ارزیابی محاسبات و رفتار گروههای کُرد سوریه در بحران این کشور
احمدسلیمان
احمد سلیمان در سال ۱۹۶۱ میلادی در شهر کردنشین عامودا در شمال سوریه به دنیا آمد. او در رشته زمین شناسی تحصیل و در شرکت ملی نفت سوریه فعالیت کرده است. وی در سال ۱۹۷۸ به عضویت شورای رهبری حزب دمکراسی پیشرو درآمد و از سال ۱۹۹۹ عضو دفتر سیاسی این حزب است. در سال ۲۰۱۲ ریاست شورای میهنی کردها در را برعهده گرفت. او در سال ۲۰۱۳ در جایگاه سخنگوی هیأت عالی کردها، برای حل اختلافات شورای میهنی و احزاب کُرد سوری نزدیک به پ.ک.ک نقش مهمی ایفا کرد. احمد سلیمان با نقد عملکرد جریان سیاسی در سوریه تأکید میکند: کاش در ابتدای بحران سوریه به جای آن که با ائتلاف معارضین سوری همراه شویم به دنبال مذاکره با حکومت اسد میرفتیم و با حکومت صحبت میکردیم. در این صورت شاید علاوه بر معضل کردها، بخش دیگری از معضلات کشور را نیز حل میکردیم
کلمات کلیدی: سوریه،حزب دموکراسی پیشرو کُرد، حزب اتحاد دمکراتیک(PYD)، پیشمرگه روژ، واحدهای مدافع خلق (YPG)
فصلنامه تهران: کردها در قرن بیستم دارای چه وضعیتی در ساختار سیاسی و اجتماعی سوریه بودند و در دهههای اخیر چه تغییراتی در این زمینه بوجود آمده است؟
احمد سلیمان: تحلیل وضعیت کردها در سوریه در قرن بیستم، ارتباط دقیقی با رویدادهای پس از جنگ جهانی اول و سایکس پیکو دارد. پس از تأسیس سوریه، این کشور در دست استعمارگران فرانسوی بود و قاعدتاً کردها نیز مانند دیگر اقوام سوریه حال و روز خوبی نداشتند. کردها نیز با اشغالگران فرانسوی جنگیدند. همچنان که در دوران سردار مسلمان کُرد، صلاح الدین ایوبی، کردها نقش مثبتی ایفا کرده بودند، در دوران مبارزه با استعمارگران و اشغالگران فرانسوی نیز مجدداً در کنار اعراب ایستادند و نقش تعیین کننده و مهمی داشتند. کردها جنبشهای محلی متعددی علیه فرانسویها به وجود آوردند. خاندان احمد باراوی از خاندانهای مهم کردهای دمشق یا شام، در محلهای به نام تارالاکراد، نقش مهمی در مبارزه با فرانسویان داشتند. ابراهیم هنانو به عنوان یکی از کردهای برجسته در جبل الزاویه و ادلب با فرانسویان جنگید. در منطقه عامودا نیز کردها علیه فرانسویها سلاح به دست گرفتند و هواپیماهای فرانسوی آنها را بمباران کردند. در مناطق دیگر نیز چنین کردند و در همان حال شاید بخشی از کردها و اعراب نیز با فرانسویان همکاری کردند اما اغلب خانوادهها، عشایر و چهرههای برجسته کُرد، برضد فرانسویان جنگیدند. محمد علی العابد، نخستین رئیس جمهور سوریه، نیز کُرد بود. در دوران عثمانی هم کردها در دمشق و حلب از جایگاه و موقعیت خوب و اثرگذاری برخوردار بودند اما در مناطق کردنشین عفرین، کوبانی و جزیره، خبری از توسعهی اقتصادی و اجتماعی نبود و جامعه ی کُرد آن مناطق یک جامعه ی روستایی و کشاورزی بود.
پس از استقلال سوریه نیز تا حدودی کردها موقعیت خوبی داشتند اما پس از پیوند سوریه و مصر و تقویت باورهای ناسیونالیسم عربی و ظهور تدریجی حزب بعث، کردها نه تنها کنار گذاشته شده و به حاشیه رانده شدند، بلکه موجودیت آنها انکار شد و به آنها گفتند شما اجنبی و بیگانه هستید. آن روند تدریجی، پس از مدتی شتاب گرفت و برخی از مسؤولان اطلاعاتی و امنیتی سوریه پروژههایی به منظور حذف کردها از ساختار جمعیتی سوریه ارائه دادند که یکی از آنها محمد طلب هلال بود که طرحی در ۱۲ ماده نوشته و پیشنهاد کرده بود که کردها از سوریه اخراج شوند یا مناطق آنها تحت فشار اقتصادی و سیاسی قرار گیرد. بعد از دوران انفصال و جدا شدن سوریه از مصر نیز یک بار دیگر بر کردها اعمال فشار کردند و یکی از اولین اقدامات آنها این بود که شناسنامه یکصد و پنجاه هزار شهروند کُرد سوری در منطقه جزیره، ضبط و توقیف شد و بیش از پنجاه سال طول کشید تا رئیسجمهور، بشار اسد، در آغاز بحران سوریه دستور داد به ششصد هزار نفر از کردها شناسنامه داده شود.
