فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران
 

مصاحبه اختصاصی با ژنرال امیل لحود رئیس‌جمهور پیشین لبنان

مصاحبه کننده : حسین صفدری

اشاره

 امیل جمیل لحود، رئیسجمهور نامآشنای لبنان، از سال 1998 زمام امور این کشور را بر عهده داشت. او با استفاده از تجربههای گرانسنگ دوران خدمت نظامی و ده سال فرماندهی کل ارتش لبنان توانست کشتی پرتلاطم کشورش را نزدیک به یک دهه در تحولات پرمخاطره داخلی و منطقهای مدیریت کند. امیل لحود کشورش را از دامنههای غبارآلود فتنه داخلی، خصوصاً پس از ترور رفیق حریری، نخستوزیر این کشور، عبور داد. راهبرد امیل لحود برای پشت سر گذاشتن بحرانهای داخلی، مبتنی بر عبور از پایبندیهای طائفی و تقویت نگاه ملی در معادلات سیاسی شکلگرفته است. وی اعتقاد دارد که رژیم صهیونیستی درصدد پیشبرد اهداف خود از طریق دامن زدن به چالشهای طائفی در لبنان است. او تأکید میکند از آنجا که رژیم صهیونیستی نتوانست از رفیق حریری برای دامن زدن به فتنه طائفی در داخل لبنان بهرهبرداری کند، با طراحی سناریوی ترور او برای روشن نگهداشتن شعله خشم طائفی و دمیدن در آتش فتنه داخلی، به این اقدام غیرانسانی مبادرت ورزید تا لبنان را در برابر خود تضعیف کند.

از دیگر دستاوردهای بزرگ دوران ریاست جمهوری وی، آزادسازی سرزمینهای اشغالشده جنوب لبنان است. وی با ایجاد پیوند بین ارتش، مقاومت و مردم، زمینه پیروزی بر ارتش رژیم صهیونیستی را فراهم آورد. پیشازاین هیچ کشور اشغالشدهای از جهان عرب را نمیتوان یافت که به اتکای قدرت داخلی، مقاومت ملّی و بدون اعطای هرگونه امتیاز، بخشهای اشغالشده کشورش را از لوث وجود نظامیان صهیونیزم آزاد کند.

رئیسجمهور پاکدستی که در برابر مثلث زر، زور و تزویر قدرتهای منطقهای و جهانی دچار لغزش نگردید؛ استقلال کشورش را عالیترین وجهه همت خود قرار داد؛ و از دخالتهای بیگانگان در امور لبنان جلوگیری به عمل آورد. وی همواره منافع ملّی را بر مصالح شخصی، حزبی و طائفی ترجیح داد. امیل لحود در جایگاه فرماندهی ارتش و ریاستجمهوری، دکترین دفاعی ارتش را بر اساس ارزشهای ملی (و نه طائفی) و مقابله با تهدیدات امنیتی از سوی رژیم صهیونیستی یا جریانهای تروریستی که با حمایت برخی از کشورهای عربی امنیت لبنان را به مخاطره میانداختند، بنا نهاد. او با آرامشی ستودنی در آخرین ساعات دوره قانونی مسئولیتش (24 نوامبر 2007) درحالیکه هنوز جایگزینی برای او تعیین نشده بود، کاخ ریاستجمهوری را ترک کرد و به خبرنگاران گفت با آرامش خاطر از قدرت کنارهگیری مینماید.

فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران مفتخر است ضمن گفتگوی صمیمی با امیل جمیل لحود رئیسجمهور پیشین لبنان، تحولات این کشور و تجربه مدیریتی ایشان در دوران پرتنش و سخت سالهای 1988 تا 2007 را مورد کنکاش و بررسی داده و ابعاد رویکردهای راهبردی این سیاستمدار بزرگ که میتواند الگوی مناسبی برای حلوفصل چالشهای جاری در کشورهای منطقه باشد را در معرض قضاوت صاحبنظران و مخاطبان قرار دهد.

