فنی شده بود به دستور فرماندهان آمریکا در صحرا رها شد. همچنین هنگام عقبنشینی نیروهای آمریکایی یکی از بالگردها با یک فروند هواپیمای حملونقل برخورد کرده و در نتیجه هشت تن از نظامیان آمریکایی جان باختند تا ناکامیاین عملیات به اوج خود برسد.
امام خمینی (ره) این طوفان ناگهانی را به معجزهی الهی توصیف کردند. به دنبال این ناکامیبحران گروگانهای آمریکایی پیچیده تر شد و تلاشهای کارتر که در آستانهی انتخابات ریاست جمهوری، مشغول رقابت با رقیب جمهوری خواه خود، ریگان، بود نیز بینتیجه ماند.
با وجود تلاشهای میانجیگرایانهی چندین کشور،این بحران تا یک روز قبل از ترک کاخ سفید از سوی کارتر ادامه داشت و در نهایت در تاریخ 29 دی 1359 و پس از گذشت 444 روز،گروگانهای آمریکایی بر اساس توافق الجزائر آزاد شدند.
به گفتهی بسیاری از تحلیلگران،بحران گروگانها یکی از علل اصلی شکست کارتر در انتخابات بود.قبل از خروج کارتر از کاخ سفید، تنش و دشمنی میان ایران و آمریکا به اوج خود رسیده بود و مراکز تصمیم گیری در آمریکا تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا نظام جمهوری اسلامیرا پیش از مستحکمتر شدن پایههایش براندازند. از میان این تلاشها میتوان به تلاش برای کودتای گروهی از افسران ارتش، {کودتای نوژه} در سال 1359اشاره کرد که از سوی مقامات جمهوری اسلامیدر نطفه خفه شد. از این رو راهی به جز حملهی نظامی مستقیم به ایران وجود نداشت؛ وهیچ کس جز صدام حسین تکریتی که با کنار زدن احمد حسن البکر در تیرماه 1358 رهبری رژیم بعث عراق را برعهده گرفته بود،آمادگی چنین حملهای را نداشت.
صدام حسین طی یک جلسهی محرمانه با مشاور امنیت ملی کارتر، زبیگنیوبرژینسکی، در پایگاه هوایی مفرق اردن (واقع در نزدیکی مرز مشترک اردن و عراق) طرح ریزی جنگ را انجام داده و نیروهای خود را به سمت مرزهای ایران گسیل کرد. در 26 شهریور 1359 صدام حسین با حضور در مجلس ملی عراق توافق الجزایر را فاقد اعتبار خواند. این توافق در 15 اسفند 1353 از سوی وی و شاه ایران امضاء شده بود.
سپس در 31 شهریور 1359 رژیم بعث عراق رسماً به خاک ایران تجاوز کرد و نام این تجاوز را جنگ قادسیهی صدام نهاد در نتیجه آتش جنگ اول خلیج که هشت سال ادامه یافته و طولانیترین جنگ سدهی بیستم بود شعلهور شد. هدف اصلی این جنگ براندازی نظام جمهوری اسلامیایران بود اما با وجود مشکلات فراوانی که ایران با آن روبرو بود توانست با طرح شعار دفاع مقدس ابتکار عمل را به دست گرفته و این تجاوز را که از حمایت کامل آمریکا بهرهمند بود، با ناکامیروبرو کند. از جملهی این مشکلاتی که جمهوری اسلامی در شروع جنگ با آن درگیر بود، میتوان به موارد ذیل اشاره کرد:
- از هم گسیختگی ارتش ایران در اثر انقلاب
- کمبود شدید قطعات و تدارکات جنگی و تسلیحاتی
- تحمیل تحریم تسلیحاتی از سوی آمریکا علیه این کشور، در شرایطی که نیروهای مسلح ایران به سلاحهای غربی تکیه داشتند.
در فوریه 1982 بنابه دستور ریگان، رئیس جمهور وقت آمریکا، وزارت خارجهی این کشور، نام عراق را از لیست کشورهای حامیتروریسم حذف کرد. در تاریخ 27 / ژوئیة / 1982 یکی از افسران سازمان سیا به نام توماس تویتن به بغداد فرستاده شد. تویتن مأموریت ارائهی برخی اطلاعات محرمانه و نیز تحویل برخی تصاویر ماهوارههای آمریکایی از عملیاتهای نظامی در جبههی جنگ را برعهده داشت.
در سال 1983 آمریکا هیأتی متشکل از سه افسر سازمان سیا را به عراق اعزام و در منطقهی جادریه مستقر کرد. مأموریت این هیأت ارائهی اطلاعات محرمانه و نیز تصاویر ماهوارهای از جبههی جنگ بود.همچنین ایالات متحده یک ایستگاه ارتباطی پیشرفته و دارای تکنولوژی روز را در بغداد ایجاد کرد.آمریکا به همین میزان از پشتیبانی بسنده نکرد بلکه با ارائهی مشاوره به فرماندهان نظامی عراق و نیز تقدیم سلاحها و تجهیزات دومنظوره به این کشور به حمایتهای خود ادامه داد. در ابتدا این حمایتها از طریق مصر، اردن، عربستان و کویت صورت میگرفت، اما پس از موافقت کنگرهی آمریکا، تجهیزات لازم به صورت مستقیم به عراق فرستاده میشد.
در اواخر سال 1983 میلادی دونالد رامسفلد (که در دوران بوش پسر وزیر دفاع آمریکا بود) از سوی ریگان به عنوان فرستادهی ویژه آمریکا در خاورمیانه انتخاب شد. رامسفلد در دسامبر1983 به بغداد سفر کرد و خبر و تصاویر دیدار او با صدام حسین از سوی رسانههای عراق و جهان منتشر گردید. در مارس 1984 نیز بار دیگر رامسفلد به بغداد سفر کرد و در 26 نوامبر 1984 رسماً روابط دیپلماتیک عراق و آمریکا از سرگرفته شد. روابط این دو کشور در دوران عبدالرحمن عارف به دنبال تجاوز آمریکا به عراق در ژوئن سال 1967 متوقف شده بود.
با آغاز دوبارهی روابط بین دو کشور شرکتهای آمریکایی، از جمله شرکتهای سازندهی سلاحهای شیمیایی و بیولوژیک، فعالیت خود را به صورت رسمیدر عراق آغاز کردند. البته شرکتهای اروپایی دیگری به ویژه شرکتهای وابسته به انگلیس، آلمان غربی، فرانسه و هلند نیز در تولید سلاحهای شیمیایی به عراق کمک کردند. سلاحهایی که از سوی رژیم بعث هم در جنگ با ایران و هم در داخل کشور به کار گرفته شد.
آمریکا افزون بر پشتیبانی از عراق، خود نیز در سال 1987 میلادی به صورت مستقیم با ایران درگیر شد.این درگیری به جنگ نفتکشها معروف شد. در این جنگ کشتیهای جنگی آمریکا دو سکوی نفتی شناور ایران را در خلیجفارس مورد هدف قرار دادند.همچنین در تاریخ 29 فروردین 1367 دو فروند کشتی ایرانی از سوی نیروی دریایی آمریکا مورد حمله قرار گرفته و غرق شد. این دخالتها با منهدم کردن هواپیمای مسافربری ایرباس ایرانی در تاریخ 12 تیر 1367 که حامل 295 مسافر بود به اوج خود رسید.این فاجعه با شلیک یک موشک زمین به هوا از سوی ناو یو اس اس وینسون آمریکایی که به سمت کشور امارات در حال حرکت بود، رخ داد. برخورد این موشک به هواپیما منجر به انفجار، سقوط و جانباختن همهی مسافران آن شد.سپس ایالات متحده به صورت رسمیادعا کرد که این حادثه به دلیل یک اشتباه محاسباتی رخ داده است.
ویلیام روجرز، فرمانده ناو مذکور، در سال 1990 میلادی از ایالات متحده نشان شایستگی دریافت کرد. نشانی که تنها به نظامیانی اهدا میشود که در وظیفهی نظامی خود به موفقیتی دست یابند.
تحمیل تحریم
معمولاً آمریکا برای تسلیم کردن ملتها و تحمیل شروط و خواستههای خود به کشورهایی که با سیاستهایش همراهی نمیکنند، از سلاح تحریم استفاده میکند. از این رو پس از گروگانگیری کارکنان سفارت آمریکا کارتر، رئیس جمهور آمریکا، دستور داد دارایی وسپردههای بانکی ایران در آمریکا به ارزش12 میلیارد دلار توقیف شود. طی سالهای جنگ تحمیلی نیز تحریمهای آمریکا علیه ایران شدت گرفت. به طوری که در سال 1984 میلادی این تحریمها صورتی قانونی به خود گرفت و قانون «تحریم علیه ایران» نامیده شد. قانونی که اصل و اساس تمام اقدامات تنبیهی علیه ملت مسلمان ایران قرار گرفت.
اما این تحریمها، به ویژه تحریمهای اقتصادی، موجب پافشاری بیشتر ایران بر آرمانها و ارزشهای اسلامیخود شد. آری! تاریخ تکرار میشود. زیرا محاصرهی اقتصادی مسلمانان در شعبابیطالب، که در آغاز پیدایش اسلام رخ داد، نیز اصرار و پافشاری آنها را بر ارزشها و آرمانهای جاودان اسلامیبیشتر کرد و همان طور که در ضربالمثلها شنیدهایم عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد! با ادامه یافتن تحریمها، دولت ایران، نهادها و ارگانهای خود را وادار کرد تا به خود تکیه کرده و تواناییهای علمیو صنعتی خود را افزایش دهند؛ همچنین موجب شد ایران در بخشهای تولیدی حیاتی مانند بخشهای کشاورزی و خدماتی تجربهی بیشتری کسب کرده و در بسیاری از محصولات، که در گذشته وارد میکرد، به خودکفایی برسد. افزون بر این، صنایع دفاعی ایران تا حدی پیشرفت کرد که در دهههای بعدی یکی از مهم ترین کشورهای جهان در زمینه ساخت اسلحه و تجهیزات نظامی شد. تواناییهای علمیایران در زمینهی تحقیقات هستهای نیز پیشرفت کرده است؛ به طوری که موجب ترس و هراس اردوگاه غرب به ویژه اسرائیل شده است. آنها واهمه دارند ایران به ساخت سلاح هستهای دست بزند. این در حالی است که ایران بر مسالمت آمیز بودن فعالیتهای هستهای خود تاکید کرده و گمانه زنیهای مختلف پیرامون ساخت سلاح هستهای را تکذیب نموده است.
پس از امضای توافق هستهای در 23 تیر 1394 میان ایران و گروه 1+5 که آمریکا نیز یکی از آنها بود تحریمها علیه ایران لغو شد تا به تمام جهان ثابت شود ایران مهرهای مؤثر در معادلهی بسیار حساس غربآسیا است و نمیتوان نقش آن را در این معادله نادیده گرفت. با لغو گوشهای از تحریمها بار سنگینی از دوش ایران برداشته شد و در نتیجه فرصتی مناسب برای آبادانی داخل کشور و نیز افزایش پشتیبانی و حمایت از نیروهای مقاومت فراهم گردید. نیروهایی که در لبنان، فلسطین و سوریه به جنگ با تروریسم فرامرزی مشغول بودند و با حمایتهای جمهوری اسلامیبه سدی استوار در برابر توسعهطلبیها و تجاوزهای اسرائیل و غرب در منطقه مبدّل شدند.این مسأله ترامپ را وادار کرد که در 18 اردیبهشت 1397 بدون دلیلی منطقی و به صورت یکطرفه از توافق هستهای خارج شود.
این اقدام آمریکا با تشویق علنی عربستان سعودی، امارات و اسرائیل صورت گرفت و هدف از آن جلوگیری از نفوذ ایران در منطقه و محاصرهی آن با بستهای بیسابقه از تحریمها بود. تحریمهایی که صادرات نفتی این کشور و تعامل با بانک مرکزی آن را ممنوع اعلام کرده و حتی کشورها و شرکتهایی که با ایران معامله میکنند را نیز در بر میگیرد.
با وجود همهی این فشارها ایران توانست آثار منفی تحریم بر ساختار کشور و جامعه را تا حدی پشت سر بگذارد و امروز شاهد تلاش بیوقفهی ایران جهت همکاری با شرکای خود در راستای ایجاد منظومهای جدید از روابط بینالمللی و مبادلات تجاری با کشورهای دیگر هستیم.منظومهای که بر اصول و مبانی جدیدی استوار است.از جملهی این اصول استفاده از ارز ملی به جای دلار است که ایران تا حد زیادی در اجرای آن موفق بوده است به طوری که به تعاملات خود با اقتصادهای بزرگ جهان مانند چین، هند، روسیه و ترکیه بدون تکیه به دلار ادامه میدهد و این مسأله قطعاً در آینده بر ارزش دلار که ابزار مؤثر آمریکا برای تسلط بر اقتصاد جهانی است تأثیر منفی خواهد گذاشت.همچنین ایران گامیمؤثر در زمینهی همکاری با مهمترین ائتلافهای اقتصادی جهان مانند سازمان بریکس و کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای برداشته است که این مسأله به بهبودی و پایدار شدن اوضاع اقتصادی این کشور به دور از هژمونی آمریکا کمک شایانی خواهد کرد.
پشتیبانی از دشمنان انقلاب
آمریکا پس از ناکامیدر سیاستهای پیشین خود، توجهاش را بر روی دشمنان داخلی انقلاب اسلامیایران متمرکز کرد پیشاپیش این دشمنان فرقه تروریستی مجاهدین خلق قرار دارد
پس از براندازی رژیم بعث،مقامات آمریکایی حاضر در عراق اصرار داشتند عناصر تروریست مجاهدین خلق، در اردوگاه اشرف و دیگر مناطق عراق باقی بمانند. این در حالی بود که ملت عراق با باقی ماندن آنها در کشور، شدیداً مخالف بودند. چرا که آنها در انتفاضهی شعبانیه سال 1991 میلادی و نیز در انتفاضهی رمادی سال 1995 جنایتهای وحشیانهای را علیه ملت عراق مرتکب شده بودند. در سال 2012 وزارت خارجهی آمریکا نام این فرقه را ازفهرست سازمانهای تروریستی حذف کرده و به حمایتهای خود از آن ادامه داد به طوری که مسؤولان آمریکایی همواره در همایشهای برگزار شده از سوی این سازمان شرکت داشتند.مهمترین این همایشها در سال 2017 در شهر پاریس برگزار شد.در این همایش، ریچاردسون، سفیر سابق آمریکا در سازمان ملل متحد، (در سالهای 1997 و 1998 میلادی) پیشبینیهای خود را دربارهی آیندهی حکومت در ایران بیان کرده و در رابطه با دستیابی فرقهی مجاهدین به قدرت در ایران ابراز امیدواری کرد و گفت :«ما نیازمند نظام جدیدی هستیم که این نظام همان سازمان مجاهدین خلق است2»
همچنین جان بولتون،که چند ماه بعد از سوی ترامپ به عنوان مشاور امنیت ملی انتخاب شد، ضمن حضور در این همایش اظهار داشت: «پیش از فرارسیدن سال 2019 براندازی رژیم ایران را جشن خواهند گرفت.3»اما آنچه که در واقعیت رخ داد این بود که خود او پیش از فرارسیدن سال 2019 از مقام خود برکنار شد و همچنان دولت ایران پابرجا و مستحکم باقی ماند.
از دیگر پشتیبانیهای آمریکا از این فرقه صدور مجوز جهت افتتاح یک دفتر روابط عمومیدر واشنگتن تحت عنوان «شورای مقاومت ملی ایران» بود. این شورا در کنگره و همچنین وزارت خارجهی آمریکا فعالیت داشته و مورد حمایت آنها است. البته ایالات متحده تنها به پشتیبانی سیاسی و رسانهای از دشمنان انقلاب اسلامیبسنده نکرده است بلکه از گروههای تروریستی مسلح، به ویژه در کردستان و بلوچستان ایران، به صورت مستقیم حمایت مالی میکند. به عنوان مثال در سال 2006 کاندولیزا رایس 750 میلیارد دلار دیگر (افزون بر بودجهی اختصاص داده شده) جهت حمایت از سازمانهای مسلح ضد ایران درخواست کرد. اما این سیاست نیز با ضربههای سنگینی که نیروهای امنیتی ایران به این سازمانها وارد آورد با ناکامیروبرو شد. از جمله این سازمانها میتوان به سازمان پژاک،حزب دمکرات کردستان ایران، که پایگاههای آن در اقلیم کردستان عراق قرار دارد و نیز سازمان جند الله بلوچستان ،که از خاک پاکستان عملیاتهای تروریستی خود را انجام میدهد، اشاره کرد.
آمریکا به کمک دستگاههای اطلاعاتی خود از هیچ تلاشی جهت ایجاد ناآرامیدر ایران فروگذار نکرده و برای محقق کردن اهداف شوم خود از نیروها و سازمانهای اجتماعی و مدنی استفاده کرد. این سازمانها در سالهای 2018 و 2019 فعالیتهای ویرانگر خود را از طریق وسایل ارتباط جمعی آغاز کرده و با سوء استفاده از شرایط اقتصادی و اجتماعی ناشی از تحریمها درایران،کوشیدند بهار عربی دیگری مانند آنچه از سال 2011 در کشورهای عربی رخ داده و همچون زلزلهای ویرانگر این کشورها را لرزانده، در ایران نیز رقم بزنند. زلزلهای که همچنان پس لرزههای آن در برخی جوامع عربی مشاهده میشود و قطعاً پیدایش و ادامهیافتن آن با دولت آمریکا و غرب بیارتباط نبوده است. دشمنان میخواستند این تجربهی تلخ و ویرانگر را در ایران تکرار کنند اما بصیرت ملت ایران و تعامل هوشیارانه و زیرکانهی مقامات دولتی این کشور با چنین رویدادهایی، این فرصت را از دشمنان داخلی و خارجی انقلاب سلب کرد.
محاصرهی ایران از طریق ائتلافهای منطقهای و بینالمللی
ائتلافهای دوجانبه و گروهی، از مهمترین ابزارهای سیاست خارجی آمریکا است.پس از پایان یافتن جنگ سرد نیز این استراتژی جهانی همچنان بر اهمیت خود باقی ماند و با وجود فروپاشی پیمان ورشو، پیمان ناتو همچنان پابرجا ماند و پس از هر بحران یا جنگی که آمریکا وارد آن میشد، پیمانهای موقتی شکل میگرفت. این پیمانها در بسیاری از اوقات به دخالتهای آمریکا در کشورهای دیگر مشروعیت میبخشید، خصوصاً اگر مورد موافقت شورای امنیت قرار میگرفت.
ماهیت رویایی در منطقهی خلیج فارس تنها منحصر به تقابل میان ایران و آمریکا نیست، بلکه رویایی ایران با عربستان سعودی و برخی کشورهای خلیجی همپیمان با آمریکا را نیز شامل میشود. آمریکا با دوری جستن از کشمکش میان ایران و عربستان، دو کشور حاشیهی خلیجفارس و عدم دخالت، سعی داشت نزاع بین این دو کشور را بهیک درگیری مستقیم تدیل کند؛ به این امید که شاهد شکست عربستان و همپیمانانش باشد و در نتیجه باج گیریهای خود را افزایش داده و امتیازات بیشتری از این کشور دریافت کند.
عربستان در ابتدا به سپر شبه جزیره امید بسته بود اما با از هم پاشیدن شورای همکاری خلیجفارس خیلی زود نا امید شد. سپس به ناچار به مصر تکیه کرده و به وعدههای ژنرال سیسی، رئیسجمهورمصر، مبنی بر اینکه ارتش مصر برای نجات کشورهای خلیجفارس آمادگی دارد و امنیت این کشورها امنیت مصر محسوب میشود و ارتش مصر تنها یک کوچه با کشورهای خلیجفارس فاصله دارد، دل خوش کرد.اما تجربه ثابت کرد که مصر در جنگهای بیهودهی عربستان سعودی و طرحهای شکست خوردهی این کشور دخالت نمیکند.همان طور که طی پنج سال گذشته در یمن دخالت نکرده و از درگیری هشتساله در سوریه نیز دوری جسته است. همکاری نظامی محدود میان این دو کشور نیز جز برگزاری مانور سپر عرب-1 در پایگاه نظامی محمد نجیب مصر در نوامبر 2018 نتیجهی دیگری دربرنداشت. این مانور، که از سوی چند کشور عربی برگزار گردید، هیچگاه از حدّ یک تمرین نظامی مشترک فراتر نرفت و هیچیک از کشورهای شرکت کننده متعهد نشدند که از عربستان در برابر ایران حمایت کنند.
در همین زمان سخنانی پیرامون ایجاد روابطی نزدیک میان کشورهای خلیجفارس و اسرائیل جهت رویایی با دشمن مشترک (ایران ) شنیده شد که هدف از آن جایگزینکردن نزاع عربی-ایرانی با نزاع عربی-اسرائیلی است. نزاعی که با معاملهی قرن پایان یافته و در همایش ورشو که در فوریه 2019 برگزار گردید، مقدمات ائتلاف عربها با اسرائیل فراهم گردید.
در این همایش، رؤسای هیأتهای اعزامیعرب در برابر رسانهها با بنیامین نتانیاهو بر سر یک میز نشسته و پس از همایش، رسانهها خبرهایی پیرامون تشکیل یک ناتوی عربی منتشر کردند. ناتویی متشکل از کشورهای خلیجفارس، مصر و اردن که هدف آن رویایی با ایران بود.
سپس کارگاهی در بحرین با حضور اسرائیل در همین رابطه برگزار شد اما نتایج بهدست آمده بسیار کمتر از تلاشهای صورت گرفته بود. از جمله این نتایج میتوان به طرح تشکیل یک ائتلاف بینالمللی جهت حمایت از کشتیرانی خلیجفارس و تضمین امنیت آن اشاره کرد.
پس از اعلام این ائتلاف از سوی آمریکا، عربستان سعودی و امارات شتابان به آن پیوستند. این در حالی است که پس از آخرین ضربهای که در تاریخ 14/9/2019 به تأسیسات نفتی آرامکو وارد آمد، این دو کشور از واقعیت نقشهی آمریکا در رابطه با خلیجفارس کاملا آگاه شدند.
سوء استفاده از گروههای تروریستی و تکفیری
اگرچه از برخی رویدادها و وقایع مربوط به تأسیس داعش،پرده برداشته شده است اما همچنان معمای پیدایش آن درهالهای از ابهام است.امروز روشن شده که بیشتر پایه گذاران این گروه تروریستی را رهبران القاعده، افسران ارتش و دستگاههای امنیتی رژیم بعث سابق که در زندان بوکای بصره به سر میبردند، تشکیل میدهند.نکتهی معروف در مورد زندان بوکا این است که این زندان مدرسهای برای تربیت سلفیهای تکفیری بود که از سوی اطلاعات آمریکا اذهان زندانیان آماده شده وسپس برای پیوستن به گروه تروریستی موسوم به دولت اسلامیعراق وشام، از زندان آزاد شدند. ابوبکر بغدادی نیز جزء افرادی بود که با همین هدف از زندان آزاد شده و پس از کشته شدن ابوعمر بغدادی رهبری این گروه را بر عهده گرفت و در سال 2013 داعش را تأسیس کرد.
همزمان با تبلیغات ریاست جمهوری آمریکا، ترامپ از راز این گروه تروریستی پرده برداشته و در برابر افکار عمومیتأسیس این گروه را به اوباما و هیلاری کلینتون، وزیر خارجهی وی، نسبت داد. البته قبل از این اظهارات ترامپ، خود کلینتون نیز در یادداشتهای خود به این مسأله اشاره کرده بود. همچنین برخی شواهد میدانی نیز صحت این مطلب را تأیید میکند؛ از جمله این شواهد میتوان به تحویل هوایی آذوقه و تجهیزات جنگی به نیروهای محاصره شدهی داعش از سوی بالگردهای آمریکایی؛ و نیز جابهجا کردن فرماندهان و جنگجویان این گروه تروریستی در عراق و سوریه اشاره کرد. ایالات متحده و دیگر کشورهای همپیمان آن با تأسیس داعش اهدافی بلند مدت را نیز دنبال میکنند. از جمله: به کارگیری این گروه تروریستی در راستای اجرای طرحهایی که تمام خاورمیانه را هدف گرفته است؛ و نیز استفاده از داعش به عنوان جایگزین سلفیهای جهادی گروه القاعده.گروهی که عامل حوادث 11 سپتامبر 2001 بود.
پس از اینکه نیروهای داعش از سوریه به عراق منتقل شده و شهر موصل را به تصاحب خود درآوردند (در تاریخ 10/6/2014 ) از طریق استان صلاح الدین حرکت خود را به سمت بغداد آغاز کردند و تا نزدیکی آن نیز پیش رفتند. اما فتوایی که از سوی مرجعیت عالی قدر نجف اشرف مبنی بر وجوب کفایی جهاد صادر گردید و موجب تأسیس حشد الشعبی عراق شد، از یک سو و حمایتهای نظامی ایران از طریق اسلحه، مهمات و مشاورههای نظامی که به درخواست کشور عراق صورت گرفت، از سوی دیگر، نقشی مهم در بیرون راندن این متجاوزان وحشی و به هلاکت رساندن آنها در جنگ جاودان موصل ایفا کرد.
داعش در هنگام پیشروی به سمت بغداد اعلام کرده بود که: «هدف ما ویران کردن نمادهای شرک در نجف،سامرا وکربلا است، و پس از محقق کردن این هدف نوبت به ویران کردن مشهد در ایران خواهد رسید4»
داعش، تنها به تهدید ایران از بخشهای میانی و جنوبی عراق بسنده نکرد، بلکه در ماه اوت 2014 نیروهای داعش به سوی اربیل عراق پیشروی کرده تا از شمال این کشور مرزهای ایران را مورد هدف قرار دهند. اما سپاه قدس (که وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است) به پشتیبانی نیروهای پیشمرگهی حزب دموکرات کردستان عراق شتافته و با دادن اسلحه، مهمات و نیروی جنگی به پیشمرگان کرد، مانع از دستیابی نیروهای داعش به اربیل شد و آنها را به پشت منطقهی مخمور در استان موصل راند.
پس از این ناکامی، داعش تلاش کرد تا این بار از درون به ایران نفوذ کند. در نتیجه در تاریخ 17 خرداد 1396 طی دو حملهی تروریستی مجلس شورای اسلامی و مرقد امام خمینی(ره) را مورد هدف قرار داد. اما نیروهای امنیتی ایران هر دو حمله را با ناکامیروبرو کرده وعاملان آن را به هلاکت رساندند.
همچنین نیروی هوایی سپاه پاسداران در 28 خرداد 1396به این دو حمله، پاسخی دندانشکن و ویرانگر داد و از پایگاههای هوایی خود در استان کرمانشاه و کردستان با موشکهای بالستیک، تعدادی از اردوگاهها و پایگاههای فرماندهی داعش در دیر الزور سوریه را مورد هدف قرار داد. این موشکها دقیقاً به اهداف خود اصابت کرده و چگونگی برخورد آنها با اهداف مورد نظر، از سوی پهبادهای ایرانی که از پایگاههای خود در نزدیکی دمشق به پرواز درآمده بودند ثبت و ضبط شده است. این پاسخ موشکی ایران، دربردارندهی پیامیروشن و صریح برای حامیان و پشتیبانان داعش بود که بازوی نظامی ایران قادر است به هر نقطهی حساسی از غربآسیا دسترسی پیدا کند.
نیروهای داعش و جبهه النصره، علاوه بر سوریه وعراق به لبنان نیز نفوذ کرده ومنطقهای در کوههای شرقی این کشور را به تصاحب خود درآوردند.شایان ذکر است که نیروهای جبهه النصره در سوریه وابسته به القاعده بوده و از سوی برخی نیروهای 14 مارس نیز حمایت میشدند وهدف از تأسیس آن ایجاد یک گروه سلفی تکفیری مسلح برای رویارویی با حزبالله در داخل لبنان بود.اما حزب الله با طرح معادلهی (ارتش-ملت-مقاومت) توانست پیروزی نهایی را از آنِ خود کند. ارتش لبنان و نیروهای حزب الله توانستند جرود عرسال و رأس بعلبک و سپس القاع را با کمک ارتش سوریه آزاد کرده و بقایای داعش وجبهه النصره را برای همیشه از خاک لبنان بیرون برانند.
این پیروزیها زمانی رخ داد که ائتلاف آمریکایی-اسرائیلی -خلیجی-اروپایی برای براندازی نظام حاکم در سوریه شکست خورده و جبههی مقاومت پیروزیهای بزرگی در سوریه به دست آورد. پیروزیای که با مقاومت رهبری سوریه و نقشآفرینی مؤثر روسیه و ایران در این نبرد بزرگ رقم خورد. همچنین در این نبرد، ایران توانست امنیت عمق استراتژیک خود را حفظ کند؛ و بدین وسیله وضعیت محور مقاومت، در تمامیجبههها از حالت دفاعی به حالت هجومیتبدیل شد و توانست حضور خود را در خطوط آتشبس در ارتفاعات جولان اشغالی وجنوب لبنان تثبیت کند وبا صدها هزار موشکی که در اختیار دارد،عمق رژیم صهیونیستی را مورد تهدید قرار دهد
پینوشت
1-أبحاث استراتیجیة: گاهنامهی مرکز مطالعات و تحقیقات استراتژیک بلادی شماره 17 ماه آوریل صفحهی 44
2-روزنامهی استقلال 28 سپتامبر 2019 (مجاهدین خلق ایران......از لیست سیاه آمریکا تا درون کنگره )
3-همان
4-دانشنامه آزاد: ایران و داعش (تهدید داعش نسبت به ایران )
تعداد مشاهده: 1119