شاید برای خیلیها درک این دشواریها سخت باشد و واقعا به شکل عینی و روشن نفهمند که کردها چه سختیهایی در سوریه تحمل کردهاند. ببینید! کردهایی که شناسنامه نداشتند حتی برای سفر به یک شهرستان هم باید از پلیس مجوز میگرفتند و نمیتوانستند معامله رسمی انجام دهند.
پس از آن که حزب بعث در دهه پنجاه در سوریه قدرت خود را تثبیت کرد به بهانه ایجاد نوار مرزی فضای سبز، بیش از ده کیلومتر از مناطق مرزی جزیره بین ترکیه و سوریه را از کشاورزان کُرد به زور گرفته و به کشاورزان عرب رقه و مناطق دیگر سپردند و تغییرات دموگرافیکی فراوانی به وجودآوردند. در آن دوران یک کُرد نمیتوانست در دمشق شغل دولتی داشته باشد، نمیتوانست عضو نیروهای مسلح باشد و مشکلات بسیاری داشتیم. بعد از سال ۱۹۷۰ میلادی و آمدن رئیس، حافظ اسد، بر سر قدرت، تغییرات بنیادینی در وضعیت کردهای سوریه به وجود نیامد اما باید منصفانه قضاوت کنیم و بگوییم که حافظ اسد در برخی حوزههای اقتصادی و سیاسی، مسیر فعالیت کردها را هموار کرد و تا حدودی فضا باز شد اما راهکار بنیادینی برای حل مشکلات کردها و توجه به مطالبات آنها ارائه نداد.
فصلنامه تهران: برخی از سران کُرد بر این باورند که در نیمهی قرن بیستم و در دورانی که کردها و اعراب در برابر فرانسویان ایستادند و در روند استقلال به اعراب کمک کردند بعدها در نظام سیاسی سهم و جایگاهی برای آنان در نظر گرفته نشد و این احتمال وجود دارد که در مقطع کنونی هم دولت اسد پس از رسیدن به ثبات و استقرار کامل، توجهی به مطالبات کردها نداشته باشد. تا چه اندازه با این پیشبینی و دغدغه موافق هستید؟
احمد سلیمان: ما به عنوان سیاستمداران کُرد در سوریه یک مشکل جدی داریم که به شکل مستقیم به سیاستهای حکومت سوریه ارتباط دارد. مشکل این است که حکومت سوریه به درازای چند دهه به ناحق افکار عمومی سوریه را علیه کردها شکل داده و به آنها چنین القا کرده است که کردها در این کشور یک تهدید بالقوه هستند. قاعدتاً ائتلاف مخالفان سوری نیز از همین مردم برخاستهاند و اگر دولت هم در دست آنها باشد همین مردم حامی آنها خواهند بود و آن چه که باید تغییر کند این ذهنیت غلط تاریخی است. حاکمیت سوریه و مردم سوریه و همچنین ائتلاف مخالفان سوری باید به این ذهنیت و جمعبندی جدید برسند که کردها نه تنها تهدید نیستند بلکه به عنوان یکی از اجزای تشکیل دهندهی این کشور یک نیروی سیاسی اجرایی و دفاعی شایان اعتماد هستند. نکتهی دوم این است که حزب حاکم سوریه، یعنی حزب بعث، بعد از این همه سال و بعد از تمام هزینههایی که سیاست غلط بعث بر دست دولت و ملت سوریه گذاشته، هنوز هم حاضر نیست ذهنیت خود را تغییر دهد و با همان تفکر دوران پیش از بحران، کشور را اداره میکند و این به خودی خود، یک بحران جدی است.
نکتهی سوم این است که احزاب کُرد در آغاز بحران، قرائت دقیق و روشنی از اوضاع کشور نداشتند و همه فکر میکردند که قرار است به زودی تغییرات بزرگ روی دهد. در آن مقطع اسد به دنبال گفتوگو با کردها بود اما فقط پ.ی.د حاضر شد با دولت گفتوگو کند. پ.ی.د نیز به شکل مخفیانه و محرمانه و نانوشته با حکومت به توافق رسید و نه به شکل رسمی. رهبر حزب ما، ماموستا عبدالحمید درویش، در این مورد به شکل شفاف توضیح داد و اعلام کرد: کاش در آن مقطع به جای آن که با ائتلاف معارضین سوری همراه شویم به دنبال مذاکره با حکومت اسد میرفتیم و با حکومت صحبت میکردیم. در این صورت شاید نه تنها معضلات کردها بلکه بخشی دیگر از معضلات کشور را نیز حل میکردیم. اما در هر حال این اشتباه روی داد و ما نیز به مخالفان اسد پیوستیم و این در حالی بود که متأسفانه مخالفان اسد نگاه معتدل و منعطفی به مطالبات کردها نداشتند و اتفاقاً در این وادی، حکومت اسد کردها را با چشم بهتری نگاه میکرد و اساساً ائتلاف معارضین سوری صرفاً به دنبال آن بود که قدرت را در دست بگیرد.