سردبیر: جناب آقای رئیسجمهور، ضمن تشکر و قدردانی از فرصتی که در اختیار فصلنامه مطالعات سیاست خارجی قرار دادهاید، مایلم بدانم ارزیابی جنابعالی از وضعیت کنونی لبنان چیست؟

امیل لحود: در ابتدا ضمن خیرمقدم به جنابعالی، باید به این نکته اشاره کنم که من برخلاف بسیاری از صاحبنظران و حتی دوستان و همپیمانان لبنانی که وضعیت لبنان بههیچوجه مطلوب نیست. ثبات و استقرار نسبی که فعلاً در کشور شاهد آن هستیم بهمثابه مقدمهای برای وقوع حوادث سخت و گران در کشور است. بسیاری از صاحبنظران و حتی رهبران سیاسی بهاشتباه از اوضاع حاکم در کشور ابراز خرسندی میکنند و بر این باورند که در وضعیتی که اکثر کشورهای عربی منطقه با مشکلات و بحرانهایی دستبهگریباناند، شرایط لبنان بسیار مطلوب است؛ و از اینرو ما در ثبات و استقرار به سر میبریم. حال اینکه ثبات کنونی را باید بهعنوان آرامش قبل از طوفان تلقی نمود زیرا وضعیت کشور بهشدت ملتهب است. شاهد این مدعا کشمکشهای دامنهدار در موضوع انتخابات پارلمانی و رایزنیهای کم نتیجه در خصوص قانون انتخابات است.

™ مهمترین چالش لبنان در وضعیت کنونی چیست؟

˜ بزرگترین چـالش فعلـی تقویت رویکرد طائفهگرایی است. بسیاری از رهبران سیاسی لبنان با توجه به تمایلات سیاسی، فکری یا تعلقات مالی که به کشورهای تأثیرگذار در لبنان دارند، تلاش میکنند قانون انتخابات را بر اساس منافع طائفی یا سهمیهبندی مذهبی به تصویب برسانند و این موضوع دقیقاً همان عاملی است که بهزودی لبنان را وارد یک مرحله خطرناک و بحرانی خواهد کرد؛ زیرا بعد از تصویب چنین قانونی برای انتخابات، جامعه ملتهب لبنان و اقشار مختلف این کشور، نسبت به این قانون، سهمیهها، و سهمخواهیهای سیاسی، واکنش نشان داده و دست به اعتراض خواهند زد. بعید نیست که بار دیگر ما شاهد تجربه اعتراضهای خیابانی، که در پی بحران زبالهها در لبنان شاهد آن بودیم، باشیم. اعتراضات و تجمعات خیابانی در مرحله کنونی منجر به از بین رفتن ثبات و استقرار کشور خواهد شد.

™ به نظر شما بهترین قانون انتخابات برای مرحله کنونی لبنان چه ویژگیهایی دارد؟

˜ وضع قوانین بسیار مهم و اثرگذار است. بهترین قانونی که میتواند ما را از بروز مجدد درگیریهای طائفهای و مذهبی در لبنان دور نماید و سلامت کشور و شهروندان لبنانی را فراهم و مهیا کند، قانون انتخابات بر اساس لبنان بهعنوان یک دایره بزرگ و نسبیت است. زیرا این قانون تأمینکننده منافع و مصالح ملی کشور است و شائبه هرگونه تقسیمبندی و سهم خواهی قومیتی، طائفی و مذهبی را در کشور از بین میبرد.

™ مایلم بدانم مهمترین راهبرد جنابعالی در دوران مسئولیتهای نظامی و سیاسی برای عبور از چالش طائفی چه بوده است؟

