مطالبات وطیفبندی جریانهای سیاسی کُرد در سوریه
عُمراوسی
عمر اوسی سیاستمدار کُرد سوری، در سال ۱۹۵۸ میلادی در شهر کردنشین قامیشلو به دنیا آمد. او در رشتهی مهندسی شیمی تحصیل کرده است. اوسی، در سه دههی اخیر به عنوان یک فعال سیاسی کُرد سوریه، برخلاف بسیاری دیگر از سیاستمداران کُرد، راه دمشق را پیش گرفته و به عنوان نمایندهی مردم قامیشلو به مجلس قانونگذاری این کشور راه یافته است. تاکنون چندین بار به منظور حل مشکلات کردها در سوریه، پیشنهادها و طرحهایی به بشار اسد، رئیس جمهور سوریه، ارائه داده و معتقد است که کُردها برای گذر از چالشهای موجود باید با دولت در تعامل و گفتوگو باشند. عمر اوسی همواره یکی از اعضای هیأت دولت سوریه برای مذاکرات ژنو بوده و گروهی به نام ابتکار عمل میهنی کُردهای سوریه راه انداخته است. او گروههای کُرد فعال در سوریه را در سه طیف مجزا ارزیابی میکند. دستهی نخست، کسانی هستند که بر اساس اندیشههای ملی گرایی دمکراتیک و بر اساس دیدگاههای اوجالان فعالیت میکنند. مهمترین حزب این طیف، حزب اتحاد دمکراتیک کردهای سوریه (PYD) است، این طیف، خواهان ایجاد یک فدرالیسم گسترده در شمال سوریه است که نه فقط کردها، بلکه اعراب، آشوریها و ترکمانها را هم در بر بگیرد. دستهی دوم، جریان موسوم به مجلس میهنی کردها در سوریه (ENKS) است که مهمترین حزب آن الپارتی است و این جریان نزدیک به مسعود بارزانی است و با مخالفان سوری نیز ارتباط دارد. این گروه نیز خواهان یک فدرالیسم کُردی است. اوسی میگوید هر دو گروه باید درک روشنتری از وضعیت و موقعیت کردها در سوریه داشته باشند و به خاطر داشته باشند که برداشتن سنگ بزرگ، علامت نزدن است. اما جریان سوم نیز مخالفان داخلی در دمشق هستند که اوسی، خود نیز یکی از آنان است این جریان خواهان اصلاحات در قانون اساسی سوریه و توجه به مطالبات کردها است و معتقد است باید در متن قانون اساسی، بر موجودیت کردها و اصالت آنان، به عنوان جزء دوم تشکیل دهندهی جامعه و کشور سوریه، به رسمیت شناخته شوند و حقوق فرهنگی و سیاسی آنان در کنار مسألهی زبان کُردی مورد توجه قرار بگیرد. فصلنامه مطالعات سیاست خارجی تهران در گفتوگو با این سیاستمدار کُرد توانسته پرسشهای متعددی را مطرح و برای آن نیز پاسخ دریافت کند که توجه بدانها نیز برای مخاطبان محترم خالی از لطف نخواهد بود.
کلمات کلیدی:سوریه، ترکیه، بشار اسد، حقوق کُردها، قانون اساسی سوریه
فصلنامه تهران: لطفاً در آغاز این گفتوگو، به عنوان مقدمه در خصوص مسائل کلان کُردها در سوریه و ویژگیهای سیاسی، فرهنگی و جغرافیایی آن توضیحاتی ارائه بفرمایید.
عمر اوسی: کردها بخش مهمی از ملت سوریه و پارهای از تاریخ و جغرافیای مردمی این کشور هستند. و برخلاف برخی ادعاها، کردهای سوریه مهاجر نیستند و از اهالی اصلی این کشور به شمار میروند. شخصیتهای بزرگی از میان آنها برخاستهاند و در برابر حضور اشغالگرانهی فرانسویها به شکل جوانمردانه مبارزه کردهاند.
یوسف العظمه، وزیر دفاع سوریه در دورانی که فرانسه سوریه را اشغال کرده بود، به عنوان یک شخصیت کُرد سوری، نقش مهمی در مبارزه با اشغالگران ایفا کرد. هنوز هم برخی از اعضای خاندان یوسف العظمه در دمشق زندگی میکنند و او به عنوان یک شخصیت ملی در تاریخ معاصر سوریه نقش مهمی ایفا کرده است. او همراه با سیصد تن از افراد خود در میسَلون در غرب دمشق با کمترین امکانات نظامی با فرانسویها مقابله کرد. او نمیخواست ژنرال هانری گوروی فرانسوی بدون مقاومت وارد دمشق شود و به همراه افرادش تحت امرش در درگیری با نیروهای فرانسه به شهادت رسید.
ابراهیم هنانو از دیگر شخصیتهای مهم کُرد سوریه از منطقه جبال الزاویه و کوهستان کورمانج است که در برابر فرانسویان ایستادگی کرد و جنگید.
محمد علی العابد، نخستین رئیس جمهور سوریه، نیز یک کُرد بود در دهههای چهل و پنجاه سدهی بیستم نیز چندین چهرهی سیاسی از میان کردهای سوری برخاستند. همچنین در حوزهی علوم دینی، ادبیات عربی، فعالیتهای فرهنگی و هنر، کردها نقش مهمی در تاریخ معاصر سوریه داشتهاند.