فصلنامه تهران: بسیاری از مخالفان سوریه در آغاز بحران سوریه تصور میکردند که حکومت بشار اسد ظرف چند هفته و نهایتاً چند ماه سقوط میکند. شنیدهها حاکی از آن است که رهبر حزب شما کاک عبدالحمید درویش هم در آغاز بحران در گفتوگو با مام جلال طالبانی میگوید که اسد به زودی سقوط خواهد کرد. اما مامجلال با این دیدگاه مخالفت کرده و تأکید مینماید اسد سقوط نخواهد کرد و از بحران عبور خواهد کرد. لطفاً در این زمینه توضیح دهید.
احمد سلیمان: بله، در کل باید بگویم تمام مردم سوریه چنین تصوری داشتند. مخالفان سوریه و کردها نیز چنین میاندیشند که حکومت اسد در کوتاهمدت سقوط خواهد کرد. کردها با برخورداری از تجربه تاریخی، توان و تجربهی بیشتری در حوزهی فعالیت سیاسی، حزبی و سازمانی داشتند. در زمانی که چیزی به نام اپوزیسیون عربی سوری وجود نداشت و آنها بسیار خام و بیتجربه بودند، کردها از چند دهه پیش حزب تشکیل داده و وارد دنیای سیاست شده بودند و انتظار میرفت که ما کردها، تحلیل روشنتری از اوضاع سوریه داشته باشیم. اما متأسفانه احزاب کُردی نیز دقیقاً مانند مخالفان کمتجربه سوری به همین نتیجه رسیدند و تصور کردند که حکومت سوریه به زودی نابود میشود. همه فکر میکردیم که سوریه نیز مانند تونس و کشورهای دیگر، در کوتاه مدت دچار تغییر نظام میشود. ما نیز تصور میکردیم که به زودی مخالفان نظام قدرت را در دست میگیرند و کردها نیز در ادارهی کشور با آنها شریک خواهند شد. اما این محاسبات غلط بود. در ان مقطع، یک فرصت طلایی برای مذاکره کردها و بشار اسد به وجود آمد و بشار به دنبال آن بود که با سران احزاب کُردی مذاکره کند اما به خاطر آن محاسبات غلط، ما تصمیم غلط گرفتیم و حاضر نشدیم با دولت گفتوگو کنیم. در همان روزها بود که حکومت بشار برای صدها هزار نفر از کردها شناسنامه صادر کرد و این اقدام نشان داد که اگر مذاکره میکردیم گامهای مثبت دیگری نیز برداشته میشد. اما کردها همگی در زیر یک چتر واحد نبودند و پ.ی.د در آن مقطع، با حکومت به یک توافق نانوشته رسید و در شرایطی که حکومت اسد نمیتوانست کل کشور را حفظ کند، مناطق کردنشین به پ.ی.د سپرده شد.
فصلنامه تهران: حزب شما، همچون دیگر احزاب، مدتی عضو شورای میهنی کردهای سوریه (ENKS ) با مخالفان سوری همسو بود. در آن دوره احزاب عضو شورای میهنی همگی در اربیل دفتر داشتند ولی دفتر حزب شما در سلیمانیه بود و همگی خارج از مناطق کردنشین شمال سوریه فعالیت میکردید. اما حالا میبینیم که شما از صف مخالفان سوریه و از شورای میهنی خارج شدهاید و مقر دفتر اصلی حزب و جناب عبدالحمید درویش رهبر حزب در حال حاضر در شمال سوریه قرار دارد. آیا در حال حاضر با حزب اتحاد دمکراتیک( PYD)در اداره مناطق کردنشین شمال سوریه شریک شده اید؟
احمد سلیمان: ما نیز مانند همهی احزاب دیگر حق داریم در هماهنگی با دیگر احزاب کُردی منطقه روابطی داشته باشیم. بر سر بعضی مسائل گفتوگو کنیم و رابطه برقرار کنیم. اما نکته ای که جای تأسف است این است که برخی از برادران و احزاب کُردی اقلیم کردستان عراق و ترکیه، به جای این که بخواهند به احزاب کُرد سوریه کمک کنند، به دنبال حزبی میگردند که منافع آنها را تأمین کند و بر ما نفوذ داشته باشند. این یک رویکرد غیرقابل قبول است و کاش دست به چنین دخالت هایی نمیزدند. چرا که این برخوردها مشکلات ما را دو چندان کرد. ما نیز به عنوان احزاب کُرد سوریه باید استقلال خود را حفظ میکردیم و اختیار خود را به آن برادران نمیسپردیم و این وضعیت هنوز هم تداوم دارد.