˜ من در دوران فرماندهی ارتش، اولویت خود را مبتنی بر تغییر ساختار قومی و طائفی این نهاد مهم و اثرگذار (در جامعه لبنان) تعیین نمودم. در این رابطه دلایل خاصی وجود داشت که ضرورت اتخاذ چنین تصمیمهایی را آشکار میساخت. بهعنوان مثال من به رهبران سیاسی و رئیسجمهور لبنان در آن زمان اعلام کردم که ساختار طائفهای و قومی در ارتش باعث میشود که این نهاد نتواند مأموریتهای خود را بهدرستی انجام دهد. وقتی مثلاً فرمانده لشکر مستقر در جنوب لبنان که عمده ساکنان آن شیعه میباشند، مسیحی یا از نظامیان اهل سنت باشد، این فرمانده با رویکرد مذهبی و طائفی، قادر نیست وظائف خود را بهدرستی انجام دهد. یا در جهت مقابله با تهدیدات و گروههای تروریستی یا هر مشکل دیگری که ممکن است در کشور رخ دهد، انجاموظیفه کند. زیرا باید نگاه وی به رویکرد رهبران سیاسی طایفه خود بوده و این موضوع عملاً مخل فعالیت و تصمیمگیریها خواهد شد. وقتی فرمانده اهل سنت ارتش بخواهد در برخورد با مجموعههای تندروی سنی که در اردوگاه عین الحلوه حضور دارند تصمیمگیری کند، بهناچار باید نظر رهبر جریان المستقبل را جویا شده و ایشان نیز با توجه به اوامری که از عربستان سعودی و سایر کشورهای عربی به ایشان دیکته میشود هیچگاه تصمیمی در رابطه با برخورد با این مجموعهها نخواهد گرفت و اینگونه است که ما دائماً با بحران و چالشی امنیتی در مناطقی همچون اردوگاه عین الحلوه روبرو هستیم.

™ حادثه ترور رفیق حریری، از مهمترین حوادث امنیتی دوران ریاست جمهوری جنابعالی است، این حادثه را چگونه تحلیل میکنید؟

˜ پیش از ترور رفیق حریری در سال 2005 میلادی و هنگامیکه من رئیسجمهور لبنان بودم، وضعیت کشور را ناآرام ارزیابی مینمودم، لیکن سایر مسئولین کمتر به این مسئله توجه داشتند، ولی وقتی رفیق حریری ترور شد به آنها گفتم که مشاهده کردید که برخی از دشمنان لبنان با ترور یکی از رهبران سیاسی چه فاجعهای به بار آوردند؟ آنها عملاً لبنان را وارد یک جنگ طائفی کردند. در آن زمان تمامی احزاب، جریانها و گروههای سیاسی و مذهبی، حزبالله لبنان را عامل ترور رفیق حریری معرفی مینمودند، ولی من بهصورت رسمی اعلام کردم که تنها دشمنی که از بروز جنگ طائفی در لبنان سود میبرد اسرائیل است. تنها دستگاه اطلاعاتی که قادر است سیستم امنیتی و تیم حفاظتی رفیق حریری را مورد نفوذ و ضربه قرار دهد، دستگاه اطلاعاتی اسرائیل است. جریانهای سیاسی داخلی که تمایل داشتند در زمین اسرائیل بازی کرده و ترور او را به فتنه طائفی تبدیل کنند، مشکلات زیادی برای من ایجاد کردند. درعینحال من همچنان معتقدم از آنجا که رژیم صهیونیستی نتوانست از حریری بهعنوان یک ابزار برای دامن زدن به بحران طائفی بهرهبرداری کند، با طراحی ترور او و سناریوسازیهای بعدی برای روشن نگهداشتن شعله خشم طائفی و دمیدن در آتش فتنه داخلی، به این اقدام غیرانسانی مبادرت ورزید تا لبنان را در برابر خود تضعیف کند.