این مقدمه را عرض کردم که بگویم کردها، بخشی از ساختار سیاسی، اجتماعی و تاریخی سوریه هستند و در تاریخ تمدن و تحولات فکری این کشور نقش مهمی داشتهاند و در حوزههای اقتصادی، سیاسی، فکری و نظامی، همواره فعال و پویا بودهاند. در سال ۱۹۵۷ میلادی کردها نخستین حزب خود را در سوریه به نام «حزب الدیموقراطی الکردی فی السوریا» تأسیس کردند. در سال ۱۹۶۲ میلادی در دوران جدایی سوریه از مصر، که از آن به نام دوران انفصال یاد میشود، یک حملهی شوونیستی عربی علیه کردهای سوریه آغاز شد و اقدامات آن دوران موجب آن شد که بسیاری از کردها در سوریه فاقد شناسنامه و حقوق شهروندی باشند.
در آن دوران مصائب و مشکلاتی برای کُردها به وجود آمد که تا همین اواخر و تا سال ۲۰۱۱ میلادی، یعنی تا آغاز بحران سوریه، ادامه پیدا کرد. در سال ۲۰۱۱ میلادی خوشبختانه بشار اسد به آن نگرشهای تند پایان داد و بیش از یکصد هزار نفر از کردها در سوریه شناسنامه دریافت کردند.
بر اساس یک آمار کلی میتوانیم بگوییم در سوریه نزدیک به سه میلیون نفر کُرد زندگی میکنند که بخش اعظم این جمعیت در شهرها و روستاهای شرق فرات و در جزیره به سر میبرند؛ در منطقهی رود دجله، دیرک، عندیور، تربسپی، قامیشلو، عامودا و سرکانی یا رأس العین تا عین العرب یا کوبانی. در این منطقه یک میلیون نفر از کردها زندگی میکنند. یک میلیون نفر نیز در غرب فرات و عفرین هستند و یک میلیون نفر از کردها نیز در دمشق زندگی میکنند. بسیاری از آنان از خانوادههای همان کردهایی هستند که با صلاح الدین ایوبی به دمشق رفتهاند.
همچنان که میدانید صلاح الدین ایوبی هم یک سردار کُرد بوده و بخش قابل توجهی از سپاهیان او از کردها بودند. ما آنها را کردهای شامی مینامیم. بخشی از کردهای مقیم دمشق همانهایی هستند که بههمراه صلاح الدین ایوبی به این شهر آمدند و بخشی هم از کردهایی هستند که در جستجوی کار و فعالیت قتصادی و اداری از قامیشلو، کوبانی و مناطق دیگر به دمشق آمده و در این شهر زندگی میکنند. نزدیک به دویست هزار نفر از کردها هم در حلب و در بخشهای شیخ مقصود و اشرفیه زندگی میکنند. کردها در غرب جزیره و در شهرهای کردنشین شرق و غرب فرات و کوبانی و مناطق دیگر، همه به زبان کُردی کورمانجی تکلم میکنند. بخش قابل توجهی از کردهایی هم که از آن مناطق به پایتخت سوریه آمدهاند همچنان به زبان کُردی تکلم میکنند اما متأسفانه نزدیک به هشتاد درصد از کردهای شامی، کُردی را از یاد برده و فقط به زبان عربی حرف میزنند اما در مطالبات کُردی و حوزههای سیاسی، نقش قابل توجهی دارند.
در هر صورت در متن قانون اساسی سوریه، متأسفانه بند و مادهای وجود ندارد که نشان دهد موجودیت کردها در سوریه پذیرفته شده و به رسمیت شناخته شدهاند. یکی دیگر از مشکلات ما به عنوان کردهای سوریه این است که ما فاقد یک جغرافیای یکپارچه و یکتکه هستیم و مرزبندیهای دوران سایکس پیکو و لوزان، به شکلی صورت گرفته که مناطق کُردی را از هم جدا کرده و در سوریه نیز این خط کشی باعث شده که سه منطقهی کردنشین جزیره، کوبانی و عفرین، از هم جدا و منفصل باشند. از دیگر سو، بخش مهمی از کردها در دمشق هستند و در نتیجه کردها بر اساس این وضعیت جغرافیایی، در کنار هم نیستند. از آنجایی که کردهای سوریه در منطقه، از لحاظ جمعیتی پس از کردهای ترکیه، ایران و اقلیم کردستان در پلهی چهارم قرار دارند و دارای جغرافیای یکپارچه نیستند، خیلی وقتها به مشکلات آنان به اندازهی کافی توجه نشده است.