هیچ اشکالی ندارد که پ.ک.ک بخواهد با کردهای سوریه و احزاب ما همکاری کند. از ما حمایت کرده و ما را یاری دهد. چنین رویکردی خیلی هم خوب است. اما این که تمام تصمیمات را آنها بگیرند و استقلال احزاب کُرد سوریه را نادیده بگیرند، این رفتار غلطی است و به ما ضربه میزند و استقلال ما را از بین میبرد. احزاب اقلیم کردستان عراق نیز متأسفانه استقلال ما را نادیده گرفته و برای ما تعیین تکلیف میکنند. این یکی از مشکلات بسیاری جدی ما است و موجب آن شده که ما نتوانیم با هم تعامل کنیم.
ما به عنوان حزب دمکراتیک پیشرو کردهای سوریه همواره بر این مسأله تأکید کردهایم که راهکار حل مشکلات و تأمین خواستهها و مطالبات کردها در دمشق است و نه در جایی دیگر.
حزب ما نمیخواهد تأمین کنندهی منافع احزاب کُرد ترکیه و اقلیم کردستان باشد و به این رویکرد اعتراض داریم. رفقای ما پیشتر در کوبانی و جزیره در حوزهی نظامی و اجرایی نیز همکاری میکردند. اما بعداً دیدیم که تصمیمات از جای دیگری اتخاذ میشود. ما به این نتیجه رسیدیم که حزب اتحاد دمکراتیک (PYD)به هیچ وجه نمیخواهد ما و دیگران را در اتخاذ تصمیمات سیاسی و دفاعی شریک کند و از ما میخواستند بدون چون و چرا، در کنار آنها بمانیم و در تصمیمگیری و سیاستگذاری نقشی نداشته باشیم و قطعاً چنین چیزی برای ما غیرقابل قبول است.
ما چندین نشست با آنها برگزار کردیم و حرف ما این بود که به حزب ما و تمام احزاب شورای میهنی اجازه بدهید که در تمام حوزهها شریک شویم و ما نیز تلاش کنیم. ما نیروی نظامی داشتیم، نیروی اجرایی داشتیم و به هر شکلی میتوانستیم کمک کنیم. اما متأسفانه اتحاد دمکراتیک (PYD) به هیچ وجه زیر بار نرفت و با کسی شراکت نکرد و هنوز هم میخواهد در تمام حوزهها به تنهایی و بدون مشورت با ما و دیگر احزاب کُردی تصمیم بگیرد. این مهمترین مشکل ما بود و هنوز هم وضع چنین است.
در جریان حمله به عفرین، اتحاد دمکراتیک (PYD ) با هیچ حزبی مشورت نکرد. ما بارها به آنها پیشنهاد دادیم که همگی جمع شویم و با هم تصمیم بگیریم. اما قبول نکردند و بعد از اشغال عفرین از سوی ترکیه هم پیشنهاد دادیم که دوباره جمع شویم و لااقل از این واقعه عبرت بگیریم و به راهکارهایی بیندیشیم که فاجعهی از دست رفتن عفرین در کوبانی و جزیره نیز تکرار نشود اما دوستان ما در اتحاد دمکراتیک (PYD) بازهم حرف ما را قبول نکردند و حاضر نشدند هیچ مشورتی انجام دهند.
البته ما با اتحاد دمکراتیک (PYD) در ارتباط مداوم هستیم، دیدار میکنیم، تماس و گفتوگو داریم اما در مباحث جدی و در تصمیمگیریهای کلان و مسائل مهم، حرف و نظر ما و دیگران را جویا نمیشوند و کاملاً خودسر عمل میکنند. بگذارید باز هم برایتان مثال بیاورم. وقتی که در اواخر سال ۲۰۱۸ میلادی دونالد ترامپ به یکباره تصمیم گرفت که نیروهای امریکایی را از سوریه خارج کند، ما کردها نگران شدیم. برادران ما در اتحاد دمکراتیک (PYD)، فی الفور دست به اقدامات دیپلماتیک زده و با آمریکا، روسیه، مسؤولان نظام و دیگران گفتوگو کردند. اما به هیچ کدام از ما احزاب کُردی اطلاع ندادند که دیدارها و گفتوگوهای آنها بر چه مبنایی است و چه تصمیمی میخواهند بگیرند. چینن چیزی غلط است و آنها باید اجازه دهند که در چنین مسائل حساسی، احزاب دیگر نیز وارد شوند. حرف و نظر خود را بر زبان بیاورند و در مسائلی حساسی که تصمیمگیری در مورد آنها، زندگی و آینده کردهای سوریه را تحت تأثیر قرار میدهد، همه نقش داشته باشند و نظر دهند.