™ با توجه به اهمیت شاخص رضایتمندی مردم در ارزیابی عملکرد دولتها، نظر شهروندان لبنانی نسبت به عملکرد دولت را چگونه ارزیابی میکنید؟

˜ وضعیت کنـونی کشـور بـه هـیچوجـه رضایتبخش نیست. بهطور مثال، خدمات درمانی که جزء نیازمندیهای اولیه هر شهروندی در هر کشوری از جهان است، در لبنان در اختیار و انحصار رهبران سیاسی قرار دارد. اگر فردی در اینجا دچار بیماری شود و نیازمند درمان و بستری در بیمارستان باشد، باید به یکی از رهبران سیاسی لبنانی مراجعه نموده تا بهواسطه سفارش او زمینه پذیرش، بستری و درمانش در بیمارستان فراهم آید و اگر از سوی رهبر سیاسی به هر دلیلی مورد حمایت قرار نگیرد امکان مداوایش نیست. رهبران سیاسی لبنانی از این فرصتها برای استثمار شهروندان لبنانی و فرزندان هر طایفه و مذهبی استفاده و بهرهبرداری مینماید و این موضوع بههیچوجه قابلقبول نیست زیرا عملاً همه شهروندان باید برای برخوردار بودن از اینگونه حمایتهای اولیه سرسپردگی و وفاداری خود را به رهبران سیاسی اثبات کنند. با بررسیهایی که من کردهام، درصورتیکه قانون انتخابات لبنان بر اساس «قانون نسبیت» و «لبنان بهعنوان یک دایره بزرگ» برگزار شود زمینه شکسته شدن این زنجیرهای بندگی سیاسی در لبنان برچیده خواهد شد. لذا در یک مرحله تاریخی و سرنوشتساز برای ایجاد یک تحول بزرگ در آینده سیاسی کشور قرار داریم. از اینرو است که به دوستان سیاسی خود توصیه کردهام برای از بین بردن جو بردگی و وابستگی سیاسی تمامی اقشار مردم لبنان، از این قانون انتخابات حمایت کرده و زمینه اجرای آن در انتخابات آینده مجلس را فراهم آورند. زیرا هر قانون دیگری (بهجز قانون نسبیت مورد اشاره) [فقط] منافع سیاسی رهبران احزاب و جریانهای سیاسی (که به هیچ موضوعی جز منافع و مصالح خود فکر نمیکنند) را تأمین خواهد کرد.

™ ارزیابی جنابعالی از دیدگاه جریانهای سیاسی درباره قانون نسبیت چیست؟

˜ در شرایط کنونی برخی از جناحها تسلیم بازی سیاسی کشورهای خارجی در لبنان شدهاند و مطابق میل و منافع آنها، بر سر راه تصویب قانون انتخاباتی مترقی که تأمینکننده منافع همه مردم لبنان است، مانعتراشی میکنند. تنها دشمنان لبنان هستند که در مقابل قانونی که دربردارنده منافع ملی لبنان است، صفآرائی میکنند. من اطلاعاتی در اختیار دارم که بسیاری از رهبران سیاسی احزاب و جریانهای سیاسی فعال در لبنان و حتی متأسفانه برخی از رهبران سیاسی 8 مارس و همپیمانان مقاومت، در شرایط کنونی بهصورت مستمر پولهایی از کشورهای تأثیرگذار در لبنان دریافت میکنند. این موضوع برای آنها وابستگی و التزامهایی ایجاد کرده است. این امر در تعارض و تقابل آشکار با منافع و مصالح ملی لبنان است و در بزنگاههای تصمیمگیری تأثیر خود را خواهد داشت.

™ اجازه بدهید یک سؤال شخصی درباره مواضع و دیدگاههای جنابعالی که متفاوت از فضای عمومی در لبنان است داشته باشم، دیدگاهها و افکار سیاسی شما چگونه و در کجا شکلگرفته است؟

˜ من یک مارونی هستم که به کلیسا نیز تردد میکنم ولی این موضوع باعث نمیشود که از هموطنان شیعه و یا سنی خود در هراس باشم و علیه آنها اقدام کنم. در زمانی که فرمانده ارتش لبنان بودم بسیاری از افسران ارشد شیعه را، که میدیدم از لیاقت کافی برای فرماندهی در بخشهای مختلف ارتش برخوردار هستند، حمایت کردم تا به این مناصب دست پیدا کنند. تجربه ثابت کرد که هرگاه ما از دایره طائفهای و مذهبی خارج شدیم توانستیم بر دشمنان خود پیروز شویم. پدر بنده یک افسر ارتش بوده و من در کانون خانوادهای رشد و نمو پیدا کردم که موضوعات طائفی و مذهبی در آن به‌‌‌‌هیچوجه مطرح نبود. پدرم همیشه بر این موضوع تأکید میکرد که مهمترین چیز برای لبنان، حفظ منافع و مصالح ملی است و کلیه طوائف و پیروان مذاهب لبنان باید با همین نگاه و رویکرد مسائل سیاسی کشور را مورد توجه قرار دهند.