فصلنامه تهران: شما به عنوان یک سیاستمدار کُرد سوری و نمایندهی مجلس در دمشق، با رئیس جمهور، نخست وزیر و مقامات عالیرتبهی نظام سیاسی سوریه در ارتباط بودهاید. مواجهه و رویکرد آنان با کردها و مطالبات کُردی چگونه است؟ به ویژه خود جناب بشار اسد چه دیدگاهی نسبت به «مسائل کُردی» دارد؟
عمر اوسی: به باور من، سؤال مهمی است و باید به روشنی بگویم که من تاکنون چند بار با جناب رئیسجمهور بشار اسد دیدار کردهام و به شکل مکتوب، طرحها و پیشنهادهایی در مورد مسألهی کُردی به ایشان دادهام و تحلیلهای خود را با شخص رئیس جمهور در میان نهادهام و به تفصیل از این صحبت کردهام که مشکلات کردها در سوریه از طریق چه راهکار و تمهیداتی حل شوند. اما متأسفانه فعلا جوابی نگرفتهام. دل و ذهن رئیس جمهور نسبت به مسائل و مطالبات کردها باز است.
به خوبی به خاطر دارم که در آغاز بحران سوریه، ایشان هواپیمایی به قامیشلو فرستاد و از سران و نمایندگان ۱۲ جریان و حزب سیاسی کُرد دعوت کرد تا برای طرح مطالبات و خواستههای خود به دمشق بیایند. معتقدم که در آن زمان، جناب بشار میخواست اصلاحاتی انجام دهد و به مطالبات کُردی به شکل جدی توجه کند. اما متأسفانه کُردها نیامدند و این دیدار را تحریم کردند. این یک اشتباه تاریخی بود. باید به دیدار جناب رئیس جمهور میآمدند. اما متأسفانه برخی از احزاب کُردی با مخالفان سوری همراه شده بودند و تصور میکردند که بشار اسد رفتنی است و نظام سیاسی سوریه نیز سقوط میکند. اما همهی آنها بعدها فهمیدند که اشتباه کردهاند و قطعاً پشیمان هستند.
فصلنامه تهران: شما گفتید که همزمان با آغاز نخستین روزهای بحران سوریه، بشار اسد هواپیمایی به قامیشلو میفرستد و سران احزاب کُرد را برای گفتوگو و مذاکره به دمشق دعوت میکند، اما آنها دعوت اسد را رد میکنند. همین نکته را در گفتوگو با برخی دیگر از سران احزاب کُرد شنیدهایم و آنها نیز به این موضوع اشاره کردهاند اما برخی از آنان از تصمیم آن روز پشیمان هستند. از دیگر سو، سیاستمداران دیگری نیز هستند که معتقدند آن هواپیما خیلی دیر به قامیشلو فرستاده شده و بشار اسد باید چند سال قبل از آن با کردها مذاکره میکرد. نظر شما چیست؟
عمر اوسی: یک ضرب المثل عربی میگوید: أن تصل متأخراً خیر من أن لاتصل أبداً. یعنی دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است! اغلب سران احزاب و جریانات کُرد سوری از رفقا و برادران من هستند و احترام آنها واجب است. اما بگذارید برای شما شفاف و جسورانه بگویم برخی از این آقایانی که خود را رهبر کُرد مینامند، حاضر بودند به شکل پنهانی به دیدار مقامات امنیتی سرویس اطلاعاتی و استخبارات بروند و با آنها گفتوگو کنند اما وقتی که رئیس جمهور، هواپیما به دنبالشان فرستاد، به راحتی درخواست او را رد کردند. این چه معنایی دارد؟ ما باید در برابر ملت کُرد شفاف و صادق باشیم و به دنبال امتیازگیریهای بیمعنی نباشیم. کُردها باید پیش از هر چیز در سوریه، اختلافات داخلی خود را حل کنند و به وحدت انسجام برسند و بر سر یک الگو و مجموعهای از مطالبات عینی و معقول به توافق برسند که دولت هم بتواند خواستهی آنها را بپذیرد. اگر همهی ما به عنوان یک گروه و با یک خواستهی روشن و مشترک به دمشق برویم و درخواست گفتوگو و مذاکره کنیم، میتوانیم به نتیجه برسیم. ما باید هوشمندانه رفتار کنیم و درست تصمیم بگیریم و از حقوق و مطالباتمان دفاع کنیم. دولت سوریه هم وقتی ببیند که کردها همگی با یک هدف و آرمان گرد هم آمدهاند، ناچار است به خواستههای ما توجه کند و حقوق مشروع ما را بدهد. اما متأسفانه همچنان که میبینید متحد نیستیم و تنش و دعوای داخلی ما همچنان ادامه دارد. رهبران کُرد حاضرند بهشکل پنهانی با مسؤولان اطلاعات و استخبارات سوریه دیدار کنند اما در عیان و آشکار، دم از ضرورت استقلال کردها میزنند.
اگر به اختلاف داخلی ادامه دهیم و هر کسی ساز خود را بنوازد، در این صورت بعید نیست دشمنان ما در شرق فرات نفوذ کنند و مصیبت بر سرمان بیاید و ما را از سرزمین خودمان بیرون برانند. شما اگر تاریخ را مطالعه کنید میبینید که ترکها به عنوان تورانی و عثمانی، وقتی که وارد منطقهای شدهاند، در آنجا رحل اقامت دائم افکندهاند و بیرون نرفتهاند. نمونهی آن را در شمال قبرس ببینید، نمونهی آن را در اشغال بندر اسکندرون سوریه و اشغال شهر کردنشین عفرین ببینید. همین الان در عفرین به دنبال تدریس زبان ترکی و زدودن زبان کُردی و عربی هستند.