فصلنامه تهران: در شرایطی که حزب اتحاد دمکراتیک (PYD) حزب شما را در قدرت و در پستهای اجرایی سهیم نکرده است، شما به عنوان حزب پیشرو دموکراسی کُردی، دقیقاً در چه حوزهای فعالیت میکنید؟
احمد سلیمان: وقتی که یک حزب و یک جریان سیاسی تمام قدرت نظام سیاسی، اقتصادی و اجرایی را به شکل انحصاری در قبضه خود میگیرد و دیگران را خارج از دایرهی قدرت نگه میدارد، شرایط دشوار میشود. اما این چیزی از بار مسؤولیت و تعهد ما در برابر مردم کم نمیکند و خود را ملزم میدانیم که با گروهها و اقشار مختلف، دیدار و گفتوگو کنیم. فعالیت حزبی ما در شرایط کنونی محدود به این است که با مردم در ارتباط باشیم. با اقشار مختلف صحبت کنیم و به سازماندهی حزبی خود ادامه دهیم. ظرفیت سیاسی حزب ما در حدی است که بتوانیم علاوه بر حل بسیاری از مشکلات منطقه، در حوزههای سیاسی نیز به عنوان یک عنصر میانجی توانمند و پویا نقش خود را ایفا کنیم.
در شرایط فعلی که بین اتحاد دمکراتیک (PYD ) و شورای میهنی کردها در سوریه مشکل و اختلاف نظر وجود دارد، ما میتوانیم بین آنها نیز میانجیگری کنیم و برای حل بسیاری از اختلافات آنها واسطه شویم. ما معتقدیم احزاب کُرد سوریه در شرایط کنونی باید مسیر تولید سیاست و تولید فکر سیاسی را در شرایطی پیش ببرند که بتوانیم برای وضعیت سوریه راهکار پیدا کنیم و مشکلات خود را در گفتوگو و مذاکره با دولت حل کنیم. چند هیأت از حزب ما به اربیل رفته است. ما در گفتوگو با اعضای دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان عراق، از آنها خواستیم که با دوستان شورای میهنی کردهای سوریه گفتوگو کنند و آنها را اقناع کنند که توان و ظرفیت خود را در این مسیر به کار بگیرند و آنها نیز همسو و همگام با ما با حکومت سوریه وارد مذاکره شوند. اتفاقاً اعضای دفتر سیاسی حزب دمکرات کردستان عراق نیز پیشنهاد ما را معقول و مناسب دیدند و با ما در این مورد اعلام همفکری کردند. مصلحت سیاسی حکم میکند که همهی ما توان و ظرفیت خود را زیر یک چتر و در یک نهاد مشترک متمرکز کنیم. ما به عنوان حزب دمکراتیک پیشرو میتوانیم نقش میانجی داشته باشیم. در عین حال با سران پ.ک.ک نیز گفتوگو کردیم و از آنها نیز خواستیم که با رفقا و برادرانمان در اتحاد دمکراتیک (PYD) گفتکو کنند. اما متأسفانه در عمل تاکنون تغییری صورت نگرفته و نتیجه نگرفتهایم. اما همچنان به تلاشهایمان ادامه میدهیم. ما معتقدیم که اگر قرار باشد یک حزب تمام قدرت را در دست خود قبضه کند و بخواهد فقط با اتکا به توان خود تمام بار را بر دوش بکشد و دیگران را خارج از بازی نگه دارد، چنین رویکردی به همهی ما آسیب و لطمهی جدی میزند. ما در عین حالی که با اتحاد دمکراتیک (PYD) و شورای میهنی و پ.ک.ک و حزب دمکرات کردستان عراق ارتباط داریم، با گروههای مخالف سوریه، با مردم عرب در مناطق مختلف، و با دیگر گروههای قومی و دینی سوریه ارتباطات گسترده داریم و با حکومت سوریه نیز ارتباط داریم. تاکنون چند بار هیأت به دمشق فرستادهایم با دولت و مسؤولان حکومت دمشق گفتوگو کردهایم و معتقدیم که ظرفیتهای قابل توجهی برای مذاکره و گفتوگو وجود دارد.