™ جنوب لبنان در دوران ریاستجمهوری جنابعالی از اشغال نظامیان صهیونیسم آزاد شد، لطفاً ابعاد راهبرد موردتوجه خودتان برای کمک به خلق این پیروزی بیسابقه را تشریح کنید.

˜ برای بازخوانی تاریخ جنگ سال 2000 میلادی که باعث آزادسازی مناطق جنوبی لبنان شد اشاره و تجربه بزرگ سال 2006 و جنگ 33 روزه را یادآور میشوم. من در آن سالها رئیسجمهور بودم و با حمایت از حزبالله لبنان و جریان مقاومت توانستیم که افسانه شکستناپذیری اسراییل را زیر پا گذاشته و به همه جهانیان اثبات کنیم که با استفاده از گزینه مقاومت قادر هستیم که همه دشمنان خود را از بین ببریم. در آن زمان نگاه همه ما نگاهی ملی بود. این نگاه، زمینه اتحاد ملی و پیروزی لبنان بر قویترین ارتش منطقه که همان ارتش اسراییل است را فراهم آورد. شایستهسالاری در ارتش و تمرکز بر پیوند ارتش، مردم و مقاومت که از آن بهعنوان مثلث طلائی یاد شد و حمایت از رویکرد مقاومت در روندهای سیاسی به این پیروزی بزرگ کمک کرد. به خاطر دارم که در جریان برگزاری نشست سران اتحادیه عرب در برابر تلاش بیوقفه سعودالفیصل، وزیر خارجه عربستان، برای گنجاندن موادی که به محدود کردن مقاومت و زیان مبارزان فلسطین میانجامید، باقدرت ایستادگی کردم و نهایت نیز موفق به خنثیسازی ابتکار آنها شدم.  

™ رویکرد اسرائیل نسبت به لبنان را چگونه ارزیابی میکنید؟ آیا سران این رژیم همچنان به دنبال اقدام سخت یا نظامی علیه لبنان هستند؟

˜ رژیم صهیونیستی، در وضعیت کنونی، خود را در شرایطی که بتواند اقدام نظامی علیه لبنان داشته باشند، ارزیابی نمیکند. من بر این باورم که اسراییل به دنبال راهاندازی یک جنگ و درگیری طائفهای در لبنان است و بنا بر تجربه سیاسی با کنار هم قرار دادن موضوعات و مسائل جاری کشور به این جمعبندی رسیدهام که اسراییلیها از تصویب «قانون نسبیت و لبنان بهعنوان یک دایره انتخاباتی بزرگ» بهشدت در هراس هستند. از اینرو شاهد آن هستیم که سعودیها، که در همپیمانی با اسرائیل هستند، مرتباً به سعد حریری تأکید میکنند که تقسیمبندی صورت گرفته در توافق طائف و قانون موسوم به 1960 برای انتخابات آینده لبنان را مبنا قرار داده و بر آن تأکید نماید. در صورت ملاک قرار گرفتن این قانون عملاً خواسته دشمن اسراییلی که تشدید درگیریها و بروز جنگ طائفهای در لبنان است، تأمین خواهد شد. من اخیراً ضمن اعلام هشدار دراینباره خواستهام همه جریانها مانع از اجرایی شدن این توطئه در کشور شوند.

™ ارزیابی جنابعالی از تحولات سوریه چیست و چشمانداز آینده این کشور پس از روی کار آمدن ترامپ را چگونه ارزیابی میکنید؟

˜ اسراییل بر این باور بود که میتواند با ایجاد فتنه در سوریه زمینه سقوط نظام بشار اسد را فراهم نمایند و در شرایط کنونی که بهطور کامل از این موضوع ناامید شده است بار دیگر موضوع بر هم زدن ثبات و استقرار در لبنان را در دستور کار قرار دادهاند و هنگامیکه دیدند ارتش و نظام سوریه در مقابل هرگونه توطئهای مقاومت میکنند به سراغ دایره ضعیفتر که همان لبنان باشد، آمده و به دنبال این هستند که از این دایره برای بر هم زدن ثبات و استقرار منطقه و تحقق اهداف و برنامههایشان استفاده و بهرهبرداری نمایند. ارزیابی من این است که نظام سوریه باقدرت به حیات خود ادامه خواهد داد و آمریکاییها نیز بعد از گذشت حدود شش سال این واقعیت را بهخوبی درک کردهاند و تمامی اقدامات آمریکاییها در خصوص بحران سوریه و عملیات نظامی، که اخیراً بدان دستزدهاند، یک نمایش قدرت است زیرا آنها به دنبال این هستند با عرضاندام نظامی در سوریه، برای سایر کشورهای جهان قدرتنمائی کنند. باید در رابطه با توطئه برخی از کشورهای عربی برای ناامن کردن مرزهای جنوبی سوریه هوشیار بود و به این نکته توجه داشت که این اقدام میتواند دامنه بحران را به سایر کشورهای منطقه سوق دهد. هیچیک از کشورهایی که در بحرانآفرینی سوریه نقش ایفا میکنند، از امواج بحران مصون نخواهند ماند.

™ با گذشت ده سال از کنارهگیری از قدرت، وضعیت ارتش را چگونه ارزیابی میکنید؟

˜ بنیان ارتش لبنان قوی است. البته این ارتش باید دائماً مورد تقویت و بازسازی قرار گیرد و نگاه ملی در آن تقویت شود. متأسفانه در زمان فرماندهی میشل سلیمان بر ارتش و بعد از آن در زمان ریاستجمهوریاش طرحهای استعماری برای طائفهای کردن ارتش مجدداً در دستور کار قرار گرفت، که چندان مؤثر نبود. بههرحال باید آثار سوء دوران فرماندهی او بر ارتش برطرف شود.

™ نقش عربستان سعودی در تحولات لبنان چگونه است؟

˜ عربستان سعودی علاوه بر نقش منفی که دارد و تلاشی که برای دامن زدن به بحران طائفی میکند، نیازمندی اسرائیل را نیز تعقیب میکند. این کشور با بذل و بخششهایی که از خود نشان میدهد درصدد خریدن سیاستمداران لبنانی است. لازم است در این چهارچوب خاطرهای را برایتان نقل کنم. در ابتدا که بهعنوان فرمانده ارتش لبنان منصوب شدم، یکی از چهرههای معروف لبنان در سال 1999 به دیدار من آمد و کیفی را با خود به همراه داشت و به من گفت که دوستان و همپیمانان سعودی مبلغ 500 هزار دلار فرستادند و گفتند بهصورت ماهیانه به شما پرداخت خواهند کرد و در مقابل توقع دارند که به نظرات آنها در اداره ارتش توجه نمایید. من پس از شنیدن این سخنان او خواستم کیف را با خود برداشته و از دفتر من خارج شود. به او گفتم: «در غیر این صورت به اطلاعات ارتش دستور خواهم داد تو را به خاطر پرداخت رشوه به فرمانده ارتش بازداشت نماید.» این موضوع گذشت تا زمانی که من به ریاست جمهوری لبنان دستیافتم، مجدداً ایشان با کیفی حاوی یکمیلیون دلار به دیدار من در قصر ریاست جمهوری لبنان آمد و گفت که سعودیها سلام میرسانند و این هدیه را برای تو ارسال کردند که من همان لحظه به رئیس گارد ریاست جمهوری دستور دادم که ایشان را تا درب خروجی همراهی کند. نکته قابلتوجه این بوده که فرد یادشده که چنین پیشنهادی را به من میداد بر این موضوع تأکید داشت که تمامی فرماندهان بهصورت عادی و ماهیانه از این هدیه عربستان سعودی در قبال توجه به نظرات و دیدگاههای سیاسیشان برخوردار شدهاند. این روش کاری عربستان در لبنان است. به نظر من اکنون هم باید مواظبت کرد تا از تأثیرگذاری عربستان سعودی بر امور داخلی لبنان که با هدیه کیفهای حاوی دلار انجام میشود، جلوگیری به عمل آورد.

™ چشمانداز سیاسی لبنان را چگونه میبینید؟

˜ من نسبت به آینده لبنان بهشدت نگران هستم. بیم این را دارم که با ترور یکی از رهبران سیاسی لبنان توسط گروههای تروریستی، بار دیگر کشور دچار آشوب و جنگ داخلی شود و در تلاش هستم که دوستان و همپیمانان سیاسی خود را از این موضوع مطلع و آگاه نموده و از آنها برای متوقف کردن اینگونه توطئهها کمک و یاری بخواهم.

™ مناسبات جمهوری اسلامی ایران با لبنان را چگونه ارزیابی میکنید؟

˜ نقش جمهوری اسلامی ایران در دهههای گذشته در حمایت از تمامیت و استقلال لبنان و دفاع از این کشور در مقابل دشمنان خارجی ستودنی بوده و من افتخار میکنم که در همپیمانی خط مقاومت و جمهوری اسلامی ایران بسر میبرم.

™ سردبیر: با تشکر دوباره برای فرصتی که در اختیار فصلنامه سیاست خارجی تهران قرار دادید، برای جنابعالی آرزوی دوام توفیق و سربلندی دارم.

 

 

 

 

 

پانوشت

در توضیح قانون نسبیت بیان این نکته لازم است که قانون پیشین که بر اساس آن انتخابات پارلمانی سال 2009 انجام شد به قانون ستین (شصت) مشهور است. برخی از دوایر انتخاباتی لبنان درحالیکه اکثریت شهروندان آن از یک طائفه هستند برای سایر طوائف سهمیهای برای انتخاب نماینده قائل شده است. یعنی شرایط بهگونهای است که گاهی اوقات نمایندهای مسیحی با آرای مسلمانان و یا نمایندهای مسلمان با آرای شهروندان مسیحی به پارلمان راه مییابند. این امر موجب میشود احزاب و سازمانهای سیاسی که از قدرت مالی و لابی بیشتری برخوردار هستند، برنده انتخابات در این مناطق شوند. در دوره گذشته انتخابات همین مسئله باعث شد «حزب المستقبل» به ریاست سعد حریری قدرتی بیش از همه احزاب سیاسی در پارلمان کسب کند. اما قانون نسبیت، هماهنگ با ترکیب اجتماعی – سیاسی متنوع لبنان بوده و بر اساس رقابت آزاد میان فهرستها یا گروههای سیاسی مختلف در حوزههای بزرگ انتخاباتی، استوار است. برجستهترین مزیتهای سیستم نسبیت این است که انصاف را در مورد گروههای سیاسی رعایت کرده و زمینه اختصاص کرسیهای متوازن به آنها را فراهم میآورد. این قانون فرصتی برای برقراری تعادل در کرسیهای پارلمانی بر اساس وزن هر یک از گروههای سیاسی فراهم میکند. شورای وزیران لبنان قانون نسبیت را متناسب با روح توافق طائف میداند و آن را مورد تائید و تصویب قرار داده است، این قانون عدالت اجتماعی و نمایندگی درستتر و بهتر را برای انتخابات تأمین میکند، این قانون مبتنی بر رقابت آزاد بین فهرستهای انتخابات و فراکسیونهای مختلف است و به هر جریانی بر اساس پشتوانه مردمی که در این کشور دارند، کرسی اعطا میکند.

لبنانسوریهعربستان سعودی

منبع: فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران


تعداد مشاهده: 1015