فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران
 

ائتلاف‌های سیاسی موجود در یمن

محمد طاهر أنعم
مشاور شورای عالی سیاسی در صنعاء، عضو هیأت عالی حزب رشاد یمن، عضو تشکل سیاسی احزاب سیاسی مخالف با تجاوز به یمن، دارای مدرک فوق لیسانس، در رشته‌ی تاریخ تمدن اسلامی.

خلاصه

پس از یکپارچه شدن بخش‌های شمالی و جنوبی یمن، دو حزب کنگره و سوسیالیست اولین دولت یکپارچه‌ی این کشور را تشکیل دادند. با برگزار شدن اولین انتخابات این کشور (پس از یکپارچه شدن ) در سال 1993، حزب اصلاح نیز به دو حزب فوق افزوده شد. این سه حزب، اکثر کرسی‌های مجلس نمایندگان را از آنِ خود کردند. رفته رفته، دو جریان مردمی و بزرگ دیگر نیز پا به عرصه‌ی فعالیت نهاد: 1.جماعت انصارالله 2.جنبش جنوبی 
جنبش انصارالله در ابتدا یک جریان فرهنگی، آموزشیِ زیدی مذهب بود که با گذشت زمان به یک گروه سیاسی تأثیرگذار مبدل شد. جنبش جنوبی نیز از سوی سربازان و کارمندان یمن جنوبی تأسیس شده و فعالیت‌های خود را به عنوان یک جنبش مطالبه گر آغاز کرد. 
پس از سال 2000 میلادی، بسیاری از احزاب سنتی یمن، جای خود را به دو حزب کنگره واصلاح دادند.
همزمان با افول احزاب سیاسی مذکور در یمن، جماعت انصارالله و جنبش جنوبی، روزبه‌روز قدرتمندتر وگسترده‌تر شدند. بدین ترتیب صحنه‌ی سیاسی یمن، میان چهار نیروی سیاسی قادر به جهت‌دهی مردم، تقسیم شد.

