گفتگوی ویژه با حامد کرزی
رئیسجمهور پیشین جمهوری اسلامی افغانستان
چکیده
حامد کرزی متولد ۲۴ دسامبر سال ۱۹۵۷ میلادی است که از دانشگاه سمله هندوستان در رشته علوم سیاسی، مدرک فوق لیسانس دریافت نموده است. وی سابقه همکاری با مجاهدین افغانی در جنگ با شوروی را دارد. با شکلگیری دولت مجاهدین در سال 1992، معاون وزیر خارجه این افغانستان شد. کرزی در سالهای آخر حکومت طالبان به جمع مخالفان این گروه پیوست. وی در کنفرانس بن آلمان، به ریاست دولت موقت افغانستان برگزیده شد و در انتخابات سال ۱۳۸۳، با کسب ۵۵ درصد آراء، به عنوان نخستین رئیسجمهور مردم افغانستان برگزیده شد و سیزده سال در این سمت باقی ماند. هرچند آمریکا در به قدرت رسیدن او نقش مهمی داشته امّا وی امروز از منتقدان سیاستهای آمریکا در منطقه غرب آسیا است. وی فردی متین، مؤدب و خوشبرخورد است که کوله باری از تجربههای دوران جهاد، ریاست جمهوری، و مبارزه با گروههای تکفیری را بههمراه دارد. از نزدیک با مقامات آمریکائی در ارتباط بوده و از مدل رفتاری آنها در حل و فصل معادلات منطقهای مطلع است. او بحران تروریستی ـ تکفیری را بیریشه و معلول رقابت قدرتهای بزرگ در افغانستان ارزیابی میکند و معتقد است که گروههای افراطی در این کشور وارداتی هستند و به ابتکار مقامات آمریکائی برای مقابله با دو تهدید مهم آمریکا، یعنی شوروی و اسلام، تشکیل یا تقویت شدهاند. وی جهاد را از فرائض دینی برمیشمرد که برای دفاع از دین و ناموس تشریع شده است و انحراف از «جهاد در راه خدا» به سمت افراطیگری در افغانستان را معلول تلاش آمریکا ارزیابی میکند. او بر این باور است که مردم افغانستان دشمنی خاصی با آمریکا ندارند ولی این آمریکا است که نمیخواهد استقلال و حقوق ملت افغانستان را رعایت کند. بر همین اساس در دوران ریاست جمهوری خود حاضر به امضای توافقنامه امنیتی با آمریکا نشد. حامد کرزی حکومت سیزده ساله خود را در مبارزه با افراطیگری ناموفق ارزیابی میکند زیرا نتوانست در این مدت به صلح داخلی دست یابد. وی رفتار دوگانه عناصر داخلی و دخالتهای آمریکا را مهمترین دلیل برای ناکامی در این زمینه ارزیابی میکند. او راه عبور از چالش داخلی را اتکاء به قدرت و اراده ملی میداند و معتقد است مردم افغانستان با تمرکز بر اراده ملی قادرند بر چالشهای داخلی و خارجی فائق آیند. از نگاه حامد کرزی، تجربه ایران بهترین مصداق برای کارآئی اراده ملی برای مقابله با چالشهای داخلی و خارجی است. حامد کرزی تأکید میکند که ایران با پافشاری و استقامت، توانسته است از حقوق خود دفاع و اعتراف قدرتهای جهانی نسبت به حق فنآوری هستهای را کسب کند. فصلنامه مطالعات سیاست خارجی در دیداری صمیمی با ایشان به بحث و بررسی تحولات سیاسی در دوران ریاست جمهوری ایشان و چشمانداز مناسبات منطقهای پرداخته که توجه خوانندگان عزیز فصلنامه را بدان جلب مینماید.