فصلنامه تهران: آیا همهی جریانات سیاسی کُردی در مورد ارتباط با دمشق و مطالبات کُردی، دیدگاه واحدی دارند؟
عمر اوسی: خیر، اگر بخواهیم به شکل روشن و شفاف آنها را دسته بندی کنیم، باید بگوییم سه جریان متفاوت کُردی در سوریه در حال فعالیت هستند؛
دستهی نخست، دوستان و برادرانی هستند که بر اساس اندیشههای ملیگرایی دمکراتیک و بر اساس دیدگاههای اوجالان فعالیت میکنند. مهمترین حزب این طیف، حزب اتحاد دمکراتیک کردهای سوریه (PYD) است که شاخهی نظامی خود را هم به عنوان یگانهای مدافع خلق (YPG) معرفی کرده و حالا با همراهی اعراب و مسیحیان، نهاد گستردهتری به نام شورای سوریه دمکراتیک را تأسیس کرده که یک نیروی دفاعی مشترک به نام نیروی سوریه دمکراتیک (HSD) دارد. این طیف، خواهان ایجاد یک فدرالیسم گسترده برای شمال سوریه است که نه فقط کردها، بلکه اعراب، آشوریها و ترکمانها را هم در بر بگیرد. این در حالی است که طرح فدرالیسم برای سوریه، انطباق چندانی با شرایط جغرافیایی، سیاسی و دموگرافی سوریه ندارد و رسیدن به چنین مقصودی به باور من دشوار است.
دستهی دوم، جریان موسوم به شورای میهنی کردها در سوریه (ENKS) است که مهمترین حزب آن الپارتی است و این جریان نزدیک به مسعود بارزانی است و با مخالفان سوری نیز ارتباط دارد. این گروه نیز خواهان یک فدرالیسم کُردی است. من معتقدم که هر دو گروه، باید درک روشنتری از وضعیت و موقعیت کردها در سوریه داشته باشند و به خاطر داشته باشند که برداشتن سنگ بزرگ، علامت نزدن است و باید خواستههای ما امکان تحقق داشته باشند.
اما جریان سوم نیز مخالفان داخلی در دمشق هستند که من نیز یکی از آنان هستم ما خواهان اصلاحات در قانون اساسی سوریه و توجه به مطالبات کردها هستیم و معتقدیم که باید در متن قانون اساسی، موجودیت کردها و اصالت آنان به رسمیت شناخته شود و حقوق فرهنگی و سیاسی آنان در کنار مسألهی زبان کُردی مورد توجه قرار بگیرد.
در حال حاضر بین این سه جریان کُردی، گونهای از اختلاف نظر وجود دارد. به موازات آن، در حزب بعث سوریه نیز افراد و مسؤولانی هستند که از طرح مسائل و مطالبات کردی ناخشنود هستند و نمیخواهند به حقوق کردها توجه شود و با نگرش ناسیونالیستی به نظام سیاسی و اجتماعی کشور مینگرند. آنها طرفدار این هستند که کردها به دنبال طرحها و خواستههای بسیار بزرگ و اغراقآمیز و غیرقابل تحقق باشند که بتوانند کردها را به آمریکا و اسرائیل بچسبانند.
من معتقدم از آن جایی که به شکل واقعی، دوستان حزب اتحاد دمکراتیک و شورای دمکراتیک، به شکل عملی، بیشترین قدرت را در اختیار دارند، باید با دولت مرکزی سوریه گفتوگو کنند و تلاش کنند مسائل را از راه مذاکره حل کنند. من با ولید المعلم، وزیر امور خارجه، و فیصل مقداد، معاون او، و دیگران صحبت کردم و به آنها گفتم که مطلوبترین راه برای مقابله با تهدیدات ترکیه، این است که دمشق با برادران کُرد، به شکل جدی مذاکره کند و مشکل را از داخل حل کنیم. لازم است همهی ما به یاد داشته باشیم که ترکیه دارای یک سنت سیاسی اشغالگری است و در چهارچوب اسناد قدیمی خود موسوم به میثاق ملی، از دریای سپید(مدیترانه) تا شرق فرات و رود دجله را از انضمامات خود میداند و نباید اجازه دهیم سناریوی عفرین تکرار شود.
فصلنامه تهران: حالا که تقریبا جنگ در سوریه پایان یافته و به شکل نسبی، ثبات و امنیت در بسیاری از مناطق سوریه به وجود آمده، صحبت از روند سیاسی به میان میآید و گفته میشود که سوریه باید در کنار بازسازی خرابیهای پس از جنگ، به فکر اصلاحات سیاسی نیز باشد. به نظر شما، تا چه اندازه ممکن است که در جریان اصلاحات سیاسی، شاهد تغییرات جدی در سوریه باشیم.