در طی سه دهه‌ی اخیر (به طور مشخص از سال 1990 میلادی که کثرت‌گرایی سیاسی در یمن به رسمیت شناخته شده ومیان دو کشور یمن شمالی «صنعاء» ویمن جنوبی «عدن» وحدت ایجاد شد)‌، ساختار سیاسی یمن‌، دستخوش تغییرات فراوانی شد‌. 
پیش از این تاریخ‌، عرصه‌ی سیاسی یمن در اختیار نیروهای قبیله‌ای حاشد1‌، بکیل2، مذحج3 وحمیر4 وگروه‌های دینی اخوان المسلمین‌، جریان‌های زیدی‌، سلفی‌، صوفی وجماعة التبلیغ بود‌. 
پس از اعلام کثرت‌گرایی سیاسی در یمن‌، احزاب سیاسی‌، در زندگی سیاسی و اجتماعی یمن‌ تأثیرگذار شدند‌، و رفته رفته‌، تعصب‌های قبیله‌ای جای خود را به وابستگی به احزاب سیاسی داد به‌طوری که گاهی برخی سران وافراد یک قبیله‌، به احزاب سیاسی متعدد می‌پیوستند‌. بدین ترتیب‌، وابستگی به قبایل به وابستگی به احزاب مبدّل شد‌. 
گروه‌های دینی نیز رویکردهای متفاوتی به احزاب سیاسی داشتند‌. برخی از آن‌ها اقدام به تأسیس یک حزب مستقل کرده5 وبرخی دیگر به حزب‌های سیاسی موجود پیوستند6‌. بعضی از آن‌ها نیز ترجیح دادند به دنیای سیاست وارد نشوند‌.7
همزمان با کشمکش‌های سیاسی در یمن، نفوذ نیروهای سیاسی افزایش یافت‌. در ابتدا سه حزب سیاسی از بیشترین نفوذ در یمن بهره‌مند بودند.این احزاب عبارت‌اند از: 
حزب کنگره‌ی مرد‌می ‌یمن8‌، حزب سوسیالیست یمن9‌، حزب تجمع یمنی اصلاح10‌. 
اولین دولتی که پس از اتحاد شمال وجنوب یمن تشکیل شد‌، شامل دو حزب کنگره و سوسیالیست بود‌. سپس با برگزاری اولین انتخابات (پس از یکپارچه شدن یمن در سال 1993 میلادی)، حزب اصلاح نیز به دو حزب فوق افزوده شد‌. این سه حزب‌، با دستیابی به اکثریت کرسی‌های مجلس نمایندگان یمن‌، ثابت کردند که از بیشترین مقبولیت در یمن برخوردار بوده و صحنه‌گردانان اصلی در عرصه‌ی سیاسی یمن محسوب ‌می‌شوند‌. 
پس از شعله‌ور شدن آتش جنگ داخلی در یمن در سال 1994‌، حزب سوسیالیست‌، از گردونه خارج شده و دولتی متشکل از دو حزب کنگره و اصلاح برپا شد‌. 
فعالیت‌های مشترک این دو حزب تا زمان برگزاری انتخابات سال 1997 ادامه پیدا کرد‌. بر اساس نتایج این انتخابات‌، حزب کنگره از حزب اصلاح‌، پیشی گرفته و اداره‌ی امور کشور را به تنهایی بر عهده گرفت‌. دو حزب سوسیالیست و اصلاح برای مقابله‌ی سیاسی با حزب کنگره‌، اقدام به تشکیل ائتلاف کرده و همچنین به سوی حزب‌هایی که سهم کمتری از کرسی‌های مجلس داشتند (مانند حزب ناصری‌، بعث‌، حزب حق وحزب اتحاد نیروهای مرد‌می‌) دست‌دوستی دراز کردند‌. 
همزمان با رویدادهای فوق‌، دو جریان بزرگ مرد‌می‌ در یمن در حال شکل‌گیری بود: جنبش انصارالله و جنبش جنوبی‌. 
جنبش انصارالله در ابتدا یک جریان فرهنگی‌، آموزشیِ زیدی مذهب بود که با گذشت زمان به یک گروه سیاسی تأثیرگذار در استان صعده مبدل شد‌. سپس نفوذ سیاسی این جنبش‌، گسترش یافته ودیگر استان‌های شمالی را نیز در بر گرفت‌. 
جنبش جنوبی نیز فعالیت خود را به عنوان یک جنبش مطالبه‌گر آغاز کرد‌. این جنبش از سوی سربازان و کارمندان یمن جنوبی که پس از جنگ داخلی سال 1994 میلادی طرد شده بودند تأسیس، و کم‌کم به یک جنبش مرد‌می ‌بزرگ که شامل بسیاری از جریانات سیاسی وحقوقی ‌می‌شد‌، مبدل گشت‌. 
پس از سال 2000 میلادی‌، بسیاری از احزاب‌ سنتی یمن11 جای خود را به دو حزب کنگره و اصلاح دادند‌، به‌طوری که در سال 2003 سهم حزب کنگره از 301 کرسی پارلمان به 200 کرسی و سهم حزب اصلاح به 60 کرسی رسید‌. از 41 کرسی باقیمانده نیز‌، تنها 7 کرسی به حزب سوسیالیستی و 3 کرسی به حزب وحدت‌گرای ناصری تعلق گرفت‌. سایر کرسی‌ها نیز میان نمایندگان مستقل تقسیم شد‌. 
همزمان با افول احزاب سیاسی مذکور در یمن‌، جماعت انصارالله وجنبش جنوبی (که در هیچ‌یک از رقابت‌های انتخاباتی گذشته مشارکت نداشتند) گسترش پیدا کرده و سپس به عرصه‌ی سیاسی یمن پا نهادند‌. بدین ترتیب صحنه‌ی سیاسی یمن میان 4 نیروی سیاسی قادر به جهت دهی مردم‌، تقسیم شد‌. این 4 نیرو عبارت اند از: 
1.حزب کنگره به ریاست علی عبدالله صالح (از رؤسای جمهور سابق یمن) 
2. حزب اصلاح که شامل جماعت اخوان المسلمین وائتلاف‌های قبیله‌ای و نظا‌می ‌وابسته به آن بوده و عبدالله بن حسین احمر (رئیس سابق مجلس نمایندگان یمن)‌ ریاست آن را بر عهده دارد‌. 
3.جماعت انصارالله به ریاست سید عبدالملک بدرالدین حوثی12
4.نیروهای جنبش جنوبی که دربردارنده‌ی بسیاری از جریان‌های سیاسی غیر رسمی‌بوده ومدیریت یکپارچه‌ای ندارد‌. 
نفوذ این چهار نیروی سیاسی‌، سال‌به‌سال افزایش یافت تا اینکه در سال 2011، مردم یمن‌، علیه حزب کنگره و سیاست‌های مدیریتی‌، اقتصادی واجتماعی آن انقلاب کردند‌. در این انقلاب‌، نیروهای سیاسی دیگر نیز مشارکت داشتند‌. 
در سال 2012 رژیم عربستان سعودی‌، با هدف نظم بخشیدن به هم‌پیمانان سابق خود در دو حزب کنگره و اصلاح‌، بار دیگر دخالت‌های خود را در یمن آغاز کرد‌. عربستان ‌می‌خواست از طریق نزدیک کردن این دو حزب‌، بار دیگر قدرت را به آن‌ها بازگردانده و از این طریق دو نیروی مرد‌می‌انصارالله و جنبش جنوب را از گردونه‌ خارج نماید‌. 
در همین راستا در سال 2012‌، طرح صلح یمن به امضا رسید و سپس دولتی متشکل از حزب کنگره و تشکل مشترک احزاب (حزب اصلاح وشرکای آن) بر پا شد‌. این اقدام عربستان سعودی یکی از عوامل اصلی بروز تنش‌های سیاسی و نظا‌می ‌در یمن بود‌. تنش‌هایی که در نهایت به انقلاب سال 2014 انجامید‌. 
با اینکه در سال 2013 شاهد آغاز گفت‌و‌گوهای ملی در یمن بودیم، رفتار دولت حاکم در صنعاء و همچنین دخالت‌های عربستان سعودی در تصمیمات آن موجب شد تا اجرای راه‌حل‌های مطرح شده در این گفت‌و‌گوها به تأخیر افتاده و یا کارایی خود را از دست بدهد‌. 
در ذیل به برخی اهداف این گفت‌و‌گوها اشاره ‌می‌کنیم: 
 -بررسی مسائل داخلی یمن 
-فراهم کردن زمینه برای همکاری سیاسی چهار حزب سیاسی اصلی یمن در کنار احزاب کوچک‌تر ( مانند حزب سوسیالیست‌، ناصری‌، حق‌، رشاد و بعث )
- فراهم کردن زمینه برای همکاری برخی از تشکل‌های اجتماعی دیگر (مانند تشکل جوانان‌، زنان‌، سازمان‌های جامعه‌ی مدنی و تشکل‌های مستقل ) 
شایان ذکر است که همایش گفت‌و‌گوی ملی در طی یک سال فعالیت خود‌، مسأله‌ی جنوب و انصارالله را از مهم‌ترین مسائل خود قلمداد کرده و پس از انجام گفت‌و‌گوهایی گسترده‌، پیرامون این دو حزب‌، به چند راه‌حل‌ و توصیه‌ دست یافت‌. 
به دنبال متوقف شدن گفت‌و‌گوهای این همایش در سال 2014‌، اوضاع سیاسی واجتماعی یمن در معرض تنش‌های شدیدی قرار گرفت‌. تنش‌هایی که در نهایت (در سپتامبر سال 2014) به یک انقلاب در صنعاء انجامید‌. این انقلاب که به رهبری جنبش انصارالله صورت گرفت منجر به استعفای عبدربه منصور هادی از پست ریاست جمهوری وگریختن وی به عدن وسپس به ریاض‌ شد‌. اعضای کابینه‌ی او نیز (در پی این انقلاب) از قدرت کناره گیری کرده و از عربستان سعودی خواستند دخالت نظامی کند و آن‌ها را به کرسی قدرت بازگرداند‌. در پی این درخواست، عربستان سعودی در مارس 2015 دخالت‌ نظامی خود را آغاز کرد‌. 
با آغاز این دخالت‌ها‌، عرصه‌ی سیاسی یمن به سه بخش تقسیم  و ائتلاف‌های سیاسی و اجتماعی یمن‌،دچار تغییرات شدیدی شد‌. 
بخش اول: ائتلاف سیاسی مخالف با دخالت عربستان سعودی در یمن‌. این ائتلاف‌، دولت صنعاء نامیده شده و از سوی جنبش انصارالله رهبری ‌می‌شود‌. 
بخش دوم: ائتلاف سیاسی طرفدار ریاض و وحدت یمن و حا‌می‌دخالت‌های عربستان سعودی در یمن‌. این ائتلاف‌، دولت قانونی یمن نامیده شده و از سوی حزب اصلاح رهبری ‌می‌شود
بخش سوم: ائتلاف سیاسی طرفدار امارات و خواهان جدایی یمن جنوبی که در عین حال از دخالت‌های عربستان در یمن حمایت ‌می‌کند‌. این ائتلاف با نام شورای انتقالی شناخته شده و از سوی شاخه‌ای از جنبش جنوبی که بعدها شورای انتقالی نامیده شد رهبری ‌می‌شود‌. 
اعضای حزب کنگره‌ی مرد‌می‌نیز میان سه ائتلاف فوق تقسیم شدند‌. در ذیل به جزئیات مربوط به این سه ائتلاف وعناصر تشکیل دهنده‌ی آن اشاره خواهیم کرد: 
1.ائتلاف مخالف با دخالت‌های آل‌سعود در یمن: 
این ائتلاف‌، بسیار گسترده است و بسیاری از جناح‌های سیاسی‌، قبیله‌ای واجتماعی یمن را در بر ‌می‌گیرد‌. شعار مشترک این ائتلاف‌، عدم پذیرش دخالت‌های عربستان در یمن و مقابله‌ی سیاسی‌، نظا‌می‌و فرهنگی با آن است‌. 