فصلنامه تهران: آیا شما روابط خود با شورای میهنی کردهای سوریه، احزاب این شورا و حزب دمکرات کردستان را تماماً قطع کردهاید؟
احمد سلیمان: واقعیت این است که هیچ خصومت و کینه ای بین ما و شورای میهنی کردهای سوری به وجود نیامد و خروج ما از شورای میهنی، منجر به اختلاف، خصومت و قطع رابطه نشد. آن چه که روی داد این بود که ما میدیدیم تداوم آن وضعیت بی نتیجه بود. ما به عنوان حزب دموکراسی پیشرو کُردی دو هدف مهم داشتیم: هدف نخست ما این بود که اجازه ندهیم اختلافات بین شورای میهنی و برادران اتحاد دمکراتیک (PYD) عمیقتر شده و منجر به درگیری شود و همواره به عنوان یک میانجی و مراقب حضور جدی داشتیم و اجازه ندادیم که اختلافات موجود منجر به تنش و درگیری شود. هدف دوم ما این بود که سیاست کُردی را در مسیری پیش ببریم که کردها تمام تخممرغها را در یک سبد نگذارند و مسیر ارتباط با دولت سوریه و احزاب و گروههای مردمی سوریه قطع نشود و با آنها ارتباط مداوم داشته باشیم که بین کردها و دولت سوریه قطع رابطه به وجود نیاید.
بعد از آن که حزب ما از شورای میهنی خارج شد متأسفانه تنش آنها با اتحاد دمکراتیک (PYD) بسیار جدیتر و عمیقتر شد. یکی از مهمترین انتقادات ما به شورای میهنی این بود که ارتباط آنها با مخالفان سوریه و حضور آنها در جمع نیروی موسوم به ائتلاف مخالفان سوریه تحت مدیریت ترکیه بود. ترکیه مسیر را به آنها نشان میداد و ما همواره به این مسأله انتقاد داشته و داریم. شورای میهنی کردها باید این واقعیت را ببینید که نگرش و رویکرد حقیقی ترکیه به مسألهی کردهای سوریه همان چیزی است که در عفرین روی داد و اگر ما در برابر ترکیه استقلال نظر خود را از دست دهیم، فردا کوبانی و جزیره را هم اشغال خواهند کرد. باید در برابر آنها سکوت کنیم و این مطلقاً به مصلحت کُردها نیست.
ما به هر دو سو انتقاد داریم. هم به شورای میهنی و هم به اتحاد دمکراتیک (PYD) در مورد شورای میهنی معتقدیم که عضویت آنها در ائتلاف مخالفان سوری و تبعیت آنان از ترکیه به مطالبات کردهای سوری ضربه میزد. در مورد روابط اتحاد دمکراتیک (PYD) هم انتقاد جدی داریم و معتقدیم که این حزب باید در مورد روابط سیاسی تکلیف خود را روشن کند. نمیشود که یک روز با آمریکا و روسیه ارتباط برقرارکنید، روزی دیگر با ایران و دیگران. رابطه باید هدفمند و درازمدت باشد و نباید چنین باشد که بر اساس منافع کوتاهمدت، تحت تأثیر توافقهای ناگهانی کشورهای منطقه قرار بگیریم. باید در تمام این مسائل تجدید نظر کنیم و در سال ۲۰۱۹ میلادی، نگرش جدیدی به آیندهی خود داشته باشیم. اگر به وحدت و انسجام نرسیم و یک حرف و هدف مشترک نداشته باشیم، در تحولات آتی سوریه محروم و بدون سهم و بدون جایگاه خواهیم ماند. ما برای رفع خطرات و تهدیدها باید به شکل جدی و هدفمند با آمریکا، روسیه، ترکیه، سوریه و دیگران مذاکره کنیم و کاری کنیم که جایگاه ما در این کشور مانند یک شریک و یکی از اجزای اصلی تشکیلدهندهی سوریه، مورد توافق قرار بگیرد.
فصلنامه تهران: اطلاع دارید که یک نیروی نظامی به نام پیشمرگه روژ (روز) از جوانان کُرد سوری ازسوی حزب دمکرات کردستان عراق در اربیل و دهوک آموزش وسازماندهی شدهاند، و بارها خواستهاند که به شمال سوریه وارد شوند اما اتحاد دمکراتیک (PYD) از ورود آنها ممانعت کرده و معتقد است که در شمال سوریه باید فقط یک نیروی نظامی فعالیت کند. حزب شما در این مورد چه دیدگاهی دارد؟
احمد سلیمان: تأسیس نیروی نظامی پیشمرگه روژ بر اساس خواست و ارادهی احزاب کُرد سوری نبوده است. تعداد قابل توجهی از جوانان کُرد که از ارتش سوریه فرار کرده بودند در کنار بخش دیگری از جوانان کُرد سوریه در اقلیم کردستان عراق تحت آموزش نظامی قرار گرفتند و این نیرو به وجود آمد. این در حالی بود که حزب اتحاد دمکراتیک (PYD) نیز شاخهی نظامی خود را با نام واحدهای مدافع خلق (YPG) به وجود آورده و این نیرو کنترل نظامی و دفاعی مناطق کردنشین شمال سوریه را در دست گرفته است. ما نیز بر این باوریم که اگر پیشمرگان روژ وارد منطقه میشد، قطعاً بین این دو نیروی مسلح کُردی درگیری روی میداد و چنین چیزی به ضرر همهی کردها است.