عمر اوسی: حزب بعث در سوریه، یک حزب قدرتمند و دارای ریشهی تاریخی است و شخصاً باور نمیکنم که در چهارچوب اصلاحات و تغییرات سیاسی، گزینهای همچون برچیدن حزب بعث به میان بیاید. اما بدون شک، این حزب نیاز به تغییرات و اصلاحات جدی دارد. باید راه باز شود برای این که اجزاء و گروههای مختلف اجتماعی، سیاسی، قومی و دینی در سوریه، از توان و امکان آن برخودار باشند که خواستههای خود را مطرح کنند. قطعاً در حوزهی اقتصادی نیز به اصلاحات گسترده نیاز داریم. بویژه باید در برابر فساد مالی، مبارزه جدی صورت بگیرد. لازم است به آزادیهای فردی و اجتماعی بها داده شود و سوریه در مسیر دموکراسی پیش رود. بر این باورم که رویکرد و قرائت اسلامی سلفیها و در همان حال قرائت اخوانیها برای ادارهی حکومت در سوریه مناسب نیست و مردم سوریه نمیتوانند آنان را تحمل کنند. لذا باید نظام موجود، راه را برای اصلاحات باز کند و قانون اساسی به شکل معقول، بازنویسی شود. حزب بعث باید اجازه دهد که احزاب و جریانات دیگر نیز به عنوان شرکای قدرت، در ساختار سیاسی کشور سهیم شوند و نظام سیاسی سوریه به شکل لائیک و دمکراتیک اداره شود.
فصلنامه تهران: ارزیابی شما در مورد نظام انتخاباتی سوریه چیست؟ برخی از مخالفان و منتقدان بر این باورند که در انتخابات پیشین ریاست جمهوری، بشار اسد به مخالفان خارج از کشور حق نداد نامزد شوند و لازم است در انتخابات آتی ریاست جمهوری، تغییرات جدی به وجود بیاید. از جمله این که خواهان امکان نظارت بینالمللی بر روند برگزاری انتخابات هستند و همچنین خواستار آن هستند که بشار اسد، در دورهی بعدی انتخابات نامزد نشود. شما در این مورد چه فکر میکنید؟
عمر اوسی: ما به عنوان ملت سوریه، بشار اسد را فقط در قامت رئیس جمهور کشور نمیبینیم. او اسوهی مبارزه با تروریسم است. این یک حقیقت انکارناپذیر است. بشار اسد نماد وحدت سوریه است و اگر احیاناً (خدایی نکرده) بشار نماند، وحدت کشور از میان میرود و سوریه تجزیه میشود. اما در مورد انتخابات، باید بگویم که در سال ۲۰۲۰ میلادی، دوران چهار ساله پارلمان سوریه به پایان میرسد و انتخابات باید برگزار شود. در سال ۲۰۲۱ هم انتخابات ریاست جمهوری برگزار خواهد شد. مخالفان هر چه میخواهند بگویند. اما مردم سوریه حق دارند در انتخابات شرکت کنند و رأی بدهند و نظارت بینالمللی نیز امر مذمومی نیست.
احتمالاً در مکانیسم فعالیت پارلمان، تغییراتی صورت میگیرد و به تبع آن، تغییراتی هم در کابینه صورت خواهد گرفت. در مورد انتخابات ریاست جمهوری نیز، قطعاً بشاراسد حق دارد خود را نامزد کند و پیشبینی من این است که با رأی اکثریت مردم برگزیده خواهد شد.
فصلنامه تهران: شما در مورد خطرات ورود ترکیه به شرق فرات و گذشتهی تورانیان و عثمانیان صحبت کردید. اجازه بدهید سؤالی را در مورد روابط فعلی و آتی آنکارا و دمشق مطرح کنیم. میدانید که در مدت اخیر، رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه، به توصیهی ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه، این موضوع را طرح کرده که ترکیه و سوریه میتوانند بر اساس مبانی و محتوای توافقنامهی امنیتی آدانا، روابط خود را به سمت عادیسازی و همکاری ببرند. لطفاً در مورد این توافقنامه برایما صحبت کنید. آیا سند همکاری امنیتی آدانا، قابلیت آن را دارد که به نقطهی تحول و ایستگاهی جدید برای عادیسازی روابط آنکارا و دمشق تبدیل شود؟
عمر اوسی: اولاً بیست سال از زمان امضای توافقنامهی آدانا سپری شده است. این توافقنامه در سال ۱۹۹۸ میلادی امضاء شده بود. دوم این که متن آدانا، سند همکاری و توافق رسمی بین دولت ترکیه و دولت سوریه نیست و صرفاً عبارت از یک پروتکل مشترک بین دو سرویس اطلاعاتی و امنیتی آنکارا و دمشق است و نمیتواند مبنایی برای عادی سازی روابط و توسعهی روابط باشد. این صرفا پروتکل سادهای بین سرویس اطلاعاتی میت ترکیه و استخبارات سوریه است و در پارلمان دو کشور و هیأت دولت دو کشور به تصویب نرسیده و تفاوت فراوانی با یک سند شامل و کامل حقوقی و دولتی و سیاسی دارد. این پروتکل به منظور همکاری امنیتی سرویس اطلاعاتی دو کشور امضا شده و این در حالی است که خود ترکیه، دهها بار، امنیت سوریه و حاکمیت سیاسی سوریه را زیر پا نهاده و بنابراین نشان داده که حتی نمیتواند به یک پروتکل سادهی امنیتی پایبند باشد. همین الان، ترکیه به عنوان یک کشور اشغالگر در جرابلیس، الباب، راعی، عفرین و ادلب سوریه، به شکل غیرقانونی و بدون اجازه وارد شده و با نیروهای نظامی خود خاک سوریه را اشغال کرده است. در چنین شرایطی ترکیه چگونه میتواند از همکاری اطلاعاتی و امنیتی و عادیسازی روابط دم بزند؟ وقتی که ترکیه حاکمیت سیاسی سوریه را نادیده گرفته، همکاری چه معنایی دارد؟ به همین دلیل وزارت امور خارجه سوریه به شکل معقولی پاسخ ترکیه را داد و اعلام کرد: بله میتوانیم به توافق آدانا بازگردیم اما گام نخست و شرط اول، این است که ترکیه نیروهای اشغالگر خود را از کشور ما بیرون ببرد و به حاکمیت سیاسی ما احترام بگذارد. من شخصاً از این منظر نگاه میکنم که ظاهراً همپیمان و متفق ما روسیه، به دنبال آن است که ترکیه و سوریه را به هم نزدیک کند. اما روسیه نیز باید این واقعیت را بپذیرد که چنین چیزی بدون خروج اشغالگران ترکیه از سوریه، ناممکن است.
شنیدهاید که می گویند در دنیای سیاست، دوست و دشمن دائمی وجود ندارد. این مسأله برای ما کردها تبعات خاصی داشته و دارد. به عنوان مثال، کشورهای مختلف در مورد مسائل مختلف، اختلاف نظر دارند اما وقتی که نوبت به موضوع کردها میرسد میتوانند توافق کنند. همین الان اگر اردوغان برای ورود به شرق فرات، از دونالد ترامپ چراغ سبز میگرفت، محال بود از توافق آدانا حرف بزند. بنابراین باز هم میگویم توافق آدانا یک سند همکاری سیاسی نیست و ترکیه اگر برای عادیسازی رابطه با سوریه، تصمیم و ارادهی جدی داشته باشد، باید پیش از هر چیز نیروهای خود را از خاک سوریه خارج کند.
فصلنامه تهران: ترکیه همزمان با توافق آدانا و طرح خواستهی ارتباط با دمشق، در مورد منطقهی امن و نوار امن نیز صحبت میکند و بر این باور است که باید در شمال سوریه منطقهی امن تشکیل شود و کنترل آن در اختیار نیروهای نظامی ترکیه باشد. نگرش شما به این طرح چیست؟
عمر اوسی: همین الان در حسکه و قامیشلو نیروهای نظامی تحت فرمان دولت سوریه حضور دارند و قطعاً میتوانند در همکاری با کردها امنیت آن مناطق را حفظ کنند. تصور بنده این است که معقولترین و مطلوبترین راه برای ایجاد منطقه امن و حفظ امنیت مناطق شمال سوریه و به ویژه شرق فرات این است که کردها با دولت سوریه گفتوگو و مذاکره کنند و برای کنترل آن مناطق به توافق پایدار دست پیدا کنند. من از رفقایم در شورای سوریه دمکراتیک و نیروهای سوریه دمکراتیک میخواهم که حتماً با دولت مذاکره کنند. این واقعیت را بپذیرند که شرق فرات بخشی از خاک سوریه و جغرافیای سیاسی سوریه است و دولت حق دارد در آن جا نیرو داشته باشد و اگر در آن مناطق پرچم سوریه را به اهتزاز دربیاورند، میتوانند در چهارچوب همکاری با دولت سوریه، روسیه و ایران، امنیت آن مناطق را به خوبی حفظ کنند. در غیر این صورت، قطعاً خطر ورود اشغالگرانهی ترکیه وجود خواهد داشت.
فصلنامه تهران: در سال ۲۰۱۸ میلادی، کردها دو بار با دولت سوریه مذاکره کردند. در یکی از مذاکرات، مقامات دمشق از کردها خواستند زمینهی آن را فراهم کنند که انتخابات شوراهای استانی، در مناطق کردنشین هم برگزار شود. اما آنان از قبول این پیشنهاد سر باز زدند و اجازه ندادند انتخابات برگزار شود. شما تصمیم نهادهای سیاسی و اجرایی کُرد سوریه در ممانعت از برگزاری انتخابات شوراهای استانی را چگونه ارزیابی میکنید؟
عمر اوسی: من فکر میکنم یک تصمیم اشتباه بود. باید اجازه میدادند انتخابات برگزار شود. خواهش من از تمام دوستان و برادرانم در تمام احزاب و گروههای سیاسی کُردی، این است که در تمام مواضع سیاسی خود تجدیدنظر کنند. تخممرغهای خود را در سبد آمریکا نگذارند. ما نباید امیدی به آمریکا و فرانسه و انگلیس داشته باشیم. قطعاً آنها به دنبال فریب دادن کردها هستند و لازم است مسیر سیاسی ما به شکل ملی و مرتبط با دولت مرکزی سوریه باشد. هر تصمیم اشتباهی که اتخاذ کنیم، ضرر و آسیب آن به کردهای سوریه میرسد. نباید خطا و اشتباه عفرین را مجدداً تکرار کنیم و اجازه دهیم که سرزمین ما به دست بیگانگان بیفتد. باید با دولت خودمان گفتوگو کنیم، بر روی مسائل مختلف مذاکره کنیم و اجازه بدهیم که دولت در شرق فرات در حوزههای نظامی، اداری و اجرایی، حضور داشته باشد و صد البته دولت هم باید قدم بردارد و به حقوق و مطالبات روای کردها توجه کند.
به نظر من کُردهای سوریه به دنبال جدایی و تجزیه نیستند و میخواهند در چهارچوب مرزهای سوریه، پیگیر مطالبات و حقوق خود باشند. کردها نباید تاریخ را از یاد ببرند. تمام جریانات کُردی در عراق، ایران و ترکیه، بارها قربانی ائتلاف آنگلوساکسونی و سیاستهای آمریکا و انگلیس شدهاند و نباید اجازه دهند تاریخ تکرار شود. فرانسه، عربستان سعودی، مصر، کشورهای عربی منطقه و دیگران، برای ما کاری انجام نمیدهند. ما باید با دولت سوریه صحبت و مذاکره کرده و به توافق برسیم، توافقی که ضامن امنیت و ثبات مناطق ما باشد.
فصلنامه تهران: عبدالله اوجالان، رهبر پ.ک.ک، طی یک دوران طولانی و نزدیک به دو دهه در سوریه و لبنان حضور داشت و در دوران مرحوم حافظ اسد، رئیس جمهور پیشین سوریه، اوجالان از امکان فعالیت سیاسی، سازمانی و آموزشی برخوردار بود. اما بعدها شرایطی به وجود آمد که اوجالان در سال ۱۹۹۸ میلادی، از سوریه خارج شد. ظاهراً در آن دوران، جنابعالی هم دیدارهایی با اوجالان داشتهاید و با او در ارتباط هم بودهاید. لطفاً در مورد نگرش دولت سوریه به اوجالان برایمان توضیح دهید.
عمر اوسی: من سخنگوی دولت سوریه نیستم و اتفاقاً خیلی وقتها علیه تصمیمات غلط دولت، به تندی انتقاد کردهام. اما به عنوان یک شهروند کُرد، از منظر وجدان انسانی و دیدگاه منصفانه، در مورد عملکرد دولت سوریه در قبال جنبشهای کُردی، باید بگویم که تمام جنبشهای کُردی مورد حمایت سوریه بودهاند. سوریه سالها مقر اصلی برای ۳۶ جنبش آزادیخواه عربی و کُردی بود.
مرحوم حافظ اسد نه تنها برای احزاب و جریانات مختلف جنبش کُردی مشکلی ایجاد نکرد بلکه به همهی آنها پناه داد. از کاک مسعود بارزانی، رهبر حزب دموکرات کردستان، بگیر تا مام جلال طالبانی، رهبر اتحادیهی میهنی، و جناب اوجالان، رهبر پ.ک.ک، همهی آنان در سوریه دارای مأمن و فضای گسترده برای کار و فعالیت سیاسی بودند و کردها باید در نگرشی منصفانه و مبتنی بر وجدان، آن دوران را از یاد نبرند و به خاطر داشته باشند که سران جریانات کُردی در سوریه از شرایط مناسبی برای کار و فعالیت برخوردار بودند. همین الان هم شما اگر از جناب کاک مسعود بارزانی، دوستان و نزدیکان مرحوم مام جلال طالبانی، اعضای شورای رهبری پ.ک.ک در کوهستان قندیل، در مورد رویکردهای مرحوم حافظ اسد سؤال کنید، بدون تردید آنها با احترام، حمایتها و دیدگاههای مثبت او را به یاد خواهند آورد.
کردها در ترکیه، قتل و کشتار و حبس و شکنجه را تجربه کردهاند در عراق ،کردها قتلعام و مصایب بزرگ را از سر گذراندهاند. در ایران و در دوران هر دو شاه پهلوی، کردها بارها مورد هجوم قرار گرفتند اما در سوریه چنین شرایطی در میان نبود.
در مورد عبدالله اوجالان هم باید بگویم آن توطئهی بینالمللی که در سال ۱۹۹۸ میلادی علیه او شکل گرفت، قدرتی فراتر از توان تحمل سوریه داشت. واقعاً سوریه نمیتوانست در برابر آن شرایط ایستادگی کند و ناچار شد از اوجالان بخواهد خاک این کشور را ترک کند و همچنان که دیدید سازمان سیا و موساد، او را دستگیر کرده و تحویل ترکیه دادند و از ۲۰ سال پیش تاکنون در زندان جزیره ایمرالی به سر میبرد. در مورد او این نکته را هم اضافه میکنم که من با افتخار در آن دوران از نزدیک، نه به عنوان یک کادر و نیروری پ.ک.ک، بلکه به عنوان یک دوست، با ایشان در تماس و گفتوگو بودم و بارها در مورد مسائل استراتژیک بحث و گفتوگو کردیم.
در مورد مواضع و رویکرد سیاسی مرحوم حافظ اسد و فرزند او یعنی بشار اسد، رئیس جمهور فعلی سوریه، باید بگویم که آنان نگرش ناسیونالیستی ندارند و ضد کردها نیستند و در برابر «مسائل کُردی» ذهن و دل آنها باز است و ما کردها نیز باید به شکلی هوشمندانه، پیش از هر چیز به فکر آن باشیم که در سوریه مطالبات و خواستههای خودمان را از طریق مذاکره با دولت مرکزی پیگیری کنیم. خود من در سوریه به عنوان نمایندهی مجلس فعالیت میکنم و به مخالفان اسد نپیوستهام و در واقع به عنوان یک سیاستمدار مخالف داخلی و قانونی به فعالیت خود ادامه میدهم اما در دولت و نظام سیاسی بارها با برخوردهایی مواجه میشوم که ممکن است دلسرد کننده باشد اما من به آنها توجه نمیکنم. چرا که دیدگاه و رویکرد مثبت و امیدبخش جناب رئیس جمهور، بشاراسد، را میشناسم و به کار و فعالیت خود ادامه میدهم.
فصلنامه تهران: شما معتقدید که مساحت، جغرافیا و شرایط خاص سوریه، برای ایجاد ساختار سیاسی فدرالیسم چندان مناسب نیست. به باور شما، بهتر است که سوریه با همین ساختار سیاسی و اجرایی موجود بماند یا این که تغییرات خاصی به وجود بیاید؟ نقش کردها در تغییرات پیشرو باید به چه کیفیتی باشد؟
عمر اوسی: من شخصاً به عنوان یک نمایندهی کُرد مجلس سوریه، بر روی این مسأله تأمل و تحقیق کردهام و طرحی هم بر کاغذ آورده و آن را به شخص رئیس جمهور تقدیم کردهام و ایشان در جریان این طرح نیز قرار دارد. من معتقدم که بهترین شیوه برای اداره سوریه، این است که کشور به شکل لامرکزی اداری، اداره شود. اگر در سوریه چنین ساختاری تأسیس شود، لازم است که در قانون اساسی کشور، به شکل شفاف، موجودیت کردها به رسمیت شناخته شود و هویت و حقوق و مطالبات آنان به عنوان دومین جزء اجتماعی مردم سوریه محترم و محفوظ نگاه داشته شود و حقوق سیاسی، فرهنگی و اقتصادی کردها در سوریه مورد توجه قرار بگیرد.
به عبارتی روشن، اجازه داده شود که در یک سوریهی یکپارچه و متحد، تحت حاکمیت سیاسی دولت سوریه، کردها نیز از حقوق خود برخوردار شوند و در مناطق کردنشین در مدارس، زبان کُردی در کنار زبان عربی تدریس شود و همچنین کردها در پارلمان، حکومت و نهادهای محلی سهم داشته باشند. به نظر من برآوردن این مطالبات برای دولت سوریه دشوار و ناممکن نیست و میتوان بر روی این اصول توافق کرد. اما اگر سنگ بزرگ برداریم، دولت مستقل کُردی بخواهیم یا خواهان ایجاد نظام سیاسی و اجرایی فدرالیستی شویم، این برای سوریه ممکن نیست. سوریه یک کشور متکثرالاقوام است و شرایط خاصی دارد که نمیتوان در آن فدرالیسم تأسیس کرد.
قاعدتاً دشمنان سوریه خواهان آن هستند که این کشور به ده سوریهی کوچک تقسیم شود. پس لازم است که با چنین ایدهای مقابله شود و کردها نیز بر سر این مسأله توافق کنند که پیش از هر چیز، قانون اساسی اصلاح شود و در متن قانون، موجودیت کردها به شکل رسمی و قانونی پذیرفته شود و سپس در نظام سیاسی و اجرایی غیرمرکزی ادارای، حقوق و مطالبات خود را به دست بیاورند و آنها نیز در ادارهی امور کشور سهم داشته باشند.
فصلنامه تهران: پیشتر نام رسمیکشور شما «دولت سوریه» بوده که بعدها به نام «جمهوری عربی سوریه» تغییر یافته است. بسیاری از سیاستمداران کُرد بر این باورند که نام رسمیکنونی سوریه یعنی «جمهوری عربی سوریه» با تکثر قومی و فرهنگی جامعهی سوریه منطبق نیست. شما در این مورد چه فکر میکنید؟
عمر اوسی: من به عنوان یک شهروند سوری، کشورم را دوست دارم اما زبان و فرهنگ کُردیام را هم دوست دارم. به همین دلیل معتقدم که اگر نام رسمیکشور تغییر پیدا کند و به نام دولت سوریه یا جمهوری سوریه شناخته شود، مطلوبتر و بهتر است. وقتی که میگوییم جمهوری عربی سوریه، در واقع، دیگر اقوام سوریه نادیده گرفته میشوند. من امیدوارم در متن قانون اساسی آینده این مسأله به شکل جدی مورد بحث و تأمل قرار بگیرد و پسوند عربی حذف شود. چنین چیزی به معنی پذیرفتن دیگران نیز هست و برای سوریه، منبع خیر و مصلحت خواهد بود. البته لازم میبینم باز هم تأکید کنم که علاوه بر تغییر نام، لازم است در متن قانون اساسی هم به شکل روشن، موجودیت کردها به عنوان جزء دوم ملت سوریه به رسمیت شناخته شوند.
فصلنامه تهران: با آرزوی موفقیت و سپاس از مشارکت شما در این گفتوگو
تعداد مشاهده: 1240