سردبیر: ضمن تشکر از فرصتی که در اختیار فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران گذاشتید، بهعنوان اولین سؤال بفرمایید از آنجا که جنابعالی بعد از یک دوره سخت که بر افغانستان گذشت و پس از حکومت جریان افراطی طالبان، 13 سال رئیسجمهور این کشور بودهاید و در این 13 سال با گروههای افراطی، هم در عرصههای میدانی و هم فضای فکری، مبارزه کردید. ارزیابی شما از اهداف و افکار این گروههای افراطی، که در 20 سال گذشته منطقه ما را به جنگ، خونریزی، شقاوت و دشمنی گرفتار کردهاند، چیست؟ آنها چه خواستههائی دارند؟
کرزی: بسم الله الرحمن الرحیم، افغانستان یک کشور اسلامی است. یک کشور بسیار معتقد اسلامی و عمیقاً به معتقدات دینی و گرایشهای ملی خود پایبند است و این پایبندی در ادوار مختلف تاریخ بوده است. ولی افغانستان کشور افراطی نبوده و نیست. ما [افغانها] مسلمانان معتقدی هستیم ولی با افراط هیچ سر و کاری نداشتهایم و نداریم. افراطیگری برای اهداف بیرونیها [= خارجیها] به افغانستان وارد شد. منتهی ملت ما تا امروز زجرش را میبیند و دردش را تحمل میکند. به نظر ما افراطیگری در افغانستان، نتیجه رقابتهای بزرگ جهانی بوده است. این رقابت میان شوروی سابق و آمریکا در دوران جنگ سرد بود. غرب و آمریکا از افراطیگری برای شکست شوروی سابق استفاده میکرد. حمله شوروی سابق به افغانستان فرصت بزرگی برای غرب فراهم کرد تا از آن برای دستیابی به اهدافش استفاده کند. یعنی ما مردم افغانستان که سرگرم جهاد بودیم برای استقلال خاکمان و نگهداشتن نوامیس دینی و ملیمان. از این پدیده [دخالت نظامی شوروی سابق]، بهانه بهدست غرب و آمریکا افتاد که افراطیت را وارد خاک ما کند و از این ابزار علیه شوروی استفاده کند. همه دیدیم که پس از آن چه شد. بعد از شکست طالبان، امیدواری بزرگ ملت افغانستان این بود که کشور ما به صلح دست پیدا کند. با تمام همسایگان رابطه حسنه داشته باشیم و به طرف آرامش گام برداریم ولی گروههای افراطی قدرت گرفتند و بحران و ناامنی همهگیر شد. ما امیدوار بودیم که همه را از خطر جریانهای افراطی نجات بدهیم. متأسفانه اینطور نشد. عملکرد آمریکا در افغانستان (خواه این عملکرد را نتیجه اشتباه آنها قلمداد کنیم یا آن را نتیجه طراحی از پیش تعیین شده آنها بدانیم)، باعث این شد که افراطیت چندین برابر بیشتر شود و دامنه وسیعتری بگیرد و خشمگینتر شود. در کل با وضعیت بدتری مواجه هستیم. این وضع چه زاده اعمال آمریکا باشد، چه زاده حالات و شرایط، وجود دارد. به اضافه آن داعش را از آنطرف داریم که مطلقاً یک پدیده بیرونی و خارجی است که از افغانستان بهعنوان یک سکو و پایگاه فرامنطقهای استفاده میکند ولی دردش را ملت افغانستان میبرند و رنجش را ملت افغانستان میکشد و در نتیجه این ملت افغانستان است که به خون خود میغلطد. خلاصه کنم، افراطیگری طی 14-15 سال گذشته در افغانستان و در مناطق فراتر از ما، خصوصاً در 3 سال گذشته با ایجاد داعش (من عمداً از لغت "ایجاد" استفاده میکنم)، برای اهداف [بازیگران] بیرونی بوده و هست.