ما با سران اتحاد دمکراتیک (PYD) در مورد این موضوع صحبت کردیم و معتقدیم که این دو نیرو باید نهایتاً تحت لوای یک نیروی نظامی سازماندهی شوند و در آیندهی سوریه نیز به عنوان نیروی دفاعی منطقه مورد توجه قرار بگیرند.
تا زمانی که توافق سیاسی صورت نگیرد ورود پیشمرگان روژ میتواند موجب درگیری شود و حزب ما نیز از آغاز بر این باور بوده که این نیرو زمانی میتواند به منطقه ورود کند که پیش از آن توافق سیاسی صورت بگیرد.
فصلنامه تهران: شما رویکرد حکومت ترکیه نسبت به کردهای سوریه را چگونه ارزیابی میکنید؟ چرا ترکیه شهر کردنشین عفرین را اشغال کرده و در مورد اشغال دیگر مناطق کردنشین شرق فرات نیز مداوماً تهدید میکند؟ اگر به خاطر داشته باشید زمانی صالح مسلم، الهام احمد، آسیه عبدالله، انور مسلم و دیگران آزادانه به ترکیه میرفتند و حتی در شهر دیاربکر در مراسم نوروز سخنرانی میکردند در استانبول و آنکارا مقامات دولت ترکیه به شکل رسمی با صالح مسلم دیدار میکردند اما حالا دولت ترکیه همان افراد که به اسامی آنها اشاره شد را به عنوان تروریست قلمداد میکند. ادامهی این مسیر به کجا کشیده خواهد شد؟
احمد سلیمان: به باور ما در این ماجرا، هر دو طرف نقش دارند. هم حکومت ترکیه و هم PKK. همچنان که شما هم اشاره کردید در سال ۲۰۱۳ و در دورانی که بین حزب حاکم ترکیه وPKK مذاکره در جریان بود، سران اتحاد دمکراتیک (PYD ) هم به راحتی به ترکیه سفر میکردند و مشکل خاصی وجود نداشت. آن روابط منجر به حل بسیاری از مشکلات شده بود. ثبات و امنیتی به وجود آمده بود که رفته رفته، علاوه بر توسعهی اقتصادی فرصت حل معضلات کردها را نیز فراهم میآورد و روابط سیاستمداران کُرد سوری و عراقی نیز با سران حکومت ترکیه خوب و مطلوب بود. اما زمانی که مذاکره متوقف شد؛ جنگ و درگیری مجدداً آغاز شد. ما معتقدیم که هم ترکیه و هم PKK در این قضیه مسؤول بودند. حکومت ترکیه باز هم به دوران قبلی بازگشت و مجدداً به معضل کُردها بی توجه شده و با جنبشهای کُردی کشورهای دیگر هم مخالفت میکند. باید باز هم تلاش کنند و راهی برای حل سیاسی این مشکل پیدا کنند. اگر ترکیه بتواند با راهکار سیاسی مشکل کردها را حل کند، جایگاه منطقهای خود را هم تقویت میکند. اما تا زمانی که این مشکل را از میان برندارد، از دامن معضلی به دامن معضل دیگر میافتد. عدم توجه به مطالبات کردها و آغاز مجدد درگیریها در سطح جهانی هم به اعتبار ترکیه لطمه زده و به ضرر آنها است.
ما معتقدیم که احزاب کُرد سوری نباید در مسائلی که بین دولت ترکیه و کردهای ترکیه در جریان است دخالت کنند. مسائل کردهای ترکیه و حکومت آنکارا به خود آنها مربوط است، مسائل کردهای ایران و تهران به خود آنها مربوط است. اگر ترکیه نیز میخواهد به سوریه کمک کند، باید اجازه دهد که مشکلات این کشور با راهکار سیاسی حل شود. نباید ترکیه چنین بیندیشد که مسائل مرتبط با کردهای سوریه، بخشی از مسائل کردهای ترکیه است. همچنان که گفتم ذهنیت سیاسی ما باید چنین باشد که کردها در هر کشوری که در آن زندگی میکنند مسائل و مطالبات خود را با حکومت همان کشور مورد بحث قرار دهند. ما کردهای سوریه نباید مسائل خود را از مرزهای سوریه خارج کنیم.