این ائتلاف‌، از سوی جنبش انصارالله رهبری می‌شود واعضای تشکیل دهنده‌ی آن عبارت‌اند از: 
حزب کنگره‌ی مرد‌می‌ یمن (جناح داخلی) که پیش از کشته شدن علی عبدالله صالح (در سال 2017) در درگیری با جنبش انصارالله‌، نفوذ وتأثیرگذاری بیشتری داشت. 
برخی جناح‌های وابسته به احزاب سوسیالیستی‌، ناصری‌، بعثی‌، سلفی و....که با نظر رهبران خود درباره‌ی دخالت عربستان سعودی در یمن مخالف بوده و برای ابراز مخالفت  خود با دخالت‌های عربستان به این ائتلاف پیوسته‌اند‌. 
تعدادی از سران گروه‌های وابسته به جنبش جنوبی که با دخالت عربستان در یمن مخالف هستند‌. 
تعدادی از شخصیت‌ها ورهبران سیاسی وقبیله‌ای معتبر ومستقلی که به این ائتلاف پیوسته‌اند‌. 
همه‌ی اعضای این ائتلاف مخالف با دخالت‌های عربستان سعودی در یمن‌، تحت فرمان شورای عالی سیاسی یمن قرار دارند‌. این شورا در سال 2016 تأسیس شده ومشروعیت خود را از مجلس نمایندگان یمن گرفته است‌. 
در همان سال (2016) این شورا یک دولت ائتلافی متشکل از انصارالله وحزب کنگره (به عنوان دو عضو اصلی این دولت) تشکیل داد. علاوه بر دو عضو اصلی مذکور‌، تعدادی از رهبران جنبش جنوبی‌، احزاب مشترک‌، تشکل احزاب سیاسی مخالف با تجاوز عربستان به یمن وائتلاف ملی نیز به عنوان اعضای هم پیمان با انصارالله وحزب کنگره‌، در این دولت فعالیت دارند‌. 
این دولت که به نام دولت نجات شناخته ‌می‌شود‌، 70 درصد از مردم یمن را پوشش داده است (حدود 30 میلیون نفر) ومدیریت پایتخت (صنعاء) و اکثر استان‌های چهارده گانه شمالی را، به جز برخی از بخش‌های استان‌های مأرب‌، تعز و حدیده بر عهده دارد‌. 
تقسیم‌بندی اعضای شورای عالی سیاسی حاکم در یمن به صورت زیر است: 
انصارالله:  2 نماینده 
حزب کنگره‌ی مرد‌می‌: 2 نماینده 
حزب سوسیالیست:  1 نماینده 
گروه‌های جنبش جنوبی:  1 نماینده 
جناح احزاب مشترک مخالف با دخالت‌های عربستان در یمن: 1 نماینده 
در میان اعضای کابینه نیز شاهد تنوع سیاسی گسترده‌ای هستیم‌. به عنوان مثال وزرای وابسته به انصارالله عبارت‌اند از: وزیر آموزش وپرورش‌، وزیر بهداشت‌، وزیر کشور و وزیر اطلاع رسانی
 وزرای حزب کنگره: نخست‌وزیر و یکی از معاونان وی‌، وزیرخارجه‌، وزیر آموزش عالی، و وزیر آموزش فنی وحرفه‌ای 
وزرای وابسته به حزب جنبش جنوبی: وزیر امور کار و راه، و وزیر گفت‌و‌گوی ملی 
وزرای وابسته به دیگر احزاب: وزیر خدمات شهری (از حزب ناصری)‌، وزیر برق (از حزب امت ) و...
همچنین در میان پست‌های مهم مدیریتی مانند ریاست بخش‌های مختلف دولتی و استانداری نیز نمایندگانی از احزاب گوناگون به چشم ‌می‌خورند‌. 
نقطه‌ی قوت ائتلاف مذکور این است که از دل ملت یمن بیرون آمده و در مقابله با نیروهای متجاوز‌، به پیروزی‌های نظا‌می‌قابل توجهی دست یافته است‌. 
شایان ذکر است که ائتلاف نیروهای متجاوز‌ درابتدا از 9 کشور اصلی13 وچند کشور حا‌می‌تشکیل ‌می‌شد‌. اما به دنبال شکست سنگین نیروهای ائتلاف‌، اعضای آن یکی پس از دیگری عقب‌نشینی کرده و در نهایت تنها دو کشور عربستان و امارات در این ائتلاف باقی ماندند‌. 14
همان‌طور که گفته شد‌، هدف مشترک اعضای ائتلاف یمنی مذکور‌ مخالفت با دخالت‌های عربستان سعودی در یمن است‌. این هدف‌، بر کوله‌باری از تجربه‌های یمن در رابطه با دخالت‌های عربستان سعودی در این کشور تکیه دارد‌. دخالت‌هایی که از انقلاب سال 1962 از طریق حمایت آل‌سعود از نظام پادشاهی در برابر انقلاب مرد‌می ‌یمن‌، آغاز شده و با تجاوز به یمن جنوبی (در سال 1969) و اشغال دو شهر ودیعه و شروره ادامه پیدا کرد‌. در سال 1977 نیز رژیم آل‌سعود و مزدوران آن در یمن‌، اقدام به ترور ابراهیم الحمدی (رئیس جمهور یمن شمالی) کردند‌. دلیل ترور این شخصیت یمنی‌، این بود که او با بر پایی یک نهضت یمنی گسترده‌، قصد داشت یمن را از دستورهای سیاسی و اقتصادی آل‌سعود رهایی بخشد‌. از دیگر دخالت‌های عربستان وامارات در یمن‌، ‌می‌توان به مخالفت این دو کشور با یکپارچه شدن یمن در سال 1990 و نیز حمایت از حزب سوسیالیست در جنگ داخلی سال 1994 اشاره کرد‌. همچنین این دو کشور از زمان آغاز اولین جنگ در سال 2004 تا زمان ششمین جنگ یمن در سال 2009‌، همواره آتش جنگ را شعله‌ورتر کردند‌. در سال 2012 نیز شاهد طرح انحصار‌طلبانه‌ی خلیج فارس بودیم‌. این دخالت‌ها به همین‌جا ختم نشد بلکه در سال 2015 آل‌سعود با تجاوز نظا‌می‌وسیاسی مستقیم خود به یمن بار دیگر دخالت‌های خود را در یمن آغاز کرده و تا امروز به این دخالت‌ها ادامه داده است‌. 
مخالفت با سیاست‌های آل‌سعود در رابطه با یمن‌، یک رویکرد سیاسی و اجتماعی گسترده در یمن‌ به شمار ‌می‌آید‌. از این رو‌، تشکیل چنین ائتلاف گسترده‌ای در یمن کاملا قابل پیش‌بینی بود‌. 
اما در رابطه با چرایی حمایت برخی از شخصیت‌های یمنی از دخالت آل‌سعود در یمن باید گفت که این امر دو دلیل دارد: 
1-سیاست مالی عربستان سعودی که با پرداخت پول‌های هنگفت به برخی از مسؤولان سیاسی‌، رسانه‌ای‌، سران قبایل و.... به کسب حمایت آن‌ها از دخالت‌های خود در یمن ‌می‌پردازد‌. 
2-دشمنی سیاسی‌، فکری واجتماعی برخی از یمنی‌ها با جنبش انصارالله (که رهبری انقلاب سال 2014 را بر عهده داشت) به دلایل گوناگونی چون‌، وجود اختلافات ودرگیری‌های نظا‌می‌گذشته با این جنبش و...
علی‌رغم اختلافات مذکور در یمن‌، شورای عالی سیاسی صنعاء‌، هرچندوقت یک بار‌، گروه‌های سیاسی گوناگون یمن را به یک صلح ملی همه‌جانبه فرا ‌می‌خواند و از همه‌ی آن‌ها (حتی نیروهای سیاسی‌ای که در خارج از کشور هستند و از دخالت‌های آل‌سعود حمایت ‌می‌کنند) دعوت ‌می‌کند تا پای میز مذاکره و صلح بیایند و پیرامون تشکیل یک دولت وحدت ملی فراگیر که از دخالت بیگانگان (اعم از آل‌سعود‌، امارات و...) در امان باشد گفت‌و‌گو کنند‌. 
در همین راستا‌، در سال 2019 شورای عالی سیاسی‌، از تشکیل یک گروه رسمی‌ به نام گروه صلح ملی وحل وفصل همه‌جانبه‌ی سیاسی خبر داد‌. هدف از تشکیل این گروه دعوت به یک صلح همه‌جانبه و نیز پشت سر گذاشتن تمام پیامدهای جنگ وخونریزی است‌. این‌، نشان دهنده‌ی تلاش این شورا برای دستیابی به راه‌حلی است که ثبات و آرامش را برای یمن به ارمغان آورد‌. 
در اینجا لازم است به این نکته اشاره کنیم که متأسفانه ائتلاف «مخالف با دخالت آل‌سعود در یمن»‌، از روابط بین‌المللی قابل قبولی برخوردار نیست‌. دلیل این مسأله‌، قرار گرفتن یمن در محاصره‌ی شدید عربستان سعودی است‌. 
محاصره‌ای که با استفاده از بهانه‌ای موسوم به «مشروعیت یمن» دولت صنعاء را از گردونه‌ی روابط سیاسی منطقه‌ای وبین‌المللی وهمچنین ارتباط با نهادهای بین‌المللی خارج کرده و تمام نفوذ‌، توان مالی و روابط سیاسی خود را در این راه به کار بسته است‌. 
به همین دلیل‌، دولت صنعاء در هیچ کشوری به جز ایران و سوریه سفارت ندارد؛ و تما‌م ‌سفارت‌خانه‌ها و کرسی‌های کشور یمن در سازمان‌های بین‌المللی مانند سازمان‌ملل‌متحد‌، سازمان ‌همکاری ‌اسلا‌می‌ و اتحادیه‌ی ‌عرب‌، در اختیار دولت درتبعید قرار گرفته است‌. 
 2.ائتلاف طرفدار ریاض و وحدت یمن که از دخالت‌های آل‌سعود در یمن نیز حمایت ‌می‌کند 
این ائتلاف که از سوی حزب اصلاح رهبری ‌می‌شود‌، دارای رویکردهای سیاسی متنوع وگسترده‌ای است‌. عبدربه منصور هادی15 (رئیس جمهور سابق یمن) و معین عبدالملک (رئیس جمهور دولت در تبعید یمن) ریاست این ائتلاف را بر عهده دارند‌. 
این ائتلافِ وابسته به رژیم آل‌سعود‌، تعدادی از استان‌های یمنی هم مرز با عربستان (مانند مأرب‌، شبوه وحضرموت) و نیز بخش‌هایی از تعز و أبین را تحت تسلط خود قرار داده است‌.  
شایان ذکر است که این ائتلاف در ابتدا‌، تعدادی از مراکز دولتی خود را در شهر عدن -که آن را در سال 2017 پایتخت موقت خود نامیده بود -بنا کرد‌. اما در سال 2019 نیروهای جدایی طلب جنوب‌، این ائتلاف را وادار کردند تا مراکز دولتی مذکور را تعطیل نموده و مسؤولان خود را به ریاض بازگرداند‌.  
در حال حاضر حزب اصلاح (که بازوی سیاسی اخوان المسلمین در یمن به شمار ‌می‌آید) رهبری این ائتلاف را بر عهده دارد‌. رئیس دفتر منصور هادی و همچنین تعدادی از وزراء‌، سفراء و استانداران استان‌های تحت تسلط این ائتلاف‌، مانند استان‌های مأرب و شبوه‌، همگی وابسته به این ائتلاف هستند‌. 