سردبیر: به مقوله جهاد اشاره کردید و فرمودید که [بازیگران خارجی] جهاد ملت افغانستان را به افراطیگری تبدیل کردند. شما به عنوان یک صاحب نظر، مابهالامتیاز و تفاوت بین رویکرد جهادی و این رویکردهای افراطی و تروریستی یا تکفیری را در چه میبینید؟ خصوصاً آنکه غربیها و آمریکائیها سعی میکنند با استناد به درگیریها، تمام مسلمانان را تکفیری و افراطی قلمداد کنند. بهنظر شما فرق بین جهاد و افراطیگری چیست؟
کرزی: مطلقاً نادرست میگویند. جهاد یک فریضه است. به هر فرد مسلمان که با اشغال بیرونی مواجه شد، واجب است بر نگهداشت نوامیس دینی و ملی خود اقدام کند. استقلال افغانستان مورد حمله قرار گرفته بود. خاک ما مورد حمله قرار گرفته بود. ما برای استقلال خود و برای نگهداشت دین خود مبارزه را آغاز کردیم و مبارزه در لغت اسلامی ما میشود جهاد. افراطیت وسیله جهاد ما نبود. حریّت، هدف جهاد ما بود. آزادی هدف جهاد ما بود و دین ما پشتیبان هدف پاک جهاد و مبارزه مشروع بود. افراطیت وسیله ما مسلمانها نیست. بلکه ما مسلمانها قربانی افراطیت هستیم. ایجاد گروههای افراطی برای این بوده که اولاً به دست آنها، شوروی را شکست بدهند و باز به دست آنها، مسلمانها شکنجه بشوند. اگر وقت داشته باشیم من یک داستان برایتان عرض میکنم. در جریان آخرین سفری که به آمریکا بهعنوان رئیسجمهور افغانستان داشتم، حکومت آمریکا یک تعداد بسیار خوبی از متنفذین فکری و دولتی آمریکا را در میهمانی شام دعوت کردند. در جایی که من نشسته بودم، آقای برژینسکی هم بود، آقای زیبیگنیف برژینسکی. من از او پرسیدم که آیا این راست است که شما افراطیت را به نام اسلام، و استفاده از گروههای افراطی را وسیله قرار دادهاید برای فشار بر شوروی و شکست شوروی؟ و نامش را گذاشتید دایره سبز در اطراف شوروی سابق؟ گفت که بله ما این کار را کردیم ولی اسمش را دایره سبز اطراف شوروی نگذاشتیم. اسمش را گذاشتیم دایره بحران در اطراف شوروی. با ایجاد بحران و با استفاده از افراطیت. باز من گفتم: «این قیمت [هزینه] بزرگی است که جهان میپردازد، چرا شما این کار را کردید؟» گفت: «که ما هیچ قیمتی [هزینهای] نپرداختیم شما مسلمانها قیمت [هزینه] را پرداختید.» گفت: «از لحاظ تاریخی برای آمریکا و رقابت بسیار حیاتی آمریکا با شوروی سابق، آیا شکست شوروی سابق و نابودی آن مهم است یا چند افراطی که ما ایجاد کردیم؟ و تربیت کردیم و به جان آنها فرستادیم؟» من گفتم: «پس آنهایی که دارند به همه آسیب میرسانند چطور؟» گفت: «به ما هیچ آسیبی نرساندند و نمیرسانند، آسیبش به شماست و آن مشکل شماست.» و امروز هم میبینیم که داعش یک صفحه دیگر و قدم بعدی استفاده از افراطیت است در معادلات بزرگ جهانی؛ و همچنان ما قربانی آن هستیم و منفعتش به کس دیگری میرسد. پس اسلام و مسلمان متضرر اصلی افراطیت هستند.
سردبیر: دو نکته را بخوبی اشاره کردید یکی اینکه هدف غربیها از ایجاد جریانهای افراطی، هدف قرار دادن نیروهای شوروی بود و دیگری اسلام. به نظر شما آیا آمریکائیها و غربیها تا به اینجا به اهدافشان رسیدهاند؟
کرزی: به هدفشان در مورد شوروی رسیدند ولی به هدفشان در مورد سلطهای که اینها میخواستند برای ما ایجاد کنند نرسیدند ولی صدمه رساندهاند به محاسبه انسانی، صدمه جانی، صدمه مالی. اینجا باید از امیدواری صحبت کنم. به این عنوان که حال که ما آگاه هستیم و بیداریم باید بیداری ما بیشتر شود؛ مواظبت ما بیشتر شود؛ و با تدبیر علیه این پدیدهای که اینها از آن استفاده میکنند، عمل کنیم.