فصلنامه تهران: دیدگاه حزب شما در مورد تغییر ساختار سیاسی حکومت سوریه چیست؟
احمد سلیمان: یکی از مهمترین مطالبات و برجستهترین انتظارات ما در مورد آیندهی سوریه، این است که در متن جدید قانون اساسی، به شکل روشن و شفاف، موجودیت کردها در این کشور پذیرفته شود. این برای ما مسألهی مهمی است. اگر چنین تغییری صورت بگیرد، میتوان به تحقق مطالبات و خواستههای دیگر نیز خوشبین و امیدوار بود. ما معتقدیم که در مورد تغییرات ساختاری و سیاسی سوریه، باید علاوه بر کردها تمام عناصر قومی و دینی کشور مورد توجه قرار گیرند. اساساً درخواست ما کردها برای تغییر وضعیت موجود، فقط به خاطر خود ما نیست. اما متأسفانه اعراب چنین نگرشی ندارند و اتفاقاً به خاطر آن که کردها از تغییرات پیشرو سود و نتیجهای حاصل نکنند، با بسیاری از مسائل، مخالفت میکنند و ما فکر میکنیم اگر در این کشور، مسألهای به نام مطالبات کُردی وجود نداشت، آنها با ایجاد ساختار فدرالی مخالفت نمیکردند. اما همین که بحث خواستههای کُردی به میان میآید، ملاحظات بدبینانه ای در نظر میگیرند و با ایجاد ساختار فدرالی هم مخالفت میکنند.
واقعیت این است که در ساختار فدرالی میتوان هم به مسائل و نیازهای کلان کشور پرداخت و هم به مسائل منطقهای و محلی. اما همچنان که گفتم خیلیها از این مسأله ترس و هراس دارند و زیر بار آن نمیروند. ما معتقدیم اگر آنها به هیچ وجه زیر بار ایجاد ساختار فدرالی نروند، تنها راه چاره این است که دست کم به ایجاد ساختار غیر متمرکز رضایت دهند و شیوهی ادارهی سوریه از ساختار و مکانیسم کانونی و سانترالی فعلی خارج شود و به شیوهی غیرمرکزی اداره شود. البته ایجاد چنین ساختاری از منظر فکری و سیاسی حزب ما تنها در شرایطی برای کردها مفید است که پیش از تغییر ساختار، موضوع تغییر قانون اساسی و پذیرفتن موجودیت کردها، پذیرفته شود. اگر در قانون اساسی سوریه به موجودیت کردها اشاره نشود تغییرات جزئی ساختاری، مشکلات موجود را حل نمیکند و نه تنها مناطق کردنشین شمال سوریه بلکه کل سوریه نیز روی ثبات و ارامش نخواهد دید.
ما از سوریه میخواهیم به شیوه ی کشورداری خشن، مشت آهنین و حکومت داری سانترالی مرکزی پایان دهد و به سیاستهای ناسیونالیستی پایان دهد و این واقعیت را بپذیرد که آن سیاستهای غلط و آن مکانیسم غلط حکومتداری بود که کشور را در چنین بحرانی گرفتار کرد. بنابراین میتوان با ذهنیتی نوین، مشکلات موجود را از میان برداشت و کشور را به شیوهای دمکراتیک اداره کرد. مشکل سوریه، فقط مطالبات و خواستههای کُردی نیست و قطعاً مشکلات دیگری نیز وجود دارد اما آن چه که مهم است این است که برای مشکلاتمان راهکار داخلی پیدا کنیم و سوریه بر اساس آزادی، دموکراسی و حقوق همسان شهروندی اداره شود و تمام مشکلات سیاسی، اقتصادی و قومی را حل کنیم.
ما همچنین معتقدیم نام رسمی کشور نیز باید تغییر کند. زمانی که ما به عنوان حزب دمکراتیک پیشرو کُردی عضو ائتلاف مخالفان سوری بودیم، آنها را اقناع کردیم که لازم است نام رسمی کشور از جمهوریة العربیة السوریة به جمهوری سوریه تغییر پیدا کند تا گوناگونی و تکثر گروههای قومی و دینی کشور، در نام کشور نیز تغییر پیدا کند و سوریه فقط یک کشور عرب محور نباشد. قبلا نام رسمی کشور الدولة السوریة بود و پسوند العربیة، میراث دورانی است که بعثیها ادارهی کشور را در دست گرفتند و با این تغییر نام، نشان دادند که دارای نگرش ناسیونالیستی هستند. الآن زمان گذر از آن ذهنیت ناسیونالیستی و تکقومی فرا رسیده است. مردم سوریه فقط عربها نیستند. کردها، ارامنه، سریانیها، ترکمانها و دیگران نیز وجود دارند و باید هویت و موجودیت آنان نیز به رسمیت شناخته شود.
فصلنامه تهران: از مشارکت شما در این گفتوگو تشکر میکنیم
تعداد مشاهده: 1183