از میان دیگر جناح‌ها و شخصیت‌های عضو این ائتلاف‌، ‌می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد:
یکی از جناح‌های حزب کنگره‌ی مرد‌می‌ یمن که عبدربه منصور هادی را رئیس خود ‌می‌داند‌. زیرا منصور هادی -در اوایل دوره‌ی ریاست ‌جمهوریش- در سِمت معاونت علی عبد الله صالح در حزب کنگره نیز فعالیت داشت‌. اما پس از تجاوز آل‌سعود به یمن در سال 2015 از این سمت برکنار شد‌. 
تعدادی از وزرا، استانداران و‌مسؤولین وابسته به حزب کنگره نیز در این ائتلاف که آن را ائتلاف مشروعیت نامیده‌اند فعالیت دارند‌. 
تعدادی از جناح‌های وابسته به احزاب دیگر‌، از جمله رهبران احزاب سوسیالیستی‌، وحدت گرای ناصری‌، بعث و....
در روزهای آغازین جنگ علیه یمن (سال 2015)  رژیم آل‌سعود توانست با دعوت رهبران حزبی و سیاسی فوق به همایش ریاض‌، آن‌ها را به اردوگاه خود ملحق کند‌. سپس از طریق پیشنهاد مبالغ هنگفت‌، خانه‌های مجهز واعطای اقامت رسمی‌به این شخصیت‌ها توانست آن‌ها را در اردوگاه خود حفظ نماید‌. 16
در روزهای آغازین دخالت عربستان در یمن‌، اعضای این ائتلاف  با ائتلاف جدایی‌طلبان متحد بودند‌. اما پس از مشخص شدن برنامه‌های دولت امارات برای حمایت از جدایی یمن جنوبی‌، اختلافات این دو ائتلاف آغاز شده و (در سال 2018 ) تا حد درگیری‌های مسلحانه پیش رفت‌. این درگیری‌ها در سال 2019 به اوج خود رسید و در نهایت‌، جدایی‌طلبان توانستند عدن را تحت تسلط خود قرار داده و وزرا و نیروهای ائتلاف‌ مشروعیت را از این شهر اخراج کنند‌. اما این درگیری‌ها به همین جا ختم نشده و پس از مدتی‌، درگیری‌های شدیدی میان شبه نظامیان هر دو ائتلاف در شهرهای شبوه‌، أبین و سوقطری17 درگرفت‌. 
ائتلاف مشروعیت‌، از وجود برخی اختلافات سیاسی میان اعضای خود رنج ‌می‌برد به طوری که روز به روز حزب سوسیالیستی و وحدت‌گرایی ناصری از حزب اصلاح فاصله‌ی بیشتری ‌می‌گیرند‌. چرا که در طول سال‌های گذشته‌، اختلافات سیاسی احزاب مذکور‌، افزایش یافته وفعالیت‌های تجمع مشترک احزاب نیز متوقف شده است‌. در مقابل‌، حزب اصلاح‌، تجمع جدیدی متشکل از احزاب کوچک هم پیمان با خود تشکیل داده است‌. نام این احزاب در بیانیه‌های مشترکی که از رویکردهای حزب اصلاح حمایت ‌می‌کند‌، دیده ‌می‌شود‌. 
همچنین یکی از جناح‌های حزب کنگره‌ی مرد‌می‌که در ائتلاف مشروعیت فعالیت دارد نسبت به رویکردهای حزب اصلاح (به ویژه نسبت به برخی از رهبران این حزب که به صورت دائم در قاهره اقامت داشته وگاهی از عربستان سعودی و گاهی از امارات حمایت ‌می‌کنند ) انتقاداتی دارد‌. از میان این رهبران ‌می‌توان به شیخ سلطان برکانی، رئیس مجلس نمایندگان یمن در خارج، اشاره نمود‌. 
چندین سال است که اختیارات عبدربه منصور هادی رئیس ائتلاف مشروعیت محدود شده است. به طوری که انتخاب وزرا و استاندران از سوی او‌، تنها باید با موافقت عربستان و امارات صورت گیرد‌. این دو کشور متجاوز‌، پیوسته ‌می‌کوشند تا رهبران جریان جدایی‌طلب یمن‌، همواره در پست‌های دولتی حساس مانند وزارت‌، سفارت واستانداری‌، حضور داشته باشند‌. 
3.ائتلاف طرفدار ابوظبی و جدایی از یمن که از دخالت‌های آل‌سعود در یمن حمایت ‌می‌کند 
این ائتلاف سیاسی‌، در ابتدا قسمتی از ائتلاف مشروعیت بود‌. اما پس از درگیری‌های مسلحانه با این ائتلاف در سال 2017 از آن جدا شده و با تصرف عدن در سال 2019 در نقطه‌ی مقابل ائتلاف مشروعیت قرار گرفت‌. 
توافقنامه‌ی ریاض نیز که با هدف ایجاد صلح میان این دو ائتلاف صورت گرفته بود‌، بعدها موجب افزایش اختلاف و دشمنی میان آن‌ها شد‌. 
این ائتلاف، یک گروه محلی است که از چندین رهبر سیاسی‌، اجتماعی وقبیله‌ایِ وابسته به استان‌های جنوبی تشکیل شده است و اعضای آن به گرایش‌های لیبرالی‌، سلفی و مستقل وابسته‌اند‌. ریاست این ائتلاف بر عهده‌ی عیدروس زبیدی استاندار سابق عدن بوده و هانی بن بریک (یکی از رهبران سلفی) نیز به عنوان معاون وی در این ائتلاف فعالیت دارد‌. 
این ائتلاف در میان مردم دو منطقه‌ی یافع و ضالع18محبوبیت بسیاری داشته و نفوذ آن در برخی مناطق دیگر نیز گسترش یافته است‌. 
شورای انتقالی جنوب در رأس این ائتلاف قرار دارد‌. همچنین یکی از جناح‌های حزب کنگره‌ی مرد‌می‌ به ریاست طارق محمد عبدالله صالح19 نیز از این ائتلاف پشتیبانی ‌می‌کند‌. نیروهای نظا‌می‌وابسته به این جناح‌، با نام گارد جمهوری شناخته شده و از سوی کشور امارات حمایت و پشتیبانی ‌می‌شوند‌. مناطقی که تحت تسلط این جناح قرار دارد عبارت‌اند از: 
منطقه‌ی باب المندب‌، شهر مخا‌، ساحل غربی یمن که از اطراف شهر حدیده آغاز و تا باب المندب ادامه ‌می‌یابد‌. 
با وجود اینکه نیروهای گارد جمهوری‌، خواهان جدایی از یمن نبوده و بر برافراشته ماندن پرچم یمن اصرار دارند‌، اما به جهت دریافت آموزش‌های نظا‌می‌و پشتیبانی‌های مالی از این ائتلاف و همچنین اجتناب از درگیری با شورای انتقالی جنوب‌، از اعضای این ائتلاف محسوب ‌می‌شوند‌. 
اخیراً برخی از رهبران این ائتلاف جدایی طلب و وابسته به کشور امارات‌، اظهاراتی داشته‌اند که از تمایل آن‌ها به برقراری روابط سیاسی با رژیم اشغالگر قدس حکایت دارد‌. به عقیده‌ی ما این اظهارات‌، با هدف همراهی کردن‌، با سیاست‌های علنی کشور امارات و ائتلاف سعودی -اماراتی در منطقه‌، ارائه شده است‌. 
بسیاری از ناظران و تحلیل‌گران‌، در رابطه با مواضع عربستان سعودی نسبت به ائتلاف مشروعیت‌، تشکیک کرده و معتقدند که حمایت‌های عربستان از این ائتلاف صوری بوده و با انگیزه‌ی سوء استفاده از آن صورت گرفته است‌. این در حالی است که رژیم آل‌سعود برای تقویت جایگاه شورای انتقالی جنوب و جدایی‌طلبان‌، با هماهنگی کامل کشور امارات گام بر ‌می‌دارد.  
از این رو‌، برخی از اعضای جبهه‌ی سیاسی مشروعیت‌، خواهان جدایی از ائتلاف سعودی اماراتی و پیوستن به محور قطر وترکیه هستند‌. به عقیده‌ی آنها باید از ترکیه درخواست شود تا برای مقابله با جدایی طلبانِ مورد حمایت امارات (دشمن سرسخت ترکیه ) به یاری ائتلاف مشروعیت بشتابد‌. 
 همه‌ی نکات فوق‌، دست به دست هم داده‌، و موجب پیچیده تر شدن بحران یمن شده است‌. بحرانی که زمینه را برای افزایش نزاع‌ها و درگیری‌ها فراهم کرده است‌. برخی معتقدند که تنها راه برون رفت از این بحران‌، دعوت طرف‌های یمنی (بدون دخالت بیگانگان ) به مذاکره وتشکیل یک دولت وحدت ملی است‌. دولتی که -به نظر ‌می‌رسد -بدون پایان دادن به دخالت‌های آل‌سعود در یمن‌، امکان برپایی آن وجود نداشته باشد‌. چرا که این دخالت‌ها مانع بزرگی بر سر راه نزدیک‌شدن طرف‌های یمنی است‌. 

(پی‌نوشت)
1 -حاشد‌‌‌‌، یکی از قبایل یمنی قحطانی است که افراد آن در استان‌های صنعاء‌‌‌‌، عمران و حجة ساکن هستند‌‌‌‌. علی عبدالله صالح و احمد الغشمی‌ (از رؤسای جمهور سابق یمن ) نیز از همین قبیله بودند‌‌‌‌. همچنین عبدالله بن حسین احمر  (از رؤسای سابق مجلس نمایدگان یمن ) شیخ مشایخ این قبیله بود‌‌‌‌.  مهم‌ترین زیر شاخه‌های این قبیله عبارت‌اند از:  بنومطر، سنحان، همدان صنعاء، الحیمة، بنو صریم، خارف، العصیمات، و عذر‌‌‌‌. 

2- بکیل یکی از قبایل قحطانی یمن است که افراد آن در استان‌های جوف‌‌‌‌، صنعاء‌‌‌‌، مأرب وصعده ساکن هستند‌‌‌‌. ابراهیم الحمدی (از رؤسای جمهور سابق یمن شمالی ) از این قبیله بود‌‌‌‌. مهم‌ترین زیر شاخه‌های این قبیله عبارت‌اند از: أرحب‌‌‌‌، ونهم‌‌‌‌، وجهم‌‌‌‌، همدان بن زید وخولان الطیال که از هم‌پیمانان این قبیله به شمار ‌می‌آید‌‌‌‌. 

3- مذحج یکی از قبایل قحطانی یمن است که افراد آن در استان‌های مأرب‌‌‌‌، ذمار‌‌‌‌، شبوه‌‌‌‌، ضالع‌‌‌‌، أبین و بیضاء ساکن هستند‌‌‌‌. عبدربه منصور هادی (از رؤسای جمهور طرفدار عربستان سعودی)‌‌‌‌، علی ناصر محمد (از رؤسای سابق یمن جنوبی) وابسته به همین قبیله بودند‌‌‌‌. مهم‌ترین زیرشاخه‌های این قبیله عبارت اند از:  مراد‌‌‌‌، عبیده‌‌‌‌، عنس‌‌‌‌، حداء‌‌‌‌، ضالع‌‌‌‌، لودر‌‌‌‌، بلحارث وعوالق‌‌‌‌. 

4- حمیر یکی از قبایل قحطانی یمن است که افراد آن در استان‌های تعز‌‌‌‌، عدن‌‌‌‌، لحج‌‌‌‌، إب‌‌‌‌، صعده‌‌‌‌، مهره‌‌‌‌، وسوقطری ساکن هستند‌‌‌‌. مهدی مشاط، رئیس فعلی شورای عالی سیاسی یمن، صالح الصماد، از رؤسای جمهور سابق یمن‌‌‌‌، عبدالرحمن الإریانی، از رؤسای جمهوری سابق یمن شمالی، سالم ربیع علی، از رؤسای سابق یمن جنوبی، قحطان الشعبی، از رؤسای جمهور سابق یمن جنوبی‌‌‌‌، عبد الفتاح اسماعیل (از رؤسای سابق یمن جنوبی ) همگی وابسته به همین قبیله هستند‌‌‌‌. زیر شاخه‌های این قبیله عبارت‌اند از: یافع‌‌‌‌، صبیحة‌‌‌‌، خولان بن عامر در صعده‌‌‌‌، مهره‌‌‌‌، شرعب‌‌‌‌، قبایل حجریه‌‌‌‌، وصاب‌‌‌‌، ریمه‌‌‌‌، آنس‌‌‌‌، عتمه‌‌‌‌، عدین‌‌‌‌، بعدان و حبیش‌‌‌‌. 

5- مانند اخوان المسلمین که در سال 1990 همزمان با اعلام وحدت شمال و جنوب و پذیرش کثرت‌گرایی سیاسی‌‌‌‌، حزب تجمع یمنی اصلاح را تأسیس کردند‌‌‌‌. در همان سال‌‌‌‌، جریان زیدی نیز اقدام به تأسیس حزب حق کرد‌‌‌‌. همچنین در سال 2013 جریان سلفی‌‌‌‌، حزب رشاد را به نام خود ثبت کرد‌‌‌‌. 

6 -این دسته‌‌‌‌، شامل گروه‌هایی ‌می‌شود که افراد خود را ملزم به پیروی از حزب سیاسی مشخصی نکرده و در عین حال آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها را از انجام فعالیت‌های سیاسی نیز منع نکرده اند‌‌‌‌. جریان‌های صوفی از این دسته محسوب ‌می‌شوند‌‌‌‌. 
7- از میان جریان‌های دینی موجود در یمن جماعت تبلیغ،که در برخی از کشورها به نام گروه دعوت و تبلیغ شناخته ‌می‌شوند، چنین عقیده‌ای دارند‌‌‌‌. برخی از جریان‌های سلفی (مانند جریان جا‌می‌) نیز به طور کلی از فعالیت‌های سیاسی کناره گیری کردند‌‌‌‌. 

8- حزب کنگره‌‌‌‌، از سال 1982 تا 1990 میلادی (قبل از یکپارچه شدن یمن)‌‌‌‌، تنها حزب حاکم در یمن شمالی بود‌‌‌‌. سپس قدرت را با حزب سوسیالیست تقسیم کرد‌‌‌‌. پس از انتخابات سال 1993 حزب اصلاح نیز به دو حزب فوق افزوده شده وبدین ترتیب‌‌‌‌، قدرت میان این سه حزب تقسیم شد‌‌‌‌. با شعله‌ور شدن آتش جنگ در سال 1994 حزب سوسیالیست از  دایره‌‌‌‌ی قدرت خارج شده ودوباره قدرت میان دو حزب کنگره و اصلاح تقسیم شد‌‌‌‌. پس از برگزاری انتخابات سال 1997 حزب اصلاح نیز جایگاه خود را از دست داد‌‌‌‌. و بدین ترتیب‌‌‌‌، دوباره حزب کنگره تنها حزب حاکم در یمن شمالی شد‌‌‌‌. این روند تا انقلاب 2011 ادامه یافت‌‌‌‌. با امضای طرح خلیج در سال 2012 یک دولت ائتلافی دو جانبه متشکل از حزب کنگره و تشکل مشترک حزب‌های اصلاح‌‌‌‌، سوسیالیست و چند حزب دیگر تشکیل شد‌‌‌‌. این دولت تا انقلاب سال 2014 به فعالیت‌های خود ادامه داد‌‌‌‌. پس از این انقلاب حزب کنگره با جنبش انصارالله ائتلاف کرده و با همکاری یکدیگر دولت نجات در صنعاء را تشکیل دادند‌‌‌‌. دولتی که در سال 2016 تشکیل شده وتا امروز به فعالیت‌های خود ادامه داده است‌‌‌‌. یکی از جناح‌های وابسته به حزب کنگره که از دخالت متجاوزان سعودی در یمن حمایت ‌می‌کند نیز از طریق چند پست وزارتی و...در دولت در تبعید یمن مشارکت دارد‌‌‌‌. ریاست این دولت بر عهده‌‌‌‌ی عبدربه منصور هادی است‌‌‌‌. او پس از علی عبدالله صالح خود را رئیس این دولت قلمداد ‌می‌کند‌‌‌‌. 

9- حزب سوسیالیست‌‌‌‌، از سال 1978 (تاریخ تأسیس این حزب) تا سال 1990 (زمان یکپارچه شدن یمن شمالی و جنوبی) تنها حزب حاکم در یمن جنوبی بود‌‌‌‌. پس از یکپارچه شدن یمن با تشکیل یک دولت ائتلافی‌‌‌‌، قدرت سیاسی‌‌‌‌، میان این حزب و حزب کنگره به طور مساوی تقسیم شد‌‌‌‌.  پس از انتخابات سال 1993 حزب اصلاح نیز به دو حزب فوق افزوده شده و بدین ترتیب‌‌‌‌، قدرت میان این سه حزب تقسیم شد‌‌‌‌. با شعله‌ور شدن آتش جنگ در سال 1994‌‌‌‌، این حزب با شکست مواجه شده و از دایره‌‌‌‌ی قدرت خارج شد‌‌‌‌. با گذشت زمان‌‌‌‌، نیروهای جنبش جنوبی، که دربردارنده‌‌‌‌ی گرایش‌های سیاسی واجتماعی متنوعی هستند، حوزه‌ی نفوذ سیاسی حزب سوسیالیست را از آنِ خود کردند‌‌‌‌.  امروز رهبری این حزب غالباً از خارج از کشور صورت گرفته و از دخالت‌های عربستان سعودی در یمن حمایت ‌می‌کند‌‌‌‌. چرا که این حزب خود را قسمتی از دولت منصور هادی و تشکل مشترک احزاب ‌می‌داند‌‌‌‌. البته یکی از جناح‌های ملی گرای وابسته به این حزب که اعضای آن در داخل یمن اقامت دارند با دخالت‌های عربستان سعودی مخالفت کرده و در دولت صنعاء مشارکت ندارد‌‌‌‌. 

10-‌‌‌‌ حزب اصلاح‌‌‌‌، وابسته به جماعت اخوان المسلمین یمن و یک ائتلاف قبیله‌ای محسوب ‌می‌شود‌‌‌‌. این حزب‌‌‌‌، پس از یکپارچه شدن یمن شمالی و جنوبی تأسیس شده و در انتخابات سال 1993 توانست با حضور گسترده‌‌‌‌ی خود‌‌‌‌، دو حزب حاکم را وادار کند تا آن را به عنوان یک شریک در اداره‌‌‌‌ی کشور بپذیرند‌‌‌‌. این مشارکت تا زمان وقوع جنگ داخلی یمن (1994) ادامه پیدا کرد‌‌‌‌. از سال 1994 تا 1997 اداره‌‌‌‌ی کشور در اختیار این حزب و نیز حزب کنگره قرار داشت‌‌‌‌. سپس علی‌رغم سهم قابل توجه این حزب از کرسی‌های پارلمان ‌‌‌، از دایره‌‌‌‌ی قدرت خارج شد‌‌‌‌. از آن زمان روابط این حزب با حزب سوسیالیست و چند حزب دیگر افزایش یافت که در نهایت به تشکیل یک جبهه‌‌‌‌ی سیاسی معارض به نام «ائتلاف مشترک احزاب» انجامید‌‌‌‌. پس از انقلاب سال 2011 وامضای توافقنامه‌‌‌‌ی طرح خلیج (در سال 2012) این ائتلاف دوباره به دایره‌‌‌‌ی قدرت بازگشته و با همکاری حزب کنگره‌‌‌‌، دولتی دیگر را تشکیل داد‌‌‌‌. با آغاز دخالت‌های عربستان در یمن‌‌‌‌، این حزب فعالیت‌های خود را در حکومت در تبعید یمن ادامه داده و به حمایت از متجاوزان عربستان سعودی پرداخت‌‌‌‌. 

11- تعداد احزاب یمنی در آن زمان 42 حزب بود که از این تعداد تنها 10 حزب توانستند در دوره‌های مختلف پارلمان حضور داشته باشند‌‌‌‌. 

12- پس از شهادت سیدحسین بدر الدین حوثی پایه گذار و اولین رهبر این جماعت در سال 2004‌‌‌‌، ایشان زعامت جنبش انصارالله را بر عهده گرفتند‌‌‌‌. 

13- در روزهای آغازین تجاوز عربستان سعودی به یمن، رسانه‌های عربستان سعودی‌‌‌‌ کشورهای عربستان سعودی‌‌‌‌، امارات‌‌‌‌، بحرین‌‌‌‌، قطر‌‌‌‌، کویت‌‌‌‌، مصر‌‌‌‌، سودان‌‌‌‌، اردن ومراکش را اعضای ائتلاف عربی معرفی کردند‌‌‌‌. 

14- اگر چه کشور امارات پیش‌تر اعلام کرده بود که از ائتلاف عربی علیه یمن خارج شده است‌‌‌‌. اما بسیاری از ناظران وتحلیل‌گران نسبت به این موضوع تشکیک کرده‌اند‌‌‌‌. 

15- در سال 2012 عبدربه منصور هادی برای یک دوره‌‌‌‌ی دو ساله به عنوان رئیس جمهور یمن انتخاب شد‌‌‌‌. سپس در همایش گفت‌و‌گوی ملی‌‌‌‌، این دوره‌‌‌‌، برای یک سال دیگر نیز تمدید شد‌‌‌‌. اما او چند روز قبل از پایان دوره‌‌‌‌ی ریاست جمهوری خود (سال 2015) استعفای خود را اعلام کرده وبه عربستان سعودی گریخت‌‌‌‌.  سپس بنا به درخواست عربستان‌‌‌‌، دوباره به  یمن بازگشت و استعفای خود را پس گرفت‌‌‌‌. او همچنان خود را رئیس جمهور یمن ‌می‌داند‌‌‌‌. زیرا بنا به گفته‌‌‌‌ی پیروان او‌‌‌‌، در قانون اساسی تصریح شده است که رئیس جمهور تا زمان برگزاری انتخابات بعدی‌‌‌‌ در پست خود باقی ‌می‌ماند. 

16- این روند همچنان ادامه پیدا کرد تا اینکه بحران نفتی سال 2019 و سپس همه گیری کرونا‌‌‌‌، عربستان سعودی را وادار کرد تا حمایت‌های خود نسبت به بسیاری از این افراد را متوقف کند‌‌‌‌. تصویر نامه‌های تخلیه‌‌‌‌ی خانه‌های مجهزی که برای سیاستمداران و شخصیت‌های رسانه‌ای یمن در ریاض‌‌‌‌، جده و.... اجاره شده بود در اینترنت انتشار گسترده‌ای داشت‌‌‌‌. البته رژیم آل‌سعود ‌مسؤولین بلند پایه‌‌‌‌، وزرا و رؤسای احزاب و دبیرکل‌های آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها را در کنار خود نگه داشته است تا بتواند به‌وسیله‌‌‌‌ی آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها برخی از دخالت‌های خود را در یمن توجیه نماید‌‌‌‌. 
به گفته‌‌‌‌ی بسیاری از کارشناسان‌‌‌‌، این شخصیت‌های یمنی‌‌‌‌، در وضعیتی شبیه به حصر خانگی در عربستان به سر ‌می‌برند‌‌‌‌. زیرا عربستان سعودی به آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها اجازه‌‌‌‌ی خارج شدن از این کشور به همراه خانواده‌هایشان را نمی‌دهد‌‌‌‌. بنابراین در صورت ضروری بودن سفر‌‌‌‌، باید خانواده‌های آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها در عربستان بمانند تا از یک سو ناچار به بازگشت شده واز سوی دیگر اقدام به مخالفت با عربستان سعودی ننمایند‌‌‌‌.  

17- جدایی‌طلبانِ مورد حمایت امارات توانستند در ژوئن 2020 جزیره‌‌‌‌ی سوقطری را تحت تسلط خود قرار دهند‌‌‌‌. 

18- درگیری‌های میان ائتلاف مشروعیت وشورای انتقالی دارای ریشه‌های قبیله‌ای و تاریخی بوده و به کودتای نظا‌می‌موفقی که در سال 1986 در شهر عدن (پایتخت یمن جنوبی) رخ داد‌‌‌‌، باز ‌می‌گردد‌‌‌‌. در این کودتا برخی از نیروهای نظا‌می‌وابسته به دو قبیله‌‌‌‌ی ضالع و یافع علیه دولت وقت یمن به ریاست علی ناصر محمد و معاونت عبدربه منصور هادی‌‌‌‌، کودتا کردند‌‌‌‌. همه‌‌‌‌ی آن‌‌‌‌‌‌‌‌ها وابسته به قبایل أبین بوده و با برخی از قبایل شبوه هم پیمان بودند‌‌‌‌. این درگیری‌‌‌‌‌‌‌‌ها در جنگ داخلی سال 1994 دوباره تکرار شد‌‌‌‌. در این درگیری‌‌‌‌، فرماندهان نظا‌می‌وابسته به دو قبیله‌‌‌‌ی أبین وشبوه در کنار نیروهای وحدت صنعاء علیه نیروهای جدایی طلب عدن به مبارزه برخاستند‌‌‌‌. این مسأله‌‌‌‌، امروز نیز در حال تکرار شدن است‌‌‌‌. چرا که رهبران دو قبیله‌‌‌‌ی یافع وضالع با امارات هم پیمان شده و رهبران أبین و شبوه نیز در کنار عربستان سعودی قرار گرفته اند‌‌‌‌. 

19- طارق صالح‌‌‌‌، برادرزاده‌‌‌‌ی علی عبدالله صالح ( از رؤسای جمهور سابق یمن) و فرمانده نیروهای ویژه در زمان ریاست جمهوری وی بود‌‌‌‌. او از زمان آغاز تجاوز عربستان سعودی به یمن در سال 2015 تا زمان وقوع درگیری میان علی صالح وانصارالله در دسامبر 2017‌‌‌‌، با دخالت‌های عربستان سعودی در یمن مخالف بود‌‌‌‌. اما پس از وقوع درگیری‌های مذکور‌‌‌‌، از صنعاء خارج شده و شهر مخا را به عنوان محل اقامت خود برگزید‌‌‌‌. 


تعداد مشاهده: 813