سردبیر: یک نکتهای را که شما مورد توجه قرار دادید ایناست که تروریسم در کشورهای منطقه وارداتی است. آیا واقعاً این پدیده وارداتی است و ریشه بومی ندارد؟
کرزی: کاملاً وارداتی است.
سردبیر: این تروریسم وارداتی، چه بخواهیم چه نخواهیم، امروز در بین برخی از مردم فضا پیدا کرده است. به نظر شما علت اقبال یا همکاری برخی از مردم با گروههای تروریستی چیست؟
کرزی: تروریزم و خشونتی که اینها بر مردم میآورند و تحمیل میکنند کاملاً بیرونی است و ساخته شده است و هدف هم این است که از راه دهشت و ارعاب اهداف خود را اجرا کند. من اینجا راجع به افغانستان صحبت میکنم؛ بعداً برمیگردیم به سوریه و عراق. ما مردم افغانستان از نزدیک شاهد بودیم و ملاحظه کردیم و تجربه کردیم. از قربانیهائی که دادیم متوجه شدیم که ما داریم بهوسیله کسانیکه از تروریزم برای دستیابی به اهداف بزرگتر خود استفاده میکنند، استعمار میشویم. در حالیکه تروریزم بیرونی است و به دست عامل بیرونی ایجاد شده است. بدون شک آنها اثراتی را در داخل جامعه ما به جا گذاشتهاند. پول وافر و گزافی که در جامعه غریب و بیچارهای مثل ما مصرف میشود باعث بکارگیری مردم و جوانان میشود. و این استخدام است که باعث رنجش ملت افغانستان میشود و باعث رنجش مردم ما میشود و زمینهساز صدمه رساندن به مسلمانان میشود. حمله به مساجد میشود. کدام مسلمانی به مسجد خود حمله میکند؟ ابداً نمیکند. خود حمله به مساجد و نمازگزار به این معنا است که [این جریان] ایجاد [شده توسط] مسلمان نیست. مبتنی بر اندیشه اسلامی نیست، بلکه خلاف آن است. خود ماهیت عملیات و خشونت، نشاندهنده این است که این بیگانه است و در صدد تحقق اهدافی خاص است ولی قربانیاش ما هستیم، کما اینکه ظاهراً ما [عامل] هستیم اما باطن آن واضح است که بیرونی است و دنبال اهدافش است.
سردبیر: گفتید که آمریکاییها در تحقق هدف دوم، یعنی ضرر رساندن جدی به مسلمانها ناموفق بودهاند. چرا؟ آمریکا خیلی پول خرج میکند و تلاش میکند و نیرو میآورد اگر این ارزیابی شما درست باشد که آنها ناموفق هستند علت این عدم موفقیت چیست؟
کرزی: خب باید سؤال را به دو دسته تقسیم کنیم. یکی کامیابی ظاهری و موقتی است که در آن بیشتر کار میکنند. شما حالت سوریه را ببینید حالت کشورهای دیگر را ببینید و این قربانی که این ملتها دادند و بسیار عظیم است و تخریبهای عظیمی که شد، لیبی را ببینید.
سردبیر: سرگرم کردند ولی نتوانستند به اهدافشان برسند.
کرزی: سرگرم کافی کردند و تلفات بسیار زیادی و خونریزی بسیار عظیم [به ما وارد کردند]، ما مردم افغانستان در خون خود غلطیدیم ولی اینکه از این طریق اینها یا هر کس دیگر بتوانند به اهداف درازمدت خود برسند من فکر میکنم که آگاهی کافی در بین مردم ایجاد شده تا برای دستیابی آنها به اهدافشان، موانع ایجاد شود.
سردبیر: آمریکا در دوران ریاست جمهوری جنابعالی خیلی تلاش کرد که توافق امنیتی با افغانستان را به سرانجام برساند. شاهد بودیم که شما زیرکانه از امضای چنین موافقتنامهای طفره رفتید. تحلیل شما از این توافق چه بود که حاضر نشدید آنرا امضا کنید؟
کرزی: ما مردم افغانستان میخواهیم که با آمریکا دوست باشیم. میخواهیم که با آنها روابط حسنه داشته باشیم. میخواهیم رابطه نیک داشته باشیم ولی رابطهای که در آن خیر افغانستان متصور باشد و سنجیده شده باشد. خیر افغانستان در چه بود؟ در صلح بود. خیر افغانستان در زندگی امن بود در ایمنی کشور ما بود و هیچ سندی، هیچ حجتی، هیچ دلیلی را نیافتم که مرا به این متیقن بسازد که افغانستان با امضای توافقنامه امنیتی با آمریکا به آن میرسد. بر خلاف [آن] تمام شواهد برعکس بود عملکرد اینها، گفتار اینها باز عملشان در شرایط دیگر، من به یقین کامل رسیده بودم که متأسفانه امضای قرارداد امنیتی به خیر افغانستان نمیشود. ما مردم افغانستان، و به یک شکل مردم ایران، اختلافی با آمریکا نداریم. اختلاف ذاتی که ما در ذات مخالف آنها باشیم. ملت ایران هم با آمریکا دوستی میخواهد. منتهی دوستی به عنوان دو کشور مستقل و محترم. در آن اساسات زندگی ما و منفعت ما محترم شمرده شود. افغانستان در حالیکه غریب است و بیچاره است و زیر پا له شده است و درد و رنج بسیار دیده است، ملتی است تاریخی و منافعی دارد. یک قیاس بدهیم [= یک مقایسه کنیم]. افغانستان را به یک کلبه قیاس بدهیم. یک کلبه بسیار غریب و بیچاره و آمریکا یک قصر طلایی و قندیلدار و بسیار زیبا. در آن قصر آمریکا هم یک خانواده زندگی میکند، در این کلبه غریبانه افغانستان هم یک خانواده زندگی میکند. صبحها مرد این خانواده از این غربت میرود بیرون یک بیلی میزند و یک کشتی [کشاورزی] میکند و لقمه نانی برای خانواده خود درمیآورد. زن این خانواده، خانم این خانواده، همان کلبه غریبانه خود را جارو و پاک میکند. اولاد خود را تمیز میکند و آن قصر زیبا هم همین کار را میکند. یعنی منفعت هر دو یکی است. منفعت کلبه آن است که کلبه خود را پاک کند و منفعت آنها هم این است که قصر خود را پاک کنند. ما نخواستیم که کمتر از او باشیم. در حالیکه تجمل و شکوه آن قصر هر چه باشد، ولی [ما هم] منفعت تمیز نگاه داشتن خانه خود را داریم. این منفعت ما هم در این است که خانه ما، کلبه ما در توافق با آمریکا بطوریکه به دست خود ما پاک شود، تمیز شود، پخت و پز به دست خودمان باشد. [در حالیکه] برعکس، اینها کلبه ما را نمیخواستند که آرام باشد و تمیز باشد. پس امضا نمیکنیم. [مخالفت با این توافقنامه مطابق] طبع انسانیمان بود.
سردبیر: اینکه میگوییم تروریسم در افغانستان وارداتی بود یعنی دست آمریکا آلوده است، از آنطرف آمریکا مانور میدهد که در حال مبارزه با تروریسم است. شما این دوگانگی را چطور تفسیر میکنید؟
کرزی: خب این را مهارت مینامم. این یک مهارت است. اگر حقیقتاً مبارزه با تروریسم میبود باید کامل میشد. چرا روز به روز زیادتر میشود؟ آمریکا میگوید ما نظامیان خود را قربانی دادیم، این درست است. آمریکا میگوید ما پول مصرف کردیم، درست است. مصرف کرده است. ملت افغانستان با آن قربانی عظیمی که متحمل شد هم در حملات تروریزم و بعد از آن هم در حملاتی که به نام جنگ با تروریزم صورت گرفت در بمباران خانهها، قربانی عظیمی متحمل شدیم. چرا با تیره شدن هر روز و با نبرد روزافزون، شاهد افزایش رویکردهای افراطی هستیم؟ [گروههای تکفیری] هم زیادتر میشوند، هم پهنای بیشتری میگیرند [= گسترش مییابند]، هم خشنتر میشوند و هم مناطق زیادتری را اشغال میکنند. پس یا ناکام هستیم یا با طراحی مواجه هستیم. هرکدامش که باشد نتیجهاش همین نتیجه است که آمریکا به دلیل شکستهای خود، افراطیت را زیاد کرد [به افراطیگری دامن زد]. پس حضور آمریکا برای ما ملت افغانستان که میخواهیم در صلح زندگی کنیم و در چارچوب دین و نوامیس خود زندگی کنیم، دستاوردی نداشت و چیزی که میخواستیم بدان برسیم را برآورده نساخت. چه بهدلیل ناکام ماندن آنها در فعالیتهای ضد تروریستی، یا بهدلیل طراحیها و استراتژی آنها.
سردبیر: دولت 13 ساله خودتان را در مبارزه با تروریسم موفق ارزیابی میکنید؟
کرزی: نه خیر، به دلیل اینکه نتوانستیم به صلح دست پیدا کنیم.
سردبیر: یعنی اگر توافقی با تروریستها یا افراطیها بکنید این موفقیت است؟
کرزی: نه
سردبیر: موفقیت از نظر شما چیست؟
کرزی: موفقیت صلح در افغانستان است و امنیت در افغانستان و دور شدن افراطیگری است.
سردبیر: شما چرا موفق نشدید؟
کرزی: ما به این دلیل موفق نشدیم چون آنهایی که با ما همکار بودند در این مورد کوشش ظاهری بهخرج میدادند ولی نیّت دیگری داشتند.
سردبیر: یعنی مانعتان این بود.
حامد کرزی: بله مانع کامل بود. مثلاً طالب [طالبان] از این جهت که یک افغانی و تبعه افغانستان و شهروند خاک ما است، کاملاً حاضر به صلح با ما بود؛ ولی حکومتهایی که پشت سر اینها بودند، حاضر نبودند. دو عامل عمده مانع صلح در افغانستان شد، پاکستان و آمریکا. پاکستان برای اهداف خود و آمریکا برای اهداف خود.
سردبیر: الآن هم این دو مانع وجود دارد؟
کرزی: آری، هر دو مانع وجود دارند ولی به اشکال دیگری. حال ما امیدوار هستیم که پاکستان که دولت مستقل و همسایه و برادر ما است، درک کرده باشد که بازی برای دیگران بالاخره به نقطه [پایان] خودش خواهد رسید.
سردبیر: شما نقش جمهوری اسلامی را در حمایت از دولت شما و در مبارزه با تروریسم چگونه ارزیابی میکنید؟
کرزی: مثبت، جمهوری اسلامی ایران مثل یک همسایه و برادر به سمت ما شتافت به همکاری با افغانستان، حضور آمریکا در خاک ما را (با وجود اختلافاتی که با هم داشتند) پذیرفت. کمک مالی داد. کمک بازسازی داد. جوانان ما را به تعلیم پذیرفت. و همکاری کرد و حضور آمریکا را مانع همکاری با افغانستان ندانست. به همین دلیل هم من در روزهای اول کارم، موفق بودم. از حق نگذریم آمریکا در آغاز کار، تا زمانی که من رئیسجمهور بودم، چیزی که ما به ایشان میگفتیم در مورد ایران میپذیرفتند و از افغانستان بهعنوان یک سکو علیه ایران استفاده نکردند. نه آنها چنین کردند و نه ما اجازه دادیم که این کار صورت پذیرد. پس به همین ترتیب رابطه افغانستان و ایران و رابطه افغانستان و آمریکا و رابطه سه جانبه ما (با وجود خرابی رابطه ایران و آمریکا در فضای دیگری بیرون از افغانستان که شدید بود) مانع همکاری افغانستان و ایران نشد. این، طراوت [= آمادگی و قدرت انطباق] ایران را نشان میداد. ایران میدانست که ما مشکل داریم، آن مشکل را پذیرفته و با ما همکاری کرد.
سردبیر: از فرمایش شما اینطور استنباط میکنم که بحران جاری در خاورمیانه و منطقه غرب آسیا عمدتاً یک بحرانی است بین غرب و آمریکا و کشورهای این منطقه.
کرزی: من به شما بگویم که بحران جاری در خاورمیانه و افغانستان و فراتر، در حالیکه شاید عوامل داخلی هم داشته باشد (که همه ما نقصهایی داریم، عیبهایی داریم، مشکلات داریم)، ولی اساسِ مشکل بیرونی است.
سردبیر: انگیزه اینها چیست؟ یعنی چرا این دعوا و این بحران در شرق آسیا نیست، در مناطق دیگر نیست؟
کرزی: واضح است. [اینجا] منطقه استراتژیک است. منابع بزرگ انرژی در اینجا هست. گاز هست. نفت هست و در وسط دنیا قرار دارد.
سردبیر: میگویید این بحران ریشه خارجی دارد ولی مقبولیت داخلی هم دارد. پایگاه داخلی هم دارد. برای اینکه این پایگاه داخلی را بر روی بحران خارجی ببندیم و آنها را ناکام کنیم چه پیشنهادی دارید؟
کرزی: دو پیشنهاد: یکی اینکه بالأخره باید به این برسیم که مشکلات خودمان را خودمان باید حل کنیم، این مشکل اگر داخلی هست اگر خارجی است، باید با اراده خودمان حل شود. پذیرفتن دست دیگر از جاهای دور دیدیم که باعث حل مشکل ما نشد. بلکه مشکلات ما را بیشتر کرد. پس در داخل هر کشور مثلاً افغانستان ما باید «اراده ملی» خود را به نمایش گذاریم. از طریق وفاق ملی، از طریق مراجع تاریخی و مراجعه به اصول زندگی خودمان و از طریق جلب همکاری کشورهایی که خوبی ما برایشان خوب است. بدی و نقص ما برایشان نقص ایجاد میکند، زمینه همکاری را فعال کنیم تا افغانستان به امید خدا آرام شود. پس حاکمیت ملی، اصل است.
سردبیر: اگر حاکمیت ملی و منافع ملی را تقویت کنیم، میتوان از چالشهای بیرونی عبور کرد؟
کرزی: بدون شک ایران توانست این کار را بکند. ایران حاکمیت ملی خود را به نمایش گذاشت. مشکلات عظیمی را پذیرفت و در آخر دیدیم که غرب، چین، روس با ایران به مذاکره نشستند و قرارداد مهمی [برجام] را امضا کردند. امروز که آمریکا دارد یا صحبتش را میکند یا کوشش میکند تا از آن قرارداد بیرون رود، ایران منزوی نشد. آمریکا منزوی شد. اروپا با شما ایستاد. انگلیس طرفدار شما شد. اتحادیه اروپا به طرفداری شما صحبت کرد. فرانسه به طرفداری شما صحبت کرد. روسیه به طرفداری شما صحبت کرد. چین به طرفداری شما صحبت کرد. فقط آمریکا ماند که نیت دیگر و صحبت دیگری است. پس اتکا به حاکمیت ملی و تدبیر درست باعث حل مشکل ما میشود. و ما مردم افغانستان هم بالأخره باید این کار را بکنیم.
سردبیر: چشمانداز مناسبات ایران و افغانستان را در آینده چطور میبینید؟
کرزی: بسیار عالی بسیار خوب و بسیار رو به رونق و پیشرفت و سرسبزی و خرمی
سردبیر: از اینکه حوصله کردید به سؤالات ما پاسخ دادید خیلی ممنون هستم و از اینکه به اسم فصلنامه مطالعات سیاست خارجی توانستیم با شما گفتگو داشته باشیم خوشحالتریم، امیدوارم این گفتگو و این همفکری، زمینه همکاریهای بهتری بین دو ملت و دو دولت را فراهم آورد. انشاءالله
کرزی: حتماً انشاءالله
تعداد مشاهده